به طور مسلم، همه علوم و دانش کنونی بشر فقط نزد ما نیست، پس ما نیازمند علم و دانش دیگران نیز هستیم و باید به این مهم دست یابیم. چنانکه پیامبر گرامی(ص) میفرمایند: «حکمت را در هر کجا و نزد هر کس ولو مشرک یا منافق یافتید، از آن اقتباس کنید.»
بدیهی است که در این راه لازم است از ترجمه کتب علمی که محصول تفکر انسانهای عالم است، به نحو مطلوبی استفاده شود. مشکل عمده، زمانی است که مخاطب آگاهانه یا ناآگاهانه، افزون بر متن و محتوای علمی، بینش، جهانبینی و فرهنگ را نیز از نویسنده اخذ کند و فقط مقلّد تولیدات علمی غیربومی باشد. از این منظر، رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «نباید بهطور دائم در عرصه تجربه و ترجمهـ علم ترجمهای، حتی فکر ترجمهای، ایده و مکتب و ایدئولوژی و اقتصاد و سیاست ترجمهایـ بمانیم؛ زیرا این ننگ است برای انسان که از خِرد، سنجش، تحلیل و درک و فهم خود استفاده نکند و چشم را روی هم بگذارد و مرعوب موج تبلیغاتیای شود که بر او تحمیل میکنند.» به اعتقاد رهبر معظم انقلاب، «زیرا تفکر ترجمهای علاوه بر وابستگی، عامل عقبماندگی نیز هست؛ عالمی که تفکرش ترجمهای است، فکر مستقلی ندارد، همواره تابع است. این تبعیت به معنای وابستگی فکری است و در نتیجه پایههای استقلال فکری را متزلزل و در نهایت ویران میسازد. در حقیقت یک مجموعه فرهنگی در دنیا با تکیه بر قدرت سیاسی میخواهد همه باورها و چارچوبهای مورد پسند خودش را به ملتها و کشورهای دیگر تحمیل کند. به این جهت است که یک کشور گاهی به تفکر و ذائقه ترجمهای دچار میشود. فکر هم که میکند، ترجمهای فکر میکند و فرآوردههای فکری دیگران را میگیرد. بنابراین خطری که دانشگاه را تهدید میکند... وارد کردن فکرها و تئوریهای ترجمهای در محیط دانشگاه است.»
مذموم بودن ترجمه به معنای مطلق ترجمه نیست. در مواجهه با این نفوذ، سه نوع رفتار یا واکنش طردی و نفیای، تسلیمی و اقتباسی وجود دارد. طرد و نفی مطلق و واکنش تسلیمی و تقلیدی، رفتاری ضد ملی است که امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب خطر آن را بارها اعلام کردند؛ اما اقتباس، متفاوت است. از نظر ایشان، «ترجمه آثار ارزشمند علمی و اقتباس این آثار لازم است.» آنچه مهم است، این است که به ترجمه باید به مثابه یک وسیله نگاه شود، نه مقصد؛ «ترجمه کنیم تا بتوانیم خودمان به وجود آوریم. حرف دیگران را بفهمیم تا حرف نو به ذهن خود ما برسد.»