در بزنگاههای سرنوشتساز تاریخ معاصر، ملت ایران همواره نقشی فراتر از تماشاگر ایفا کردهاند؛ نقشی از جنس تاریخسازی، دگرگونی و الهامبخشی. در دلِ ۲ قرن پر فراز و فرود، هرگاه چرخ تاریخ بر محور اراده ملت چرخیده، صدایی نو در عرصه اندیشه و سیاست جهان طنین افکنده است. یکی از درخشانترین جلوههای این حضور فعال، انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ است؛ رخدادی که نه تنها ساختار زیست اجتماعی ایرانیان را دگرگون کرد بلکه موجی از بیداری و بازتعریف هویت را در پهنه جهان اسلام رقم زد.
اما این انقلاب یکشبه زاده نشد. باید ریشههای آن را در سالهایی جستوجو کرد که صدای اعتراض هنوز در گلوها خفه میشد و خون آزادیخواهان در خیابانها پاسخِ پرسش «چرا» بود. در این میان، قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نقطه عطفی بود که مسیر مبارزهای ۱۵ ساله را رقم زد.
قیامی که اگرچه در ابتدا سرکوب شد اما آتش خاموشنشدنی آن تا پیروزی نهایی انقلاب زنده ماند و هر سال، در دل ملت، تازهتر از پیش شعلهور شد. در این گزارش، نگاهی خواهیم داشت به بسترهای تاریخیِ منتهی به این قیام، خاستگاه و اهداف آن و نقش بازاریان، زنان و دانشجویان؛ قیامی که نه یک حادثه بلکه آغاز فصل تازهای در تاریخ ایران بود.
نگاهی به زمینههای شکلگیری قیام ۱۵ خرداد
برای درک ریشههای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، باید به اعماق تحولات فکری، سیاسی و اجتماعی جامعه ایران در سالهای پیش از آن بازگشت. این قیام، نه تنها پاسخی به استبداد داخلی بلکه واکنشی عمیق به سلطهگری بیگانگان و نفوذ فزاینده قدرتهای استکباری در ساختار حاکمیت ایران بود.
خاستگاه این خیزش عظیم را باید در اندیشههای روحانیت مبارز به رهبری امام خمینی (ره) جستوجو کرد؛ شخصیتی که با درکی عمیق از مقتضیات زمانه، چهرهای از مبارزه را ترسیم کرد که در آن دین، سیاست، استقلال و عدالت در هم تنیده شده بود.
از اواخر دهه ۳۰ شمسی، مخالفتهای علنی و نظاممند روحانیون با سیاستهای حکومت پهلوی در قالب سخنرانیها، مجالس مذهبی و شبکههای سنتی ارتباطی، به شکل هدفمند گسترش یافت اما این حرکت، نیازمند رهبری هوشمند، شجاع و مردمی بود. امام خمینی (ره) با بهرهگیری از آموزههای اسلامی و تاکید بر مفاهیمی چون امر به معروف، نهی از منکر، استقلال سیاسی، مقابله با فرهنگ غربزده و استعمار فرهنگی، پرچمدار این نهضت شد.
خیزش در برابر لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و آغاز مقاومت
در ۱۶ مهر ۱۳۴۱، دولت اسدالله علم با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، نخستین گام عملی خود را در اجرای سیاستهای نوین برداشت. این لایحه که در غیاب مجلس به قانون تبدیل شده بود، تغییرات مهمی داشت؛ از جمله اعطای حق رأی به زنان و حذف سوگند به قرآن برای انتخابشوندگان و انتخابکنندگان. همان شب که خبر لایحه به قم رسید، مراجع و علما به رهبری امام خمینی(ره) گردهم آمدند و تصمیم گرفتند با تمام توان در برابر آن بایستند.
اعلامیههای روحانیت در حمایت از مراجع قم و اعتراض به سیاستهای دولت، به تجمعهای گستردهای در تهران و دیگر شهرها انجامید. امام خمینی(ره) با هوشیاری فراوان، نه تنها به لغو تلگرافی دولت اکتفا نکرد بلکه خواستار اعلام رسمی و علنی لغو لایحه شدند تا مردم و حکومت بدانند مبارزه ادامه دارد. فشار و مقاومت روحانیت موجب شد دولت اسدالله علم ناچار به لغو این لایحه شود اما این تازه آغاز راه بود.
