تردیدی وجود ندارد که رسانه ملی و سایر رسانههای متعهد کشور گاهی مجبور میشوند در جهت حفظ منافع ملی و رعایت مصالح عمومی جامعه و در جهت جلوگیری از سوءاستفاده دشمنان یا پرهیز نمودن از ایجاد جو یأس و ناامیدی در جامعه، از انتشار اخبار برخی از رخدادها اجتناب و یا به شکل گذرا از آنها عبور نموده و متقابلاً در جهت امید بخشیدن به جامعه و یا بهمنظور تقویت وحدت و انسجام ملی، به برخی از اخبار با آبوتاب بیشتری بپردازند.
این عملکرد در اکثر موضوعات، روشی منطقی است که در تمام کشورهای جهان حتی در آمریکا و اروپا که مدعی آزادی عمل کامل رسانههای خود هستند نیز متداول است. برای مثال؛ هیچیک از رسانههای غربی مجاز به انتشار صحنههای خونین وقایع خشونتبار یا حتی صحنههای دلخراش حوادث طبیعی و غیرطبیعی که در کشورهایشان رخ میدهد، نیستند.
در بسیاری از موارد حتی انتشار اخبار اقتصادی و سیاسی از جمله؛ اخبار مربوط به مفاسد اخلاقی و اقتصادی خاندان سلطنتی در انگلیس یا اخبار مخالفت با هلوکاست در کل اروپا و آمریکا نیز با ممنوعیت و سانسور شدید خبری مواجه است و با انتشاردهندگان این نوع اخبار به شدت برخورد میشود.
البته این درست است که خبرگزاریها و رسانههای بزرگ بینالمللی قاعدتاً باید برای حفظ اعتبار حرفهای خودشان از انتشار اخبار جعلی اجتناب کنند، اما نباید فراموش کنیم که اکثر آنها در تعامل بایکدیگر بوده تحتنظر نظام سلطه فعالیت میکنند و لذا آنجا که منافع سلطهگران ایجاب نماید، در هماهنگی و همکاری با یکدیگر به دروغ نیز متوسل میشوند. در این رابطه خوب است که بدانیم از پنج خبرگزاری مهم دنیا شامل؛ رویتر در انگلستان، فرانس پرس در فرانسه، آسوشیتد پرس و یونایتد پرس در آمریکا و تاس در روسیه (اتحاد جماهیر شوروی سابق)، چهار مورد اول آنها اگرچه در آمریکا و اروپا مستقر هستند، اما تحت مالکیت و یا سلطه کامل صهیونیستها قرار دارند.
همچنین در یکی دو سال اخیر، صهیونیستها به اَشکال مختلف یا مالکیت و یا کنترل پلتفرمهایی نظیر؛ اینستاگرام، یوتیوب، فیسبوک، توییتر، واتساپ و چند سکوی دیگر را هم بر عهده گرفته و یا به نوعی در تولید محتوا برای آنها مشارکت دارند و از اطلاعات کاربران آنها نیز سوءاستفاده میکنند؛ بنابراین همانگونه که اشاره شد، با عنایت به توضیحات فوق باید توجه داشته باشیم که شعار آنها برای راستگویی در جهت حفظ اعتماد عمومی، عملاً ناقص و نسبی است و فقط در مورد انتشار برخی اخبار خاص تا حدودی رعایت میشود، اما معمولاً تحلیلهای خبری رسانههای مذکور از این قاعده مستثنی است و تقریباً تمامی تحلیلهای آنها برای سایر کشورها و حتی گاهی برای شهروندان خودشان، جهتدار و آمیخته به اخبار دروغ و اطلاعات کاذبی است که با هدف مهندسی افکار عمومی تهیه و ارائه میشوند.
البته آنها برای جلوگیری از افشای جعلی بودن اخبار دروغی که منتشر میکنند، از توانایی افراد کاملاً حرفهای و روشهای متنوع و فریبکارانه بهره میبرند، تا حتیالمقدور هیچ سرنخی از خود بجا نگذارند. بهعنوان مثال؛ معمولاً هر کجا لازم باشد که اخباری را جعل نموده یا در مورد موضوعی به دروغگویی متوسل شوند، به سراغ مطالب و مواردی میروند که در کوتاهمدت امکان راستیآزمایی آنها توسط افکار عمومی جامعه و یا حتی افراد متخصص وجود نداشته باشد و ترجیحاً در درازمدت مشمول مرور زمان شده و تدریجاً به فراموشی سپرده شوند.
ذکر این نکته نیز ضروری است، از آنجا که اکثر رسانههای جهان متعلق و یا وابسته به سردمداران و اربابان پنهان و آشکار نظام سلطه و سرمایهداری و در واقع صاحبان فاسد قدرت و ثروت است، لذا در واقع همه آنها از یک آبشخور مشترک تغذیه میشوند و به همین دلیل هنگامی که یک خبر (حتی یک خبر کاملاً جعلی) بهطور همزمان (معمولاً با تفاوتهای جزئی) توسط همه یا اکثر آنها منتشر شود، خودبهخود برای همه مخاطبان حرفهای و غیرحرفهای یک خبر تأیید شده تلقی میگردد.
