برخی که عموماً از ارادتمندان به علمای اعلام و از جمله حضرت امام خمینی(ره) هستند در بررسی تفاوت عملکردها و دیدگاههای حضرت امام (رحمةالله علیه) و سایر علما و بزرگان، چنانچه اساساً در این بحث ورود کنند، تمایز خاصی میان ایشان و دیگران قائل نمیشوند و ایشان را یکی از علمای زمان خود میدانند که مانند دیگران از سلسله علما عمر خود را وقف خدمت به اسلام کردهاند و البته تکلیف متفاوت خود را برپا کردن نهضتی اسلامی دانستهاند.
به حاشیه رفتن امام خمینی(ره) به بهانه وحدت علمای دینی
یعنی این قیام و اعتراض را حاصل استعداد خاص امام میدانند و ناشی از روحیه و شمّ سیاسی ایشان است. به عبارتی به واسطه این نعمتها یعنی شجاعت و شمّ سیاسی آن تکلیف نیز بر دوش ایشان بار شده است. اگر امام نهضت را آغاز نمیکردند هر یک از مراجع و علمای دیگر ممکن بود چنین کنند. طرفداران این نوع برداشت پاسخ پرسش فوق و هر پرسشی را که به تمایز علمای عظام برگشت داشته باشد، با مسامحه و یک کاسه کردن میدهند و اساساً از روبهرو شدن با چنین پرسشهایی پرهیز دارند. البته این روحیه که به دنبال وحدت و یک جبهه کردن علمای دین است حتماً مفید است اما اگر به محو تمایزات برسد راه اصلاح جامعه را سد میکند و جامعه را در میان انبوه مسائل حادث برای دین و در بسیاری از حوزههای دیگر بلاتکلیف میگذارد.
جبههبندی صداوسیمایی و یککاسه کردن موافق و مخالف
متأسفانه جریانی منحط، خصوصاً در سالهای اخیر ایجاد شده است که سعی دارد همه خوانشها از دین و همه شیوههای مسلمانی کردن را یک کاسه کند و یکسان جلوه دهد. در این دیدگاه که میشود آن را جبههبندی صدا و سیمایی نامید دیگریهای واضح انقلاب اسلامی بزرگ و پررنگ میشوند و دیگریهای مخفیتر و شاید اصلیتر همچنان خودی محسوب میشوند. این تلاش، تلاش بسیار شیطنتآمیز و محافظهکارانهای است و اگر با نیت خیر انجام شود از سادهانگاری خطرناکی نشئت گرفته است.
مقدسمأبی را چه کنیم؟
این رویکرد صراحتاً در مخالفت با سیره ائمه و طبعاً مشی حضرت امام است. اگر ما از پرداختن به تمایزهای خوبان به این دلیل که ممکن است هزینههایی را بر جا بگذارد چشمپوشی کنیم در حل موارد ناهمخوان یا حتی متضاد در میمانیم. با این رویه آخوندهای درباری و مقدسمآبان و هر کسی که به شیوهای در جلد دین فرو میرود نه تنها مورد هیچ گونه تعرضی قرار نمیگیرند. بلکه در برخی حوزهها محل رجوع هم قرار خواهند گرفت و این امر موجب چند دستگیها و فتواهای چندگانه و بعضاً متناقض خواهد شد. وانگهی ما به واسطه مکتب امام خمینی(ره) دیگر نباید آنقدر بسیط و بی معیار باشیم که نتوانیم حساب اسلام ناب محمدی و حساب انواع اسلامهای آمریکایی را از یکدیگر جدا کنیم.
شما بخشی از این کتاب را مطالعه کردید