در بهمن ۱۳۴۱، با برگزاری رفراندوم و تصویب اصول انقلاب سفید، مبارزه وارد مرحله جدیدی شد امام (ره) با اعلام عزای عمومی نوروز ۱۳۴۲ و تحریم جشنها، نقشههای رژیم را خنثی کرد. این اقدام، همراه با صدور اعلامیهها و فراخوانیهای علما، در سراسر کشور بازتاب گستردهای یافت.
سرکوب خونین در مدرسه فیضیه قم در فروردین ۱۳۴۲، نقطه عطفی در مبارزه شد. حمله نیروهای رژیم واکنش شدید امام و سایر علما را برانگیخت. امام(ره) در بیانیهای کوبنده، حکومت پهلوی را محکوم و روحانیت را به ادامه مقاومت فراخواند. این حادثه، برخلاف انتظار رژیم که میخواست ترس ایجاد کند، جرقه قیام عمومی را زد.
محرم ۱۳۴۲، زمانی حساس و سرنوشتساز بود؛ با فرارسیدن ماه محرم، مبارزات علیه حکومت پهلوی شدت بیشتری یافت. امام خمینی(ره) که اکنون به چهرهای تاثیرگذار تبدیل شده بود، در روز ۱۳ خرداد (به مناسبت عاشورا) در مدرسه فیضیه به ایراد سخنرانی پرداختند. این سخنرانی با حملهای مستقیم به شاه آغاز شد. این بیانات نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران شد.
در پی این سخنرانی، نیمهشب ۱۵ خرداد، ماموران انتظامی امام(ره) را در قم دستگیر و به تهران منتقل کردند. با انتشار خبر دستگیری امام (ره)، مردم قم به پا خواستند و در حمایت از ایشان و خواستار آزادیشان، به خیابانها ریختند. گروه گروه از اطراف شهر به سمت حرم حضرت معصومه (ع) حرکت کردند تا فریاد اعتراض خود را بلند کنند و بعد از آن بود که اقشار مختلف شهرها اعتراض آغاز کردند.
بازاریان، پیشگامان قیام ۱۵ خرداد
بازاریان که همواره از متدینترین اقشار جامعه به شمار میرفتند، در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نقش کلیدی ایفا کردند. وقتی علما علیه اقدامات ضد دینی حکومت پهلوی ایستادند، بازاریان به سرعت به صف همراهان آنها پیوستند و نه تنها خود در مبارزه پیشگام شدند بلکه دیگر اقشار جامعه را نیز به حمایت از نهضت و مرجعیت امام خمینی(ره) فراخواندند.
بازار بهواسطه شبکه گسترده توزیع کالا، به مرکزی برای انتشار اعلامیهها، کمکهای مالی به زندانیان سیاسی و انتقال پیامهای انقلاب بدل شد؛ در حالی که رسانههای رسمی در اختیار حکومت بود و اطلاعرسانی برای مبارزان بسیار دشوار بود. این همراهی بازاریان، از ملیگرایی دهههای پیش به سمت ایدئولوژی اسلامی، نقطه عطفی در روند نهضت محسوب میشود.
بازار تهران
بازار تهران، قلب تپنده قیام ۱۵ خرداد بود که با انتشار خبر بازداشت امام خمینی(ره)، موجی از شور و خشم را در دل مردم پایتخت شعلهور کرد. بازاریان از بارفروشها تا عمدهفروشان، مغازهها را به نشانه اعتراض بستند و تظاهراتی گسترده شکل گرفت که درگیریهای خونینی میان مردم و نیروهای امنیتی به دنبال داشت. در این نبرد، بازار تهران به صحنهای تبدیل شد که نه فقط اقتصادی بلکه نماد اتحاد و مقاومت همه اقشار جامعه از روحانی و دانشجو تا کارگر و زارع بود. اعلامیهها و تصاویر امام خمینی(ره) در سراسر بازار تکثیر و پخش میشد و شعارهای «یا مرگ یا خمینی» تهران را به لرزه درآورد.
در روزهای پس از قیام، اعتصاب بازاریان به ۱۴ روز رسید و این تعطیلی به سرعت به دیگر شهرهای کشور نیز سرایت کرد. ساواک که نقش کلیدی بازار و بازاریان را در این حرکت میدانست، تلاش کرد با نیروهای امنیتی و عوامل دستنشانده، اعتراضات را سرکوب کند اما مقاومت بازار همچنان ادامه داشت. حتی پس از باز شدن مغازهها، بازاریان با وجود تهدیدها، مبارزه سیاسی خود را ادامه دادند و بازار به نمادی از ایستادگی در برابر رژیم بدل شد.
