میزان رشد جمعیت طی پنج سال گذشته ۵۰ درصد کاهش داشته است و در سال ۱۴۲۹ از هر سه ایرانی یک نفر سالخورده خواهد بود! باید گفت، پیش از این و بارها و بارها کارشناسان و پژوهشگران جمعیتی هم نسبت به آنچه به ابربحران جمعیت تعبیر میشود، هشدار داده و خواستار اجرای صحیح سیاستهای جمعیتی پیش از پایان فرصت و بسته شدن پنجره جمعیتی شده بودند.
خیلی زود دیر میشود!
کاهش شدید میزان جمعیت و باروری در حالی با شتاب به جلو پیش میرود که خیلی زود دیر میشود و لازم است هر چه سریعتر اقدامات عملی و درستی برای جبران مافات انجام شود؛ اما چرا موضوع جمعیت مهم و به عبارتی استراتژیک به شمار میرود مگر نه آنکه به قول برخیها فرزند کمتر زندگی بهتر در پی دارد و کم شدن جمعیت میتواند فرصتهای آموزشی، رفاهی و شغلی بیشتر و بهتری در اختیار سایر جامعه بگذارد؟! همان امری که دولتهای مستکبر جهان بارها و بارها روی آن تأکید کردهاند و برای عملیاتی شدن آن، به ویژه در کشورهایی که به دنبال چپاول آنها هستند یا آنها را دشمن میپندارند، تبلیغات و هزینههای هنگفت فرهنگی و سیاسی به راه انداختند؛ اما همین کشورهای متخاصم و مستکبر را که بنگریم، در درون برای افزایش جمعیت و میزان باروری خود مشوقهای بسیاری گذاشتهاند؛ یعنی سیاست یک بام و دو هوا! اما چرا؟ باید اذعان داشت، کاهش جمعیت یک ابر بحران به شمار میآید و این بحران، پدیده سالخوردگی را در پیش دارد که ۱۵ تا ۲۰ سال آینده نرخ رشد جمعیت در کشور منفی خواهد شد و قطعاً جمعیت سالخوردگان به نسبت نیروهای جوان و آیندهسازان بیشتر خواهد شد. پدیده سالخوردگی خطری جدی است؛ چرا که پیشبینی میشود تا سه دهه آینده و شاید هم کمی زودتر این میزان به ۳۰ درصد برسد. بنابراین، ایران از جمله کشورهایی است که وارد مرحله سالخوردگی شده است و همانطورکه اذعان شد، طی چند سال آینده، نیروی کار ایران به شدت کاهش مییابد. برآوردها حاکی از این است که تا سال ۱۴۲۰ جمعیتِ سالمندِ ایران، دو برابر میشود و این در حالی است که هر کشور به جامعه بالنده نیاز دارد و پدیده سالخوردگی قطعاً بحران جدی برای هر کشور است.
پیامدهای اجتماعی
به جز مسائلی که در مسئله راهبردی جمعیت مطرح شد، باید گفت شاخصههای اجتماعی و اقتصادی کشور همیشه از تغییرات جمعیت متأثر میشوند. شکافهای نسلی در اثر به هم خوردن توازن جمعیت نسلها، کاهش جمعیت در سن کار، افزایش بار مالی نسلهای جوانتر، افزایش تقاضای بازنشستههای فعلی و فشار بر سیستم تأمین اجتماعی از دیگر پیامدهای منفی کاهش نرخ جمعیت به شمار میآید. به باور پژوهشگران جمعیتشناسی، کاهش جمعیت خطرهایی، از جمله تغییر نظامهای تربیتی و مفاهیم اخلاقی، کاهش نشاط اجتماعی و اقتصادی، کاهش اقتدار سیاسی و تغییر در ترکیبهای دینی را هم به همراه دارد.