واکاوی اتفاقات سه ماهه اخیر در کشور نشان میدهد که آمریکا و اروپا با همراهی برخی کشورهای منطقه تمام توان خود را برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته بودند. براساس برخی از اظهارنظرها، اغتشاشات اخیر در کشور ماحصل دو سال برنامهریزی محور شیطانی عبریـ غربیـ عربی بوده است که با هدف «ضربه نهایی» به جمهوری اسلامی صورت گرفت. رصد تحرکات آمریکا و حمایت علنی آنها از لیدرها و اپوزیسیون نشان میدهد که دشمن با مدل جنگ ترکیبی که اساس آن نیز جنگ شناختی بود، به دنبال نتیجهگیری از داخل ایران در ازای «هیچ» بوده است که با شکست سنگینی روبهرو شد. این موضوع بدون شک جایگاه و اعتبار آمریکا را نزد جامعه بینالمللی کاهش خواهد داد. از اینرو رفتار بعدی واشنگتن را باید بر مبنای یک تفکر شکست خورده در مقابل جمهوری اسلامی ایران ارزیابی نمود. موضوع مهم در جریان ناکامی آمریکا مقابل نظامی اسلامی، توجه به رفتار برخی از کشورهای اروپایی است. «نمایش احضار» سفرای ایران توسط اتحادیه اروپا، انگلیس، فرانسه، آلمان و... را میتوان در راستای تنفس مصنوعی به فتنه آمریکایی اخیر اشاره نمود که اروپا در صدد است با رفتار پروپاگاندی خود، ناکامیهای میدانی را در روان و ادراک جامعه بینالمللی تغییر دهد. بنابراین میتوان رفتار اتحادیه اروپا همانند سربازی دانست که میکوشد با رفتارهای نمایشی، از میزان شکست فرمانده خود(آمریکا) در نزد افکار عمومی بکاهد. به نظر میرسد که آمریکا و اروپا تصور میکردند که حتی با نتیجهبخش بودن حداقلی شلوغیهای اخیر بتوانند امتیاز جدیدی از ایران بگیرند ولی امروز به این نتیجه رسیدهاند که آنچه میاندیشیدند جز توهم نبوده است. بنابراین نباید رفتارهای کشورهای غربی را از روی قدرت تجزیه تحلیل کرد و رفتارهای نمایشی آنان را باید از روی استیصال و درماندگی غرب تجزیه و تحلیل کرد.
پشت سر گذاشتن فتنه اخیر آن هم به صورت موفق، میطلبد که این گذار را به عنوان یک پشتوانه و برگ برنده در تعامل یا مذاکره مطرح و تفسیر نمود. حال همراهی مردم با نظام اسلامی توان و قدرت چانهزنی ایران را در عرصههای مختلف بینالمللی افزایش داده است، باید بر مبنای اقتدار منافع جمهوری اسلامی جامعه بینالمللی را مطالبه کرد و با فعالسازی دیپلماسی فرهنگی، موفقیت و همراهی مردم با نظام اسلامی را به همه کشورهای دنیا اعلام نمود.
اکبر معصومی