سریالی در ژانر امنیتی که شاید هم موضوعی به ظاهر تکراری به شمار میآید؛ اما واقعیت این است که این بار برخلاف سریالهایی، مانند «تمام رخ» که امنیتی هم به شمار میآمد، «شهباز» جدید و با نگاهی نو به موضوع امنیت آن هم در زیرمجموعهای جدید، یعنی امنیت سایبری پرداخته است[...]
«شهباز» نام سریالی است که در یک ماه اخیر به روی آنتن شبکه اول سیما رفته است. سریالی که هر چند گفته میشود در جذب مخاطب نتوانسته گوی رقابت را از سریال «گیل دخت» برباید؛ اما با این حال بدون چنین مقایسهای که چندان هم درست نیست (گیل دخت بیش از ۱۵ هفته است که مهمان خانههای مخاطبان است)، میتوان گفت، سریال «شهباز» در مجموع اثری موفق و متنوع در کنداکتور ماههای اخیر رسانه ملی است. سریالی در ژانر امنیتی که شاید هم موضوعی به ظاهر تکراری به شمار میآید؛ اما واقعیت این است که این بار برخلاف سریالهایی، مانند «تمام رخ» که امنیتی هم به شمار میآمد، «شهباز» جدید و با نگاهی نو به موضوع امنیت آن هم در زیرمجموعهای جدید، یعنی امنیت سایبری پرداخته است؛ چیزی که در سریالهای مشابه مغفول بوده است. هر چند کارگردانی و فرم کلی سریال خوب است و نمیتوان بر آن خردهای گرفت؛ اما قطعاً اصلیترین نقطه قوت «شهباز» که به چشم میآید و موجب جذب مخاطب هم میشود، سوژه اصلی سریال و جذاب بودن آن و همچنین متنوع بودن و متفاوت بودنش نسبت به کارهای قبلی است که در قالب فیلمنامهای خوب روایت شده است. «شهباز» فیلمنامه خوبی دارد، نمیگوییم ایراد ندارد که قطعاً دارد؛ اما پیرنگ اصلی و نحوه پیشبرد داستان، جای دفاع دارد.
تحول در موضوع
تاکنون سریالهای بسیاری در ژانر امنیتی ساخته شده که بدون شک قویترین آنها در چند سال اخیر «گاندو» و پس از آن «خانه امن» بوده است. به دلیل استقبال از همین دو سریال بود که دیگر تولیدکنندگان نیز به ساخت چنین آثاری رغبت بیشتری نشان دادند؛ زیرا برای یک خالق اثر، چیزی مهمتر از این نیست که مخاطبان، نتیجه کارش را بپسندند و دوست داشته باشند. بنابراین، باز هم سریالهای امنیتی و تولیدشان در دستور کار مدیران صدا و سیما قرار گرفت، اما واقعیت این است که به جز چند کار یاد شده، بقیه آثار این حوزه به نسبت ضعیفتر و موضوعاتشان نیز کاملاً تکراری و کلیشهای بوده است، اما «شهباز» در این میان توانست ثابت کند که در همین موضوع و ژانر نسبتاً تکراری، اگر دنبال قصهای متفاوت و جذاب باشیم، باز هم مخاطبان کار را دوست خواهند داشت؛ آن هم موضوع روز کشور که امنیت فضای سایبری است. در این میان، «شهباز» اطلاعات بسیار خوبی هم به مخاطبان و به ویژه جوانان داده است، آن هم در زمینه فضای مجازی و تلفنهای همراه هوشمندی که امروز هر یک از ما یکی در جیب خودمان داریم. برای دادن این اطلاعات یا بهتر بگوییم این هشدارها هم از جوانان استفاده برده است، هم «نجوا» جوان است، هم هکر معروف به «ارغوان» و هم بیشتر افرادی که برای ارغوان خواسته یا ناخواسته کار میکنند.
دارای ایراد، اما قابل قبول
نکته دیگری که در این سریال بسیار خوب به چشم آمد، تخصص شبیه به نخبگی هر دو طرف ماجراست؛ نخبگانی که هر کدام رو در روی دیگری ایستادهاند. استفاده از «نجوا» در تیم عملیاتی شاید در ابتدای کار، چندان قابل درک به نظر نمیرسید، اما پس از مدتی خیلی خوب در دل داستان نشست و اتفاقاً موجب جذابتر شدن ماجرا شد. شاید میشد از ابتدا یک نخبه حوزه آیتی در گروه عملیاتی باشد که همه چیز حول او جلو برود، اما آوردن یک نخبه آن هم از بیرون و با سابقه خلاف، آن هم یک خانم، جزء انتخابهای ظریفی است که در سریالهای کنونی کمتر به چشم میآید. اما شاید یکی از نقاط ضعف «شهباز» که تا حد بسیار کمی به چشم آمد و البته با توجه به موفق بودن کلیت سریال، میتوان از آن چشم پوشید، موضوع دعواهای همسر «فرزاد» (نیروی امنیتی) با او درباره شغلش بود که به نظر میرسد، یک داستان فرعی بوده که میتوانست باعث جذابتر شدن کلیت کار شود، اما بست و پایه محکمی نداشت؛ چراکه اصولاً همسران مأموران امنیتی میدانند که با چه کسی ازدواج کردهاند و حتی اگر نسبت به جزئیات کارشان هم مطلع نیستند، حداقل کلیت شغل و حساسیتها و سختیهایش را میدانند؛ زیرا این حق هر زنی است که بداند با چه کسی و با اقتضائات و سبک زندگی مربوط به چه شغلی ازدواج و زندگی میکند.
در کل، میتوان «شهباز» را یک کار ابداعی و جدید و نیز قابل قبول در ژانر امنیتی دانست که با وجود برخی ضعفها، نمره خوبی در کارگردانی و به ویژه در فیلمنامه میگیرد و به دنبال پاسخ به یک نیاز بهروز جامعه بوده است.