بازار قم
بازار قم نیز در حمایت از امام خمینی(ره) در اعتراض به بازداشت ایشان، برای چندین روز تعطیل بود. بازاریان این شهر با پخش خبر دستگیری امام(ره)، نقش مهمی در اطلاعرسانی و گسترش موج قیام ایفا کردند و حتی در چهلم شهدای قم، تلاش کردند اعتصاب را ادامه دهند.
بازاریان قم، که ریشههای مذهبی و سیاسی عمیقی داشتند، در این دوره به شکل فعال در جریان مبارزه علیه رژیم نقش ایفا کردند و ارتباط خود را با دیگر مراکز اعتراضی حفظ کردند. ساواک در گزارشهای خود بارها بر نگرانی از این تحرکات و اهمیت بازار قم در گسترش قیام تأکید کرده است.
بازار اصفهان
بازار اصفهان پس از واقعه مدرسه فیضیه، اعتصابی پنج روزه را در حمایت از مراجع تقلید و اعتراض به لوایح ششگانه آغاز کرد که به استقبال وسیع بازاریان و اصناف مواجهه شد. با انتشار خبر دستگیری امام خمینی(ره)، علما و بازاریان اصفهان دست به تجمع و صدور اعلامیهای اعتراضی زدند و مغازهها را تعطیل کردند. این اعتصاب به کل شهر اصفهان و حتی شهرستانهایی مانند نجفآباد تسری یافت و بازار را به سکوتی فراگیر کشاند.
ساواک با تلاشهای گسترده و دستگیریهای متعدد نتوانست بازاریان اصفهان را به بازگشایی مغازهها وادار کند. این مقاومت ادامه داشت تا زمانی که بازار تهران به تدریج اعتصاب را پایان داد و بازاریان اصفهان نیز پس از دریافت دستور مراجع قم، مغازههای خود را باز کردند اما روح مبارزه و اعتراض همچنان در فضای شهر زنده ماند.
بازار شیراز
شیراز همزمان با خبر دستگیری امام خمینی(ره)، شاهد اعتصاب بازار و اعتراضات گسترده بود. علما با فراخوان بازاریان، همه مغازهها را به تعطیلی فراخواندند. ساواک با دستگیری چهرههای برجسته بازاری و مذهبی تلاش کرد این موج را مهار کند اما بازار شیراز همچنان در تحریم اقتصادی علیه رژیم باقی ماند.
این شهر که پیشینه تاریخی مبارزه داشت، در قیام ۱۵ خرداد نقش موثری ایفا کرد و بازاریان آن با پایمردی خود، پیام مقاومت را به سراسر کشور ارسال کردند. دستگیریها و فشارهای امنیتی نتوانست اراده جمعی بازاریان و مردم شیراز را بشکند.
بازار شهرهای آذربایجان (تبریز، اردبیل، زنجان و...)
بازاریان آذربایجان، به ویژه تبریز با پوشیدن کفن و برگزاری تظاهرات به خبر دستگیری امام خمینی(ره) واکنش شدید نشان دادند و بازار را به کلی تعطیل کردند. درگیری با نیروهای امنیتی و دستگیری برخی فعالان، تنشها را بیشتر کرد اما این مقاومت گسترده باعث شد ساواک حتی پیشنهاد حکومت نظامی بدهد که به دلیل واکنش مردم عملی نشد. در شهرهایی مانند اردبیل، زنجان، آذرشهر و سراب، بازاریان و اصناف نیز به پیروی از تبریز بازارهای خود را بستند و با وجود فشارهای شدید امنیتی، اعتصاب را ادامه دادند.
امام جمعه زنجان در سخنرانی خود، مردم را به تعطیلی بازار و مقابله با رژیم تشویق کرد و بازارهای منطقه به طور گستردهای در اعتراض به دستگیری امام خمینی(ره) تعطیل شدند. این شهرها با حفظ ارتباط و هماهنگی با دیگر مراکز اعتراض، آماده فداکاری و انقلاب آینده بودند که نشاندهنده عمق نفوذ قیام در شمال غرب کشور بود.