نکته قابل تأمل در این رابطه این است که از نظر همین رسانهها، دروغ خبری هر چقدر بزرگتر و عجیبتر و به اصطلاح شاخدارتر باشد، برای افکار عمومی و افراد غیرحرفهای باورپذیرتر خواهد بود.
شگرد دیگر آنها این است که ابتدا اخبار جعلی موردنظر خود را منتشر میکنند و برای حفظ ظاهری اعتبار حرفهای خود، پس از مدتی خبر را حذف و منبع خبری ناشناختهای را به ارسال خبر مذکور متهم و عذرخواهی میکنند و این در حالی است که گفته میشود، اثری که یک خبر جعلی (مخصوصاً چنانچه اصطلاحاً از نوع شاخدار آن باشد) در ذهن مخاطب بر جای میگذارد، هرگز با تکذبیه آن خبر از بین نمیرود، چرا که اولاً ممکن است شنونده یا بیننده آن خبر هیچگاه تکذبیه را نبیند و با بزرگنمایی و شاخ و برگ بیشتری آن را در فضای مجازی منتشر یا در محافل عمومی یا جمع خانوادگی بازگو نماید و ثانیاً برخی افراد جامعه با تصور اینکه ممکن است تکذیب ناشی از ملاحظاتی (اعم از سیاسی یا غیرسیاسی) بوده باشد، دیگر تکذیبیه آن را نمیپذیرند.
بیان همزمان و حرفهای اخبار راست و دروغ و بهخصوص ترکیب مطالب راست و دروغ در مورد یک رخداد نیز شگرد دیگری است که معمولاً سبب میشود تا مخاطبین به راحتی تمام مطالب یک گزارش خبری اعم از قسمتهای واقعی یا غیرواقعی آن خبر را بپذیرند و از بررسی و جستجوی موضوع برای تعیین صحتوسقم آن اجتناب نمایند، که این روش نیز مانع از خدشهدار شدن اعتبار حرفهای آنها میشود.
توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است، که رعایت همین مقدار از اصول حرفهای تنها توسط خبرگزاریها و رسانههای بینالمللی بزرگ و معروف رعایت میشود و رسانههای کوچکتر و دستدوم از جمله رسانههای متعلق به گروههای معاند ضدایرانی، مطلقاً پایبند اخلاق حرفهای نیستند و نهتنها از بیان هیچ اخبار و اطلاعات دروغی فروگذار نمیکنند، بلکه به خبرسازی جعلی نیز مبادرت مینمایند.
در این رابطه مرکز افکارسنجی خبرگزاری فارس بر اساس پیمایشی که انجام داده مینویسد؛ بررسی عملکرد ۵ رسانه بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا و منوتو و صفحات مجازی آنها نشان میدهد این رسانهها در جریان ۴۶ روز اغتشاشات (۲۳ شهریور تا ۹ آبان) مجموعاً ۳۸۰۰۳ دروغ (یعنی هر صد ثانیه یک دروغ) را درباره حوادث اخیر ایران منتشر کردهاند که این تعداد بجز مواردی است که توسط شبکههای تلویزیونی آنها منتشر شده است.
ادعای دروغ حمله نیروهای امنیتی به مدرسه شاهد اردبیل و بازداشت ۱۹ دانشآموز و جان باختن یک نوجوان به دلیل خونریزی داخلی، ادعای دروغ کشته شدن ۳۴ کودک در اغتشاشات اخیر توسط پلیس، ادعای دروغ فرار مقامات جمهوری اسلامی با ۵ پرواز روزانه به خارج از کشور، انتساب دروغ عملیات تروریستی شاهچراغ و اتفاقات زندان اوین به نظام جمهوری اسلامی و همچنین ادعای دروغ استفاده از کودکان به عنوان نیروهای امنیتی، پنج موضوعی بودند که در این رابطه بیشترین فراوانی خبری را در رسانههای مذکور به خود اختصاص داده بودند.
قطعاً کسانی (اعم از کشورهای خارجی یا عناصر و مزدوران داخلی آنها) که از گذشته دور همواره به اَشکال مختلف علیه این ملت و مملکت اقدام نموده و پس از انقلاب نیز دست از خباثت و خیانت خود برنداشته و با انواع توطئهها، از جمله؛ جنگ تحمیلی، آشوب و اغتشاش، شبیخون فرهنگی، تهدید، تخریب، ترور و تحریم (حتی تحریم داراویی) و سایر اقدامات مردم و مسئولین ما را تحت فشار قرار دادهاند، دوست ما نیستند و به هیچ وجه نمیتوانند قابل اعتماد باشند.
به همین دلیل اگر اعتماد به القائات و اخبار جعلی رسانههایی که در دشمنی آنها با ایران اسلامی و جهان اسلام تردیدی وجود ندارد، ناشی از غرضورزی و یا جهل و نادانی افراد نباشد، حتماً بیانصافی آشکاری است که آثار و پیامدهای زیانباری مانند؛ بدبینی بیدلیل و افراطگونه نسبت به مسئولین، ناامیدی جامعه نسبت به آینده و تشدید تهدیدات و خدای ناخواسته در نهایت آشوب و اغتشاش مجدد و توقف روند رو به رشد کشور را در پی خواهد داشت.