به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی بصیرت، ماه«ذیالحجه» دوازدهمین و آخرین ماه از ماههای قمری و همچنین از ماههای حرام و ماههای حج است. این ماه فضلیتهای بسیاری دارد و برای گرامیداشت آن، تأکید فراوانی شده است. یکی از اتفاقات مهمی که در این ماه رخ داده است، معروف به «مباهله» است. این روز که به نوعی قدرتنمایی اسلام در مقابل مسیحیان بود، با دیگر حقانیت پیامبر و اهلبیت او را به جهانیان اثبات کرد.
معنای لغوی «مباهله»
«مباهله» اساساً از« بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است؛ ولی مباهله به معنای لعنتکردن یکدیگر و نفرین کردن است. 24 ذیالحجه در تقویم مسلمانان یکی از ماندگارترین روزهای تاریخ صدر اسلام است؛ روزی که قدرت نفوذ دین رحمانی پیامبر اسلام (ص) بر مسیحیان نجران ثابت شد که از آن به عنوان «روز مباهله» یاد میشود و آیه تطهیر یعنی آیه ۳۳ سوره احزاب و نیز آیه ۶۱ سوره آل عمران در بزرگداشت مقام اهلبیت پیامبر(ص) نازل شد.
در منابع شیعه و سنی بسیاری آمده است، روزی که پیامبر خدا (ص) قصد مباهله کردند، عبا بر دوش مبارک انداختند و حضرت اميرالمؤمنين(ع)، فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را در زیر عبای مبارک جمع کردند و گفتند: «پروردگارا! هر پیغمبری را اهلبیتی بوده است که مخصوصترین خلق به او بودهاند. خداوندا! اینها اهلبیت من هستند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاک کن.»
در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آوورد: «إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً»؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهلبیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند.
ماجرا چه بود؟
پس از فتح مکه، طائف و مسلمان شدن اهالی یمن و عمان، تقریباً تمامی مناطق جزیرة العرب در پوشش نظام اسلامی پیامبر(ص) قرار گرفت. با وجود این، اقوام، قبایل و طوایفی بودند که همچنان در برابر اسلام تسلیم نشدند یا حتی دشمنی و فتنهانگیزی میکردند. نجران که مسیحیان مقیم آن با پشتیبانی کشورهای مسیحی شمال آفریقا و قیصر روم ادامه حیات میداد، جزء همین گروهها بودند.
شرح اجمالی واقعه «مباهله»
مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران، در روز بیستوچهارم ذیالحجه سال دهم هجری روی داد. رسول اکرم(ص) طی نامهای اهالی مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد؛ اما مردم نجران حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند، به همین دلیل گروهی از مسیحیان نجران همراه با چند تن از علما و اسقفهایشان مثل «عاقب» و «سید» برای تحقيق پیرامون حضرت محمد صلی الله علیه و آله و گفتوگو و مناظره با وی به مدینه آمدند.
آنها به خدمت پیغمبر رسیدند و مباحثه را آغاز کردند، آنها طی صحبتهای خود عیسی(ع) را پسر خدا معرفی کردند و دلیل آنها همان تولد عیسی بدون پدر بود. خداوند در جواب آنها اظهار میدارد که داستان عیسی پیش خداوند مانند داستان آدم است که وی را از خاک آفرید، یعنی در صورتی که عیسی پدر نداشت، آدم هم پدر و مادر نداشت و درصورتی که بنا باشد عیسی را به دلیل آن خصوصیت پسر خدا بدانند، باید در مورد آدم هم چنين اعتقادی داشته باشید؛ بلکه آدم اولی است. درحالی که هر دو نفر مخلوق خدا هستند و خداوند با قدرت خود، آنها را به طور غیرمعمول آفریده است.
وفد نجران این جواب را که حقیقتاً مستدل و منطقی بود، نپذیرفت؛ بنابراین پیغمبر به فرمان خداوند، آنها را به «مباهله» دعوت کرد. به این صورت که آنها دوستان خود، مثل فرزندان و زنان و جانهایشان را بخوانند و اینها هم چنين کنند و روبهروی هم قرار بگیرند و هر دو گروه دست به دعا بردارند و در پیشگاه خدا گریه و زاری کنند و طرف ديگر را نفرین کنند و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار بدهند.
هنگامی که پیغمبر آنها را به مباهله دعوت کرد و آنها اطمینان خاطر و ثبات قدم پیغمبر را دیدند، از وی یک شب زمان خواستند تا در این مورد بیندیشند. آنها به قرارگاه خود برگشتند و درباره پیشنهاد پیغمبر با یکدیگر مشورت کردند. اسقف بزرگ آنها گفت: «فردا بنگرید در صورتی که محمد با نزدیکان و خانواده خود برای مباهله آمد، از مباهله با وی جلوگیری کنید؛ ولی در صورتی که با اصحاب خود آمد با وی مباهله کنید.»
در روز 24 ذیالحجه پیغمبر قبل از آنکه مباهله کند، عبا بر دُوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حَسَن و حسین عَلیهمُ السلام را داخل در زیر عبا کرد و گفت: «پروردگارا هر پیغمبرى را اهلبیتى بوده است که مخصوصترین خلق بودهاند به او، خداوندا اینها اهلبیت من هستند پس از ایشان برطرف کن شک و گناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى.» پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان آورد. پس حضرت رسول(ص) آن چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله؛ زیرا نگاه نصارى بر ایشان افتاد و حقّیّت آن حضرت و آثار نزول عذاب را مشاهده کردند، جُرئت مُباهله ننمودند و استدعاى صلح و قبول جزیه نمودند و در این روز هم حضرت امیرالمؤمنین(ع) در حال رکوع انگشترى خود را به سائل داد و آیه «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ...» در شأنش نازل شد.
حقانیت دعوت
سران نجران پیش از رسیدن به مکان مباهله به یکدیگر گفتند، اگر رسول خدا (ص) با فرماندهان و یارانش به مباهله آمد، معلوم است مقاصد دنیوی دارد، از رسالت و نبوتش خبری نیست و باید با وی مباهله کرد؛ اما اگر با فرزندان و اهلبیت خود برای این کار اقدام کرد، مقاصد دنیوی ندارد و قصدش هدایت و راهنمایی انسانها از جهالت، کفر و شرک است. در آن صورت مباهله کردن با او خطرناک است و باید به وی ایمان آورد یا دستکم با وی مصالحه کرد.
پیامبر(ص) در موعد مقرر و در میعادگاه مباهله به همراه اهلبیتشان رفتند؛ چون مسیحیان دیدند پیامبر(ص) با اهلبیت خویش برای مباهله آمدند، احساس خطر کردند، از مبارزه و مباهله با آن حضرت منصرف شدند، به آن حضرت پیشنهاد مصالحه کردند و در برابر عظمت و حقانیت دین مبین اسلام سر فرود آوردند.
این واقعه علاوه بر یکی از معجزات بزرگ پیامبر(ص)، دلیل روشنی بر حقانیت و معصومیت خاندان پاک رسول خدا(ص) است؛ همان که نزول آیه تطهیر را در منزلت و پاکی ایشان نازل کرد.