بازار کاشان
بازاریان کاشان بلافاصله پس از شنیدن خبر دستگیری امام خمینی(ره)، بازار را تعطیل کرده و همراه با کارگران کارخانه ریسندگی به خیابانها آمدند. تظاهرات و درگیریهای خونینی با نیروهای شهربانی رخ داد که تعدادی شهید و زخمی برجای گذاشت. اعتصاب بازار در کاشان تا ۲۲ خرداد ادامه داشت و تنها پس از دستگیری تعدادی از بازاریان، اعتصاب پایان یافت.
این اعتراضات در کاشان نمونهای بارز از پیوند میان کارگران و بازاریان بود و نشان داد که قیام ۱۵ خرداد محدود به یک قشر خاص نبود بلکه تمام اقشار جامعه به مقابله با رژیم برخاستند.
بازار مشهد
در مشهد، قتل یک پاسبان توسط بازاریان و سپس فراخوان آیتالله قمی برای شرکت در مراسم عاشورا، فضای سیاسی شهر را به شدت متشنج کرد. پس از دستگیری آیتالله قمی، بازار تعطیل شد و مردم در مقابل استانداری تجمع کردند و خواستار آزادی وی شدند. عکسهای امام خمینی(ره) در بسیاری از مغازهها نصب شد و بازار به مرکز اعتراض تبدیل گردید.
ساواک با دستگیری وعاظ و فعالان بازار، تلاش کرد اعتصاب را شکسته و مغازهها را باز کند اما بازاریان مشهد با ارسال تلگراف به نخستوزیر خواستار آزادی علمای خود شدند و تا آخرین لحظه مقاومت کردند. این شهر به عنوان یکی از مراکز مهم قیام، نشاندهنده عمق نفوذ جنبش در مناطق شرقی کشور بود.
بازار شهرهای دیگر (قزوین، خمین، کرمانشاه، همدان و...)
بازاریان در شهرهای مختلفی چون قزوین، خمین، کرمانشاه و همدان نیز همصدا با قیام ۱۵ خرداد مغازهها را بستند و در اعتراضات شرکت کردند. در قزوین بازاریان تلاش داشتند با ارسال تلگراف به حمایت از امام خمینی(ره) بپردازند که ساواک آن را با دستگیریها و تهدیدها سد کرد. کرمانشاه و همدان نیز شاهد اعتصاب گسترده بازار و تجمعات اعتراضی بودند که رژیم برای مقابله با آنها به زور متوسل شد.
این همبستگی گسترده نشان میدهد که قیام ۱۵ خرداد تنها محدود به یک شهر نبود بلکه در سراسر کشور گسترش یافت و بازارهای شهرهای مختلف به نمادی از مقاومت و ایستادگی مردم در برابر سرکوب رژیم شاه تبدیل شدند.
دانشجویان پرشور؛ نبض قیام ۱۵ خرداد و جرقههای انقلاب
هنگامی که در تهران دستههای عزاداری روز عاشورا به شکلی کمسابقه و سیاسی برگزار شد جمعیتی بین ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزار نفر در خیابانها حضور یافتند و شعارهایی مانند «خمینی خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو» سر دادند که دانشجویان دانشگاه تهران نیز با تعطیل کردن کلاسها به حمایت از این حرکت برخاستند و تراکتهایی با مضمون مبارزه تا سرنگونی رژیم توزیع کردند.
روز ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ نیز تظاهرات گستردهای در مسجد شاه و اطراف آن برگزار شد. بازاریان و دانشجویان با هم متحد شده و به دانشگاه تهران رفتند. شعارها حاکی از حمایت همهجانبه از امام خمینی(ره) و مخالفت با رژیم بود. در پایان این تظاهرات، جمعیت به سمت کاخ مرمر حرکت کرد و فریاد «مرگ بر دیکتاتور» سر داد.
اوج حرکتهای اعتراضی در ۱۵ خرداد اتفاق افتاد؛ پس از سخنرانی تاریخی امام خمینی(ره) در عصر عاشورا و افزایش فشارها، ساواک در نیمهشب به منزل ایشان در قم حمله کرده و او را بازداشت و به تهران منتقل کرد. این بازداشت، موجی از خشم و اعتراض در سراسر کشور بهخصوص تهران ایجاد کرد.
