54 روز از آغاز نبرد توفان الاقصی گذشت و با تمدید آتشبس موقت و تبادل تعدادی از اسرای 2 طرف، ممکن است جنگ به روزهای پایان برسد.
فارغ از اینکه این نبرد از سر گرفته شود باید خیر، حماس و گروههای مقاومت فلسطینی و از آن بالاتر، مردم مظلوم غزه را پیروز این درگیری نابرابر دانست.
* در این 54 روز چه اتفاقاتی افتاد؟
در روز اول نبرد، یعنی 7 اکتبر، گروههای مقاومت فلسطینی با یک حمله سریع و غافلگیرکننده، ضربات بزرگی به رژیم صهیونیستی وارد کردند که برخی از آنها کمسابقه و برخی نیز بیسابقه بود.
در این حمله، ابهت ارتش رژیم اسرائیل به همراه همه دستگاههای عریض و طویل اطلاعاتی ـ امنیتی آن شکست و آنها نتوانستند وقوع چنین اتفاقی را پیشبینی کنند و جلوی آن را بگیرند.
در این حمله، برای نخستین بار گروههای فلسطینی منطقه درگیری را به داخل اراضی اشغالی کشاندند که در نتیجه آن بیش از 1400 کشته در یک روز روی دست صهیونیستها ماند (البته بعدا مشخص شد چند صد نفر از این تعداد، نظیر آنهایی که در فستیوال موسیقی رعیم حضور داشتند، به دست خود ارتش اسرائیل کشته شدهاند) و گروههای مقاومت ۲۵۰ اسیر را با خود به نوار غزه بردند.
در طرف مقابل، مقامات رژیم اسرائیل اعلام کردند برای تلافی این حملات، دست به یک حمله گسترده زمینی به غزه خواهند زد که این حمله 3 هدف عمده را دنبال میکرد.
اول، حماس به صورت کامل نابود شود.
دوم، همه اسرا بدون مذاکره آزاد شوند.
سوم، کنترل غزه از حماس به یک گروه دیگر (تشکیلات خودگردان فلسطینی) واگذار شود.
با گذشت 48 روز، هیچکدام از این اهداف اسرائیل محقق نشد.
حماس نابود نشد که هیچ، کمترین آسیب به تونلها و ساختار رزم این گروه وارد آمد. شلیک راکتها به سرزمینهای اشغالی تا قبل از آتشبس قطع نشد و درگیریهای میدانی با پیادهنظام ارتش اسرائیل در همه مناطق درگیری ادامه داشت که منجر به کشته شدن چندصد سرباز و از بین رفتن تعداد زیادی از تجهیزات زرهی ارتش این رژیم شد.
اسرائیل حتی توان حمله گسترده به غزه را هم پیدا نکرد و این حمله به مناطقی در شمال غزه محدود شد که عملا آوردهای برای دولت نتانیاهو نداشت.
با اینکه آنها سعی کردند با به دست آوردن یک یا چند دستاورد هر چند کوچک، آن را تبدیل به دستاوردی بزرگ برای ساکت کردن مخالفانشان در داخل سرزمینهای اشغالی کنند ولی دیدیم این حملات و اتفاقاتی که مثلا بعد از تصرف بیمارستان شفا صورت گرفت، بیشتر به دلیل دیگری برای مضحکه ارتش شکستناپذیر(!) اسرائیل تبدیل شد.
از آن مهمتر، صهیونیستها هرگز نتوانستند حتی یک اسیر خود را با تکیه بر توان نظامی یا فشار به حماس آزاد کنند و در نهایت مجبور شدند با همان حماس که خواهان نابودیاش بودند، مذاکره کنند تا تعدادی از اسرایشان آزاد شوند.
با این حال ممکن است این سوال به وجود بیاید: چطور میتوان با وجود این همه خسارت و شهید در نوار غزه (۱۵ هزار نفر که عمده آنها زنان و کودکان بودند) حماس و مقاومت فلسطین و در یک کلام، غزه را پیروز میدان دانست؟
اولا تعداد زیاد شهدای فلسطینی – به رغم جانکاه بودن آن- نمیتواند نشاندهنده شکست باشد.
برای مثال در جنگ دوم جهانی، تعداد تلفات شوروی بیشتر از تلفات آلمان بود ولی در نهایت آنکه پیروز میدان شد، شوروی بود. در توفان الاقصی هم اگر چه این حجم از جنایت بیسابقه – حتی از طرف صهیونیستها - کشتار زنان، کودکان و مردم بیدفاع و این میزان خسارت به منازل، بیمارستانها، مساجد، مدارس و زیرساختهای غزه دل هر انسان آزادهای را به درد میآورد اما در تحلیل نظامی، هیچکدام از این موارد را نمیتوان یک دستاورد قابل اعتنای نظامی برای اسرائیل به حساب آورد چرا که هیچ کدام از اهدافی که بر زبان آورده بودند، محقق نشد.
آنچه در غزه بر مردم فلسطین گذشت، حجم زیادی از جنایت و وحشیگری بود که ارتش اسرائیل به مدد برتری هوایی خود آن را رقم زد و الا در عرصه میدان و روی زمین، همه دیدند ارتش پرادعای اسرائیلی حرفی برای گفتن نداشت.
ترس از ورود همهجانبه به غزه، مقاومت دلیرانه و موثر رزمندگان حماس و بیبرنامگی صهیونیستها - که بخش زیادی از آن ناشی از فشار از درون جامعه صهیونیست بود – در نهایت آنها را به توریستهایی تبدیل کرد که همه دستاوردشان گرفتن عکس یادگاری با ساختمانهای غزه نظیر پارلمان، پلیس حماس و... بود.
با این حال طرف فلسطینی به بخش زیادی از آنچه در نظر داشت، رسید.
اولا مساله فلسطین که میرفت به واسطه پیمانهای صلح اعراب با رژیم اشغالگر قدس به فراموشی سپرده شود، دوباره به صدر اخبار نهفقط در جهان اسلام بلکه در همه دنیا تبدیل شد، افکار عمومی جهان به طرز بیسابقهای در طرف درست ماجرا قرار گرفت، روند آزادی اسرای در بند فلسطینی آغاز شد، هیمنه و ابهت ارتش اسرائیل در چشم بسیاری در جهان شکست و روحیه گروههای مبارز فلسطینی بیشتر شد.
در کنار این، پایگاه مردمی حماس و گروههای مقاومت در میان مردم فلسطین چه در غزه و چه در کرانه باختری - که عمده اسرا تاکنون از اهالی این منطقه بودند- بیشتر شد. در طرف مقابل، شکاف و اختلافات موجود در جامعه صهیونیست که پیش از این جنگ به واسطه عملکرد دولت نتانیاهو به شکل بیسابقهای خود را نشان داد، با این شکست مفتضحانه در نبرد توفان الاقصی بیشتر هم شد و تبعات این جنگ تازه با پایان درگیریها اثرات خود بر جامعه صهیونیست را نشان خواهد داد. در پایان باید متذکر شد تحلیلها درباره نبرد توفان الاقصی، تبعات و عواقب آن و نتایجی که برای ۲طرف به بار آورد، نیازمند یک نگاه دقیق و کامل به ماجرای فلسطین است؛ ماجرایی که شروع آن به 100 سال قبل بازمیگردد، نه 7 اکتبر 2023.