برخلاف تصور عمومی، تبارشناسی ترجمه گزینشی و سازمانیافته کتابهای خارجی در ایران نشان میدهد، این موضوع، فرآیندی برای انتقال مکتب لیبرالیسم بوده است. به بیان دیگر، ترجمه سازمان یافته به طور ویژه از قرن بیستم به بعد به ابزاری نرم مؤثر و تعیینکننده در مناسبات و معادلات قدرت در روابط بینالملل تبدیل شد و به میزان زیادی به پیشبرد هژمونی غرب در فرآیند انتقال نرم ایدئولوژی لیبرالیسم در جهان غیر غربی کمک کرد. در واقع، ترجمه از گذشته دور به منزله ابزار جنگ نرم از سوی قدرتهای غربی در مقیاس جهانی دنبال شده و برای این امر سرمایهگذاری غیرقابل توصیفی شده است. در همین راستا، برخی نویسندگان، با بررسی تاریخ ترجمهگرایی در ایران آن را به مثابه یک مکتب ایدئولوژیک دانستهاند.
پیامد بیانتهای آن را یک حالت روانی در جامعه، به صورت فقدان اعتماد به نفس در شناخت ذکر کردند که آغاز نقطه حرکت روانی جامعه در روانشناختی معرفتی و مردمشناختی جامعه ایرانی بوده و این وابستگی معرفتی به تعطیلی ذهن و هوش و تقویت حافظه خواهد انجامید و یک نوع شخصیت خاص ایرانی را در قالب حافظه و حافظهپروری شکل خواهد داد. به بیان دیگر، پیامد ایدئولوژی ترجمه، وابستگی معرفتی است که چیزی جز تعطیلی تولید و نوآوری علمی نخواهد بود. این شکل ترجمهگرایی هم به تجددگرایی افراطی و هم به مرگ ذهن و هوش شهروندان میانجامد. ایدئولوژی ترجمه، زمانی که با ایدئولوژیهای لیبرالیستی یا مارکسیستی ترکیب میشود، یک نوع سانسور و سوگیری ترجمهای نیز رواج مییابد؛ یعنی یک سوی خاص اندیشه از میان سوهای دیگر آن انتخاب و ترجمه میشود.(پگاه حوزه، 1382: 4)
حقیقت امر، نفوذ تفکر ترجمهای با نگاه سوگیرانه، یک پروژه استعماری است. به بیان دیگر، این نوع نفوذ براساس یک طرحریزی هدفمند برای تغییر الگوی مصرف فکری و وابستهسازی فکری و هویتی صورت میگیرد. نفوذ اندیشه ترجمهای نقطه آغازی داشته که به دوران استعمار نوین برمیگردد و در فضای استعمار فرانوین و با تجربیات کسب شده با شدّت و حِدّت بیشتر ادامه یافته است. از این رو، غرب برای استمرار الگوی مصرف فکری غربی، همچنان ترجمه کتاب را سلاح استراتژیک میداند؛ چراکه به زعم آنها یک کتاب ممکن است به عظمت یک نبرد باشد.(فضلینژاد، 1391: 180) کتابهایی که به مثابه ابزار راهبردی نبرد مورد توجه قرار گرفته، شامل کتابهای علوم انسانی مانند علوم اجتماعی، فلسفه و الهیات، روانشناسی و ادبیات و هنر است. در واقع، کتابهایی در کانون توجه قرار گرفتهاند که باورها، نگرشها، گرایشها و ارزشهای جوامع را فقط تغییر نمیدهند؛ بلکه با اندیشهها، نگرشها و ارزشهای غربی جابهجا میکنند.