دانشجویان نقش بسیار فعال و آگاهانهای در این قیام داشتند. آنها کلاسها را ترک کرده و در دانشگاه تهران با نصب پلاکاردهایی با مضامین ضد رژیم، به تظاهرات پرداختند. پس از آن، تظاهرات خود را به خیابانها کشاندند و فریاد «خمینی را آزاد کنید» سر دادند. درگیریها تا عصر ادامه داشت و سرانجام با خشونت نیروهای نظامی و کشتار مردم، میدان ارگ و خیابانهای منتهی به کاخ مرمر به صحنههای خونین تبدیل شد.
روزهای بعدی نیز شاهد ادامه اعتراضات دانشجویی بود؛ تجمعات، سخنرانیها، پخش اعلامیهها و اعتراضات در دانشگاه تهران و دیگر مراکز آموزشی ادامه یافت. دانشجویان حتی امتحانات پایان ترم را با شعار «درس بر ما حرام است» تحریم کردند. با فشارهای شدید ساواک و حکومت، چندین بار دانشگاه تعطیل شد و دانشجویان بازداشت شدند اما آنها همچنان به مبارزه و اعتراض ادامه دادند.
زنان در قیام ۱۵ خرداد: پیشقراولان فداکاری و ایستادگی
یکی از نکات قابل توجه در این قیام حضور پرشور و چشمگیر زنان در کنار مردان بود؛ زنانی که یکصدا خواهان آزادی مرجع تقلیدشان، امام خمینی(ره) بودند. به گفته یکی از شاهدان، زنان قم بهگونهای سوگوار بودند که گویی فرزندشان را از دست دادهاند؛ اشکهایشان بیوقفه جاری بود و غم عمیقی در چهرههاشان موج میزد. هنگامی که جمعی از مردم در صحن حرم حضرت معصومه(س) گرد آمده و شعار میدادند، گروهی از زنان در کوچه حکیمی قم تجمع کردند و همچون مبارزانی واقعی با چوب، کارد، قندشکن و حتی خنجر، پیشاپیش مردان به حرکت درآمدند تا به سمت حرم حضرت معصومه(س) بروند.
همچنین صدها زن که بیشترشان از اقشار پایین شهر بودند، مسلح و با در دست داشتن تصاویر امام خمینی(ره) وارد صحن شدند و با اشک و فریاد حمایت خود را از امام اعلام کردند. براساس گزارش ساواک، در ساعت ۹:۳۰ صبح آن روز، زنان در مسجد اعظم قم اجتماع کردند و شعارهایی در دفاع از امام(ره) سر دادند. این شور و هیجان زنان، بار دیگر جو تظاهرات را شعلهور ساخت.
در میان زنان قم، بانوان محله چهارمردان نقش برجستهتری داشتند و بهعنوان پیشروان زنان در این نهضت شناخته شدند. حضرت امام خمینی(ره) در اردیبهشت ۱۳۵۸ در ستایش از آنان فرمودند: «نام بزرگ بانوان چهارمردان در فداکاری و جاننثاری در تاریخ عالم ثبت شده است. بانوان قم و چهارمردان پیشرو این نهضت اسلامی بودند و رهبران آن محسوب میشوند.»
حضور فعال زنان آنچنان برجسته بود که ساواک و شهربانی در گزارشهای خود به آن اشاره کردند. در گزارش ساواک آمده است: «جمعیت هنوز در صحن باقی است و زنان در مسجد اعظم به نفع امام خمینی(ره) اجتماع کردهاند». همچنین در گزارشی دیگر آمده است که زنان با قمه، قداره، سلاحهای خود را به همراه داشتند و وارد صحن میشدند.
در تظاهرات تهران نیز زنان نقش مهمی داشتند. از میان مجروحان بیمارستانهای مختلف، چندین زن نیز حضور داشتند که نشاندهنده فعالیت موثر آنان در این قیام است. جالب آنکه زنان در میدان توپخانه و بازار با توزیع شیرینی و میوه میان سربازان، تلاش میکردند آنان را به حمایت از نهضت جذب کنند و مانع برخورد خشونتآمیز با مردم شوند.
نقش زنان تنها محدود به قم و تهران نبود؛ در شهر خمین، زنان پیشگام اعتراضات بودند و با فداکاری، مردان را به مقاومت در برابر نیروهای رژیم ترغیب میکردند. در شهرهای دیگر مانند ورامین و شیراز نیز زنان حضور فعال داشتند و در برابر سرکوبها مقاومت کردند. در شیراز زنان و مردان همراه با علما، به ویژه آیتالله دستغیب، به تظاهرات برخاستند و با شجاعت در برابر نیروهای امنیتی ایستادند.
