با ظهور رضاخان در صحنه سیاسی کشور، حرکت به سمت گسترش استبداد بر این سرزمین شدت گرفت و در اولین گام تلاش شد تا مجلس بیاعتبار شود و تحت کنترل وی قرار گیرد! یکی از مهمترین انتخاباتهایی که رضاخان تلاش کرد در آن نقشآفرین باشد، انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای ملی بود که در سال 1302 برگزار شد. با نزدیک شدن انتخابات مجلس پنجم، رضاخان و امرای نظامی منصوب وی تلاش گستردهای را برای شناسایی شخصیتهای وابسته به رضاخان و فرستادن آنها به مجلس آغاز کردند. این تلاش ناشی از دستوراتی بود که رضاخان به فرماندهان لشکرها و نظامیان بلندپایه ارتش داده بود. دستورات رضاخان برای اعمال نفوذ امرای قشون در امر انتخابات شامل همه مناطق میشد و از اسناد موجود نشان میدهد، افرادی که باید از هر منطقه به مجلس راه مییافتند، قبلاً تعیین شده و اقدامات لازم برای راهیابی آنها به عنوان نماینده مردم صورت میگرفت. ملکالشعرای بهار در کتاب «تاریخ احزاب سیاسی تا انقراض قاجاریه» درباره تلاش نظامیان حامی رضاخان برای دخالت در مجلس پنجم مینویسد: «با تلاش هواخواهان رضاخان در مجلس در اسفند 1301 اعتباری به مبلغ صد هزار تومان برای انجام انتخابات اختصاص پیدا کرد. همچنین مقرر گردید که انتخابات از فروردین 1302 شروع شود؛ اما با تکاپوی عوامل سردار سپه زمان رأیگیری دو مرتبه به تعویق افتاد. در این فاصله طرفداران وزیر جنگ که بیشتر فرماندهان لشکر و فرمانداران نظامی در شهرهای مختلف بودند، انتخاب حامیان سردار سپه را تدارک دیدند و تصمیمات کمیسیونی که مرکب از ملکالشعرای بهار، محمد مصدق و ابوالحسن حائریزاده برای تجدید نظر در قانون انتخابات و جلوگیری از دستبرد صاحبان نفوذ در امر رأیگیری تشکیل شده بود، به جایی نرسید. تنها در تهران چند نفر به تعداد انگشتان یک دست به عنوان نماینده واقعی مجلس پنجم برگزیده شدند که انتخاب آنان هم در زمانی انجام گرفت که هنوز چند روزی از عمر مجلس چهارم باقی بود. در دیگر نقاط کشور هم انتخابات اغلب به دست فرماندهان لشکر و فرمانداران نظامی و گروههای متنفذ وابسته به وزارت جنگ صورت پذیرفت. در این میان، تعدادی از احزاب و دستههای سیاسی همچون «تجدد» و «دموکراتهای مستقل» دست به دست هم دادند و ترکیب سیاسی و حزبی مجلس پنجم را به سمت و سویی بردند که غیر از اجرای برنامههای رضاخان سردار سپهـ که پس از مدت کوتاهی به ریاست الوزرایی رسیدـ فرجام دیگری نداشت. رضاخان از همان روزهای پایانی مجلس چهارم به ترکیب کلی مجلس پنجم میاندیشید که توانست با اعمال نفوذ و وارد ساختن هوادارانش به درون آن سلطنت قاجاریان را منقرض کرده، بر مسند حکومت نشیند.»