مراسم اربعین حسینی، این اجتماع عظیم بشری به پدیده خاص و قابلتوجهی تبدیل شده که حیرت جهانیان را به دنبال داشته است. اقتدار جهان اسلام، رساندن پیامهای عاشورا به جهانیان، دیدار چهره به چهره مسلمانان و افزایش همافزایی در زمینههای گوناگون، کاهش کشمکشها و اختلافات از جمله کارکردهای اجتماعی این مراسم به شمار میروند. در ادامه مهمترین کارکردهای پیادهروی اربعین در جهان اسلام را شرح میدهیم:
وحدت و همبستگی اجتماعی
یکی از کارکردهای شاخص در حرکت اربعین، ایجاد وحدت میان زائران و مسلمانان از کشورهای گوناگون است. بحث وحدت از آنجا ارزشمند و بارز میشود که نهتنها در میان شیعیان وجود دارد، بلکه وحدت در میان شیعیان، اهل سنت و حتی غیرمسلمانان شکل میگیرد؛ بهگونهای که در قرآن آمده است: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضًا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران /۶۴)؛ بگو ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است (انبیاء و کتابهای آسمانی بر آن متّفقند) گرد آییم و آن اینکه جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نکنیم و برخی از ما برخی دیگر را خدایانی بهجای خدا نگیرد. پس اگر (از این پیشنهاد) روی گرداندند بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم. در این مراسم میلیونها عزادار و خادم حسینی، چنان نمادی برای شیعه عرضه کردهاند که همانند آن در هیچ آیین و مذهبی یافت نمیشود و چنان خالصانه از همهچیز خود میگذرند که جهانیان را مبهوت و حیران کردهاند.
اقتدار جهان اسلام
در طول تاریخ، «جمعیت» یکی از مؤلفههای قدرت و اقتدار شناخته شده است. پیادهروی اربعین نمایش اقتدار جهان اسلام است و در جامعهشناسی توسعه جمعیت تحصیل کرده و ماهر را به مثابه مهمترین رکن توسعه هر جامعهای میشناسند. بیشتر جمعیت حاضر در مراسم اربعین، از قشر جوان هستند. این در حالی است که در سایر مراسم مذهبی ادیان گوناگون حضور جوانان بسیار کمرنگ است. زائران اربعین که از مناطق مرزی مختلف این کشور، مانند منذریه، بصره، ناصریه و نعمانیه میآیند، گاهی حدود ۴۰۰ کیلومتر را طی میکنند تا به نجف برسند. همچنین میلیونها زائر دیگر از سراسر دنیا با وسایل نقلیه خود را به نجف میرسانند تا از آنجا با سایر زائران 80 کیلومتر پیادهروی کرده و در روز اربعین خود را به کربلا برسانند.
بدون ملیت و قومیت
هر ساله شاهدیم که حدود چهار میلیون نفر از ملیتها، نژادها، زبانها و اقوام گوناگون جهان برای ادای فریضه حج عازم مکه مکرمه و مدینه منوره میشوند. بنا به دستور قرآن، همه مسلمانان در مراسم حج یکسان هستند؛ چه اینکه اهل مکه باشند یا از جای دیگر آمده باشند.
در مراسم چند دهمیلیونی اربعین هم شاهدیم که طبقه، نژاد، قومیت و قشربندی اجتماعی کنار گذاشته میشود و دائماً این سخن به گوش میرسد که «مرحباً بزوار الحسین»، «زائران امام حسین خوش آمدید» یا «حب الحسين يجمعنا». جالب است که اگر فردی یا گروهی هم بخواهد برای خودش جایگاه ویژه قائل شود، کسی به او اعتنایی نمیکند و در اقیانوس انسانها گم میشود. این شعارها نشان میدهد، معیار وحدت، حب امام حسین(ع) و عشق به آن حضرت است و در این مسیر قومیت، نژاد و ملیت معنا و مفهومی ندارد.