زنان در این نهضت نه تنها نقش حمایتی داشتند بلکه فعالانه در توزیع اعلامیهها، ارسال تلگرافهای اعتراض و حضور در تظاهرات مشارکت کردند. آنها شروعکنندگان مبارزهای بودند که پس از قیام ۱۵ خرداد ادامه یافت و تبدیل به یکی از ستونهای اصلی نهضت اسلامی شد.
تأثیرات قیام ۱۵ خرداد در عرصه سیاسی کشور
تحلیلگران قیام ۱۵ خرداد را نقطه آغاز نبرد واقعی ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) با رژیم پهلوی میدانند و این قیام اثرات مهمی در عرصه سیاسی کشور بر جای گذاشت:
بیداری سیاسی و تقویت روحیه مبارزه
قیام ۱۵ خرداد سکوت چندین ساله مردم را شکست و آگاهی سیاسی آنان را به شدت ارتقا داد. این حرکت، شور انقلابی را به رغم سرکوبهای شدید خاموش نکرد و موجب شد مردم، خود وارد میدان مبارزه شوند. رهبری روحانیت، بهویژه امام خمینی(ره)، مردم را به این باور رساند که رژیم قابل اصلاح نیست و تنها راه مقابله، سرنگونی آن است.
تغییر ماهیت مبارزه به شکل مسلحانه
سرکوب قیام موجب شد برخی گروهها مبارزه سیاسی را ناکافی بدانند و مبارزه مسلحانه را به عنوان راهی برای تداوم نهضت انتخاب کنند.
ارتقای جایگاه گروههای اسلامی در مبارزه
قیام ۱۵ خرداد با ماهیت اسلامی و رهبری روحانیت، وزن گروههای مذهبی را در مقابله با رژیم پهلوی افزایش داد. حوزه علمیه و امام خمینی(ره) بار دیگر به عنوان نگهبانان اسلام و مدافعان مردم ظهور کردند. این قیام زمینهساز شکلگیری تشکیلات مذهبی شد که محور اصلی مبارزه قرار گرفتند.
تثبیت مرجعیت دینی و اعتماد به رهبری امام خمینی(ره)
قیام ۱۵ خرداد، موقعیت امام خمینی(ره) را به عنوان مرجع دینی و سیاسی در حوزههای علمیه تثبیت کرد و اعتماد عمومی به قدرت روحانیت در بحرانهای سیاسی افزایش یافت، به گونهای که وی به رهبر بیبدیل نهضت اسلامی بدل شد.
روشنگری و تیزبینی امام خمینی(ره) درباره دشمنان انقلاب
از همان آغاز، امام خمینی(ره) به وضوح وابستگی رژیم پهلوی به استعمارگران آمریکا و اسرائیل را شناخته و نشان داد که دشمن اصلی ملت ایران این رژیم وابسته است نه صرفاً مهرههای سطحی حکومت. این درک عمیق باعث هدایت مبارزات به سمت مقابله با نظام سلطنتی و قدرتهای استعماری شد و تودههای مسلمان را به مقاومت و مبارزه فراخواند.
منابع
آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گلمحمدی، محمد ایراهیم فتاحی، تهران: نی، ۱۳۷۷ .
از قبا تا فیضیه، جنبش مسلمانان مبارز تبریز، بیجا، ۱۳۵۹،
جعفری، فریبا. نقش روحانیت در قیام ۱۵ خرداد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵.
حسینیان، روحالله. سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران، چ دوم، تهران:مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷ .
دهنوی، م. قیام ۱۵ خرداد ۴۳ به روایت اسناد تهران: رسا ۱۳۶۰.
دوانی، علی. نهضت روحانیون ایران، ج ۳و۴، چاپ دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷.
صحیفه نور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج اول ۱۳۸۴.
فردوست، حسین. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی تهران: موسسه اطلاعات ۱۳۷۴.
معادیخواه، عبدالمجید. طلوع فجر تهران: وزارت ارشاد؛ ۱۳۶۱.
منصوری، جواد. تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، چاپ دوم، ج اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷-۱۳۷۸.
نجاتی، غلامرضا. تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، انتشارات رسا، چ سوم، ج اول ۱۳۷۱.
نقش مساجد و دانشگاهها در پیروزی انقلاب اسلامی، «مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران» حشمت الله سلیمی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار۱۳۸۳.