«قاب جادویی تلویزیون»؛ این اصطلاحی است که بارها شنیده و خواندهایم. قابی که میتواند جادو کند، جذابیت دارد، قدرت دارد و ظرفیتی که بارها و بارها امتحانش را پس داده است. این هم مخصوص یک کشور و یک قشر نیست. قاب تلویزیون هر کجا که پا بگذارد، میتواند جادو کند و آنطور که دلش میخواهد، فرهنگ و سبک زندگی بیافریند یا نابود کند. تمام اینها نشان میدهد، تا چه اندازه تلویزیون و برنامهها و سریالهای آن مهم و تأثیرگذار هستند و این در کشور ما نیز کاملاً صدق میکند. بنابراین، باید از فرصت این جادوی قاب استفاده کرد.
همه برنامههای تلویزیونی به ویژه فیلم و سریال، از اهمیت ویژهای برخوردار است. حتی در همین روزگار کنونی که فضای مجازی بیشترین ذهن و زمان مخاطبان را به خودش اختصاص میدهد؛ اما یکی از مهمترین مؤلفههایی که باید درباره تلویزیون رعایت کرد، توجه به تنوع اقشاری است که پای تلویزیون مینشینند؛ باسواد و بیسواد، پیر و جوان، کودک و بزرگسال، آن هم با تنوع در نگاههای سیاسی و حتی اعتقادی. باید به همه نگاهها تا حدی که ضد ارزشهای مبنایی جامعه نباشد، احترام گذاشت و برای همگی آنها محتوا تولید کرد. وقتی به این مهم، دقت داشته باشیم که مخاطبان تلويزيون قشر وسیعی را تشکیل میدهند، قطعاً تولیدات نیز از تنوع بسیاری برخوردار خواهند بود. برای نمونه، مدتی است که گروههای دانشآموزی سرودهایی را میخوانند و در قالب کلیپ و از شبکههای سیما پخش میشود و در حقیقت پای ثابت شبکههای تلویزیونی شده، اما بیشتر آنها به نوعی در قالب و فرمی تکراری هستند و این نه تنها جذابیتی ندارد که دافعه نیز ایجاد میکند.
این تنها یک مثال است؛ خالی بودن جای سریالهای متنوع، ضعف بزرگ دیگر رسانه ملی است؛ جای خالی سریال در ژانرهای گوناگون، به ویژه در ژانر خانوادگی. یادمان نرود که بزرگترين تریبون فرهنگی کشور، در دست مسئولان صدا و سیماست و این به معنای آن است که سهم بزرگی در مهندسی و هدایت اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشور خواهند داشت. ابتکاری که اگر به دست خودمان گرفته نشود، دیگران آن را به دست خواهند گرفت و فرصت از دست خواهد رفت.