زدودن کدورتها
ناهمگونی نژادی، قومی، مذهبی، زبانی و... جوامع موجب افزایش کشمکشهای اجتماعی میشود. در همین راستا، دشمنان درصددند تا با پررنگ کردن اختلافات، منیتها و ملیتها از وحدت و همگرایی ملتهای مسلمان جلوگیری کنند. هرچند بین مذاهب گوناگون اسلامی اختلاف عقاید و نظرهایی وجود دارد که در طول تاریخ با همین اختلافها بهصورت مسالمتآمیز کنار هم زندگی کردهاند، اما دشمنان به این اختلافات بهشدت دامن میزنند و هدف از آن بذر اختلاف و دودستگی در میان مسلمانان، بهویژه مردم ایران و عراق است تا این دو ملت به هم نزدیک نشوند. در حالی که شاهدیم عدهای خاورمیانه را به انبار باروت تشبیه میکنند که هرلحظه به هر دلیلی ممکن است انفجاری در آن رخ دهد، مراسم معنوی اربعین میتواند آبی بر آتش اختلافات باشد. گفتنی است، یکی از عواملی که موجب شد مردم ایران و عراق پس از هشت سال جنگ تحمیلی دوباره کنار هم قرار گیرند و با هم زندگی و رفتوآمد و دادوستد داشته باشند، محبت امام حسین(ع) و مراسم اربعین بوده است.
پیامدهای روحی و اخلاقی
مدرسه امام حسین(ع) دربردارنده مفاهیم آموزندهای است؛ از جمله یکی از عالیترین درسهای حسینی بحث «ظلمستیزی» است. مراسم پیادهروی اربعین یک مراسم مذهبی مسالمتآمیز است که برای ابراز محبت به امام حسین(ع) و انزجار از ظلم و ظالمان برگزار میشود. امام حسین(ع) در کربلا خطاب به یارانشان فرمودند: «ألا ترون أنَّ الحَقَّ لا يعمَلُ بِهِ، و أنَّ الباطِلَ لَا يَتَناهى عَنهُ لِيرِغَبُ المُؤْمِنُ في لِقاءِ اللهِ مُحِقا، فَإِنِّى لا أرى المَوتَ إِلَّا سَعادَة، و الحَياةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا برما» (مقرم، ۱۳۹۴ق، ص۲۳۱)؛ مگر نمیبینید که بر پایه حق رفتار نمیشود و از باطل دوری نمیگردد؟ حقا که مؤمن باید در این شرایط به دیدار خداوند راغب باشد که به نظر من باید شهادت را بهجای مرگ طبیعی برگزید، نه زندگی با ستمگران را که مایه رنج است. همچنین هنگامی که اباعبدالله در محاصره کامل سپاه یزید قرار گرفتند و سرنوشت حیات و بقای ظاهری ایشان در گرو تسلیم شدن یا امتناع از بیعت با یزید قرار گرفت، ایشان با کلمات تاریخی و سخنان جاودانشان، آزادگی و ظلمستیزی خود را اعلام میکنند: «لا والله، لا أعطيهم 8يبدى إعطاء الدَّليل و لا أفِرُّ فِرارَ العبید» (قرشی، ۱۴۲۹ق، ج۳، ص۱۹۴)؛ نه به خدا سوگند به دست خود و ذلیلانه خودم را به شما نخواهم سپرد و همچون بندگان بیاختیار فرار نمیکنم. زائری که پرچم یا حسین در دست دارد و بهسوی میعادگاه حسینی حرکت میکند، هنجارهای ظلمستیزی و حمایت از مظلومان در او نهادینه میشود. در واقع، احیای شعائر حسینی نشاندهنده مودت و محبت نسبت به امام(ع) و ادای حق ایشان و موجب زنده شدن نام و یاد و اهداف امام حسین(ع) است. همچنین وسیله هدایت بندگان، یادآور پیام عاشورا، احیای دین، عامل حفظ ارزشهای الهی، موجب خشم دشمنان و نیل به شفاعت ائمه معصوم(ع) است.