بررسی منظومه فکری سیدعبدالحسین لاری به عنوان رهبر قیام مردم جنوب ایران درباره پدیده ظلم نشان میدهد، سیدلاری ظلم را انتزاعی نمیداند؛ بلکه وی به مصادیق خارجی ظلم و ظالم در زمان خودش که همان «ملوک» و «حکومتهای جائر» هستند، توجه دارد و معتقد است به واسطه آنان ستم و ستمگری و ظلم و جور بیپایه و جرم و ستم بیاندازه مالایطاق در جمیع آفاق و اصقاع و بقاع و قری و امصار و بلدان و بحاری و صحاری و قفار و بطون اودیه و قلل جبال به حدی که «لایحده قلم و لایفیء ببیانه احتم» اشاعه و رواج و رسمیت یافته است و مردم نیز از باب «الناس علی دین ملوکهم» در تثبیت و رواج آن سهیم شدهاند. مجتهد لاری هرگونه رشد و ترقی و کمال معنوی و مادی را منحصراً در پرتو استقرار نظام عدل امکانپذیر میداند که «با قرب حصولی یا تحصیلی به مبدأ خیر و نور و حسن و عدل» پدید میآید و نیز همه پستیها و انحطاطها را «ناشی از قرب حصولی یا تحصیلی به مبداء شر و ظلمه» میداند که «خلود در عذاب الیم اخروی» را نتیجه میدهد.1
از وجوه تفکر سیاسی و فقهی مجتهد لاری درباره پدیده ظلم، نوع نگاه او به همکاری مؤمنان با دستگاههای حکومتی ظلمه است که از آن به «حرمت مطلقه معاونت ظالم» یاد میکند و در دو شماره گذشته به اجمال ابعادی از این نگاه بررسی شد. در واقع، حرمت معاونت ظلم و ظالم هسته اصلی یا بهتر بگوییم میوه رسیده و مشخص بحثهای او درباره پدیده ظلم به شمار میآید. منظور از اصطلاح «معاونت ظالم» پذیرش کار در یکی از تشکیلات و نهادهای حکومتی حاکم جائر و ظالم است. این مسئله در بین فقهای شیعه مورد اختلاف است که آیا معاونت ظالم و همکاری با او، فقط در اموری که ارتکاب آنها شرعاً جایز نیست، محترم است یا اینکه حرمت معاونت به طور مطلق در هر امری از امور است هرچند آن کار یک امر مباح باشد.
سیدعبدالحسین لاری به نظریه دوم، یعنی «حرمت مطلقه معاونت ظالم» معتقد است. سیدلاری به نقل از علامه مجلسی و تأیید سخنان او، معاونت بر ظلم و عدوان را معادل کفر میگیرد؛ «روایت کردهاند که داخل شدن در اعمال پادشاهان و یاری ایشان کردن و سعی در حوائج ایشان کردن معادل کفر است و عمداً به سوی ایشان نظر کردن گناه کبیره است و هر که راهنمایی کند ظالمی را بر ظلم در جهنم با هامان وزیر فرعون باشد.»2
سید لاری در کتاب خطی تعلیقات مکاسب نیز ضمن بحث استدلالی مفصلی در اثبات حرمت مطلقه اعانت ظالم مطالبی دارد که ترجمه قسمتی از آن چنین است: «نصوص قرآن و سنت متواتر بر وجوب دوری گزیدن از فاسق و تبری جستن از او بلکه بر ضرورت دوری جستن از ساحت همه اهل معاصی دلالت دارند. چنانکه بر حرمت نگاه کردن بر سیمای آنان، تمایل داشتن به آنان و نشستن در کنار آنان و مداهنه و سازش کردن با آنان دلالت دارند تا چه رسد به معامله با آنان و معاونت شان.»
منابع در دفتر نشریه موجود است.