اقدامات دشمن در جنگ با دین اسلام و مظاهر آن، مبارزه با اهل بیت(ع) و به شهادت رساندن ایشان، مقابله با علوم الهی و مکتبی، وارد کردن علوم فلسفه یونانی به مباحث علمی مسلمانان، محصور کردن ائمه و علما و ساداتبنیالزهرا و... هیچ دلیلی نداشت جز آنکه باید توجه مردم از اسلام گرفته میشد و به دین و خلافت ساختگی خلفای بنیامیه و بنیالعباس منعطف میشد[...]
اقدامات دشمن در جنگ با دین اسلام و مظاهر آن، مبارزه با اهل بیت(ع) و به شهادت رساندن ایشان، مقابله با علوم الهی و مکتبی، وارد کردن علوم فلسفه یونانی به مباحث علمی مسلمانان، محصور کردن ائمه و علما و ساداتبنیالزهرا و... هیچ دلیلی نداشت جز آنکه باید توجه مردم از اسلام گرفته میشد و به دین و خلافت ساختگی خلفای بنیامیه و بنیالعباس منعطف میشد. خلفای زمان ائمه اطهار(ع) با آنکه در قدرت بودند و هر اقدامی که میخواستند انجام میدادند و برای تحقق اهدافشان گاهی پولپاشی میکردند و گاهی کشتار راه میانداختند، باز هم کسی به آنان توجهی نداشت و مسلمانان همیشه متوجه آموزههای دینی بودند. این بیتوجهی در هر دورهای شدت و ضعف داشت، اما هیچگاه به نفع خلفا و والیان و حکومتداران نبود. در بررسیهای تاریخی وقتی میبینیم متوکل عباسی و هم پیالههای او اقدام به تخریب قبر مطهر امام حسین(ع) میکردند و حتی در آن محل کشت و زرع راه میانداختند، میفهمیم که توجه مردم به مظاهر دینی و قبور ائمه(ع) باعث میشد دشمنان اسلام از اسلام و مسلمانان و امامان و علما کینه به دل بگیرند. درباره توجه و عزیمت مردم به سمت دین و اهل بیت(ع) باید کتابها تألیف شود تا غفلتی از آن صورت نگیرد؛ زیرا دشمنان اسلام همیشه با این موضوع مشکل داشتند و تمام هم و غم خود را صرف مبارزه بیامان با این رویه میکردند. بهعبارتی، وقتی میدیدند که ائمه اطهار(ع) مرکز توجه مردم هستند؛ ولی نمیتوانند مردم را کنترل کنند، سعی میکردند ریشه این توجه را از بین ببرند. در مقابل اهل بیت(ع) و شاگردان مکتبی ایشان سعی داشتند ملجأ و پناه مردم باشند و آنان را به سمت زیباییهای دین جذب کنند. این رابطه برای دشمنان اسلام همیشه خطرناک بود. دوران حیات و امامت امام هادی(ع) مصادف با شش نفر از خلفای بنی عباسی از جمله «معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز» بود که هر یک در خباثت و دشمنی با اسلام و مکتب از یکدیگر سبقت میگرفتند. خلفا به شدیدترین وضعیت امام هادی(ع) را محصور و محدود میکردند تا ایشان نتوانند ارتباطی با کسی داشته باشند. آنها میدانستند که اگر امام(ع) فضای فعالیت پیدا کنند، دودمان خلفا و سلطنت آنها را بر باد میدهند. با همه این سختگیریها امام هادی(ع) وکلایی را انتخاب فرموده بودند تا در تمام سرزمینهای اسلامی از جانب ایشان امورات دینی مردم را سامان داده و نیازهای گوناگون آنها را پاسخ دهند. «علیبنجعفر الهمانی، ابوعلیبنراشد و حسنبنعبد ربه» یا بنا به گزارش برخی فرزندش «علی» از وکیلان امام هادی(ع) به شمار میآمدند. دشمنان اسلام تصور میکردند کمیت سخنان، مکاتبات و پیامهای امام علی النقی(ع) خطرناک است؛ در حالی که نور کلام اهل بیت(ع) آنچنان عظیم است که یک کلمه آن کار صدها کتاب میکند. زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه در چند صفحه از سوی امام(ع) بیان شده است؛ اما در واقع اقیانوس بیکرانی از معارف الهی و مکتبی است که میتواند پشتوانه یک مکتب الهی باشد و نسل در نسل انسانها را به آموزههای خود خیره کند. در این زیارت، اهل بیت(ع) جانشینان بر حق رسول اکرم(ص) معرفی شدهاند و به تمام آموزههای شیعی به زبانی فصیح پرداخته شده است که از جمله آنها میتوان به ارتباط ائمه اطهار(ع) با پیامبر اکرم(ص)، برشمردن مقامات علمی و اخلاقی و سیاسی امامان معصوم(ع) و اسوه بودن آنان، ارتباط امامت و توحید و ارتباط شناختِ امام با شناخت خدا اشاره کرد. از دیگر مباحث مطرح در این زیارت، عصمت اهل بیت(ع)، یکپارچگی خلقت ایشان، تولی و تبری و رجعت و تسلیم است. در این زیارت فضایل امامان به زبانی فصیح و در پیوند با قرآن و سنت به بهترین وجه بیان شده است. عظمت علمی اهل بیت(ع) همان چیزی بود که دشمنان اسلام و انسان را بهخطر میانداخت، اما آنان فکر میکردند شمشیر کشیدن ائمه(ع) خطرآفرین است! از الطاف الهی این بود که دشمنان اسلام همیشه از احمقترین انسانها هستند. برای نمونه، پس از آنکه حضرت هادی(ع) به امر متوکل و به همراه یحییبنهرثمه که مأمور بردن حضرت از مدینه بود، به سامرا وارد شد، متوکل خبردار شد و از دشمنی و کینهاش نسبت به امام(ع) چنان بر خود لرزید که همه متوجه تغییر حالت او شدند. در این هنگام وقتی متوکل از یحیی پرسید: «علیبنمحمد چگونه در مدینه میزیست؟» یحیی گفت: «جز حسن سیرت و سلامت نفس و طریقه ورع و پرهیزگاری و بیاعتنایی به دنیا و مراقبت بر مسجد و نماز و روزه از او چیزی ندیدم و چون خانهاش را بازرسی کردم، جز قرآن مجید و کتابهای علمی چیزی نیافتم.» متوکل از شنیدن این خبر خوشحال شد و احساس آرامش کرد! متوکل خیال میکرد از کسی که در خانهاش قرآن و چند کتاب وجود دارد، آسیبی نمیبیند و خطری متوجه او نیست؛ در حالیکه علم امام(ع) بود که مسیر تاریخ را تغییر داد و حقایق را تا هزاران سال بعد آشکار کرد. به عبارتی، دشمنان اسلام نتوانستند بر این انوار الهی غلبه پیدا کنند و همیشه خودشان و اهدافشان در ظلمت باقی ماند.