افزایش قیمت ارز از جمله موضوعاتی است که سالهاست به بخشی از دغدغههای روزانه مردم تبدیل شده است؛ چرا که هر تکانهای در قیمت ارز ابعاد گوناگونی از اقتصاد ایران از تولید تا معیشت مردم را نیز در برمیگیرد. به این دلیل عبور از بحرانهای ارزی برای حل پارهای از مشکلات تولید که ناشی از نوسانات قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی است، بسیار حائز اهمیت است.
کاهش نگرانی مردم در زمینه نوسانات قیمت ارز ارتباط مستقیمی با افزایش سرمایهگذاری و هدایت نقدینگی به سمت تولید دارد. وجود نوسانات در بازار ارز به معنای ایجاد نگرانی و اضطراب در سرمایهگذاری در تولید است. به این دلیل، تولید در روند افول قرار گرفته و نسبت تولید در کشور در مقایسه با سالهای گذشته کاهش یافته است.
کاهش نوسانات ارزی بستر مناسبی برای جهش دادن و رونق تولید است. مسئله تولید به قدری حائز اهمیت است که رهبر معظم انقلاب سالهاست بر رونق و جهش تولید تأکید میکنند؛ اما مسئله حائز اهمیت این است که دولتمردان و حاکمیت برای تحقق این هدف والا تسهیل تولید را به منزله رکن اصلی باید در صدر توجهات و فعالیتهای خود قرار دهند. ایجاد اطمینان در مردم برای هدایت نقدینگی به سمت تولید منوط به بالا بردن حاشیه سود تولید است. تا زمانی که به دلایل گوناگون حاشیه سود تولید پایین باشد و سود در بازارهای دیگری، مانند دلالی و سفتهبازی باشد و تولیدکننده در تنگنای فشارهای بروکراسیهای اداری و سختگیریهایی از این دست باشد، قطع به یقین امیدی به جهشگیری و رونق تولید و هدایت نقدینگی به سمت تولید نیست؛ نقدینگی که به گواه بانک مرکزی تا پایان آبان ماه سال جاری به رقم بسیار بزرگ 5806 هزار میلیارد تومان رسیده و روزانه نیز بر این رقم افزوده میشود.
ایجاد اطمینان در مردم و سرمایهداران با حمایتهای همهجانبه از تولید اعم از تصویب قوانین و حمایتهای مالیاتی، بخشودگیها و معافیت دادن به تولید بهترین راهکار برای کاهش رشد نقدینگی و حرکت نقدینگی به سمت بازارهای مولد است. اطمینان نداشتن به ارزش پول ملی یا نگرانی بابت کاهش ارزش پول ملی است که متأسفانه بخشی از مردم و سرمایهها را به سمت دلالی و سوداگری کشانده است؛ در صورتی که سود در بازارهای دلالی و سفتهبازی بسیار ضعیف باشد و حاشیه سود تولید بالا برود این روند تغییر خواهد کرد، البته این موضوع منوط به افزایش قدرت خرید جامعه است تا مردم قدرت و توانایی خرید و تأمین نیازهای خود را داشته باشند.
به نظر میرسد، برای تحقق خواستههای اقتصادی و مطالبات بحق مردم نمیتوان روی بخش تولید تأکید نکرد؛ چرا که افزایش رفاه اقتصادی و تأمین نیازهای مردم و ارتقای قدرت خرید آنها منوط به جهش تولیدی است که اشتغالآفرینی میکند. در این صورت است که بازارها در وضعیت نرمال قرار میگیرند؛ قیمتهای کاذب ایجاد نمیشود و حبابی وجود ندارد که موجب نگرانی مردم شود.