چند سال دیگر بیشتر زمان نداریم تا جلوی کاهش جمعیت و سیر نزولی را که بدون ترمز رو به جلو و شتابان میتازد، بگیریم؛ چندسالی که به باور کارشناسان حوزه جمعیت سالهای طلایی برای جبران مافات است. فرصتی هر چند محدود، اما طلایی است تا بلکه قانون جوانی جمعیت که در مهر 1400 در راستای اجرای صحیح سیاستهای جمعیتی به شکل فوریتی و لازمالاجرا تصویب شد، بتواند شاخصهای آماری جمعیتی را در چشماندازی چند ساله دچار تحولاتی بنیادی و اساسی کند؛ اما این قانون هم هنوز کامل اجرایی نشده و به طور ناقص اجرا شده است. هر چند همین اجرای ناقص هم نتایج مهمی به همراه داشته است تا جایی که به گفته رئیس کل سازمان نظام پزشکی جلوی سقوط آزاد کاهش جمعیت گرفته شده است. وی گفته است: «ما در سالهای ۱۳۹۲ تا 1400 یک شیب وحشتناک رو به نزول جمعیتی داشتیم و در سال ۱۳۹۸ در مقایسه با سال قبل از آن، ۴/۱۲ درصد کاهش موالید داشتیم.» وی تأکید داشته است: «این کاهش را هنوز داریم، اما سرعت شیب کمتر شده است. با اقدامات خوبی که در این دولت و با تلاش وزارت بهداشت شده، سرعت نزول کمتر شده است.»
روایتهای ناگوار
به روایت آمارها، میزان رشد جمعیت طی پنج سال گذشته ۵۰ درصد کاهش داشته است و در سال ۱۴۲۹ از هر سه ایرانی، یک نفر سالخورده خواهد بود! این خبری بود که چندی پیش معاون علوم پزشکی کشور اعلام کرد. باید گفت، پیش از این بارها کارشناسان و پژوهشگران جمعیتی هم درباره آنچه به ابربحران جمعیت تعبیر میشود، هشدار داده و خواستار اجرای صحیح سیاستهای جمعیتی پیش از پایان فرصت و بسته شدن پنجره جمعیتی شده بودند.
مطابق با آمارهای رسمی، سال ۱۳۹۵ رشد جمعیت ۱/۲ بوده و این عدد در سال ۱۴۰۰، ۵۰ درصد کاهش داشته که در دنیا بینظیر بوده است و در سال ۱۳۹۹ میزان فرزندآوری به ۱/۵ رسیده است، در حالی که در سال ۱۳۹۵ این عدد ۱/۲ بوده است و پیشبینی میشود در سال ۱۴۰۵ به ۱/۲ برسد.
دیگر وقتی نمانده است!
قانون جوانی جمعیت تکالیف مدیران دستگاهها و متولیان بخشهای گوناگون را در راستای فرزندآوری و افزایش جمعیت مشخص کرده است؛ اما متأسفانه با وجود تأکید و گلایه رهبری در این زمینه هنوز به طور کامل اجرایی نشده است. بر اساس اصل ۸۵ قانون جوانی جمعیت، تنها ۵ یا ۶ سال اعتبار و مهلت اجرا دارد؛ لذا فرصت اصلاح ساختار جمعیتی هم برای کشور حدود پنج سال و در واقع در ایامی است که قانون اعتبار دارد. از منظر جمعیت شناختی ما کمتر از پنج سال فرصت طلایی در اختیار داریم، یعنی هنوز جمعیت در سن باروری بانوان، جمعیت قابل توجهی است که این ظرفیت تا پنج سال آینده وجود دارد، اما پس از این مدت بانوان متولد دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که بیشترین تولدها هم بودند، آرام آرام از سن تولد خارج میشوند و نسل بعد بانوان در سن باروری قرار خواهند گرفت که این نسل بعد هم جمعیتشان کاسته میشود و فرصتها همچنان میسوزد. هر چند در حال تلاش بسیار در مسیر قانون جوانی جمعیت هستیم؛ اما هنوز راه بسی طولانی است تا سیاستهای منفی تنظیم خانواده را جبران کنیم.
مگر جمعیت کم باشد چه میشود؟
شاید برای خیلیها سؤال باشد مگر چه اتفاقی رخ میدهد؟ حالا جمعیت کمتر باشد و فرزندان یک خانواده به یک یا دو نفر محدود شوند، مگر چه پیش میآید؟ مگر غیر از این است که منابع و ثروت بیشتری میان جمعیت کمتری تقسیم میشود؟ در پاسخ به این افراد باید دورنمایی از آینده به آنها نشان داد. آیندهای که جمعیت ایران پیر و از کار افتاده شده و نیروی جوان و پویای زیادی هر چند ثروتمند برای اداره امور و گردش چرخ اقتصاد و اجتماع و حتی نگهداری از همین سالخوردگان نمانده است! همان آیندهای که ۴۰ سال قبل دشمن برای ایران متصور شد و در مسیر سیاستهای مقطوعالنسلی و تحدید نسلها در کشورهای با منابع غنی و نه تنها ایران اسلامی قدم گذاشت.
چه کنیم؟
بارها و بارها باید تأکید کرد، فرصت کم است و اصلاح ساختار جمعیتی زمانبر است و دستگاهها باید تلاش بیشتری به خرج دهند تا در جهت اجرای قوانین جوانی جمعیت زمینه افزایش نرخ باروری و فرزندآوری را فراهم کنند؛ اما دستگاهها گویا این قانون حیاتی برای آینده کشور را در اولویت نگذاشتهاند یا هنوز به درستی و به طور کامل آن را اجرایی نکردهاند.
ایران اسلامی با سرعت بسیاری به سوی سالمندی پیش میرود و خطر این ابربحران را بیشتر و بیشتر نزدیک میکند؛ خطری که ممکن است در صورت جبران نکردن به موقع و اجرا نشدن صحیح و کامل قانونی که مجلس مصوب و لازمالاجرایش کرده، به سوی روزهای ناخوشایندی پیش برود که دیگر جمعیت جوان و نیروی کار سودمندی برای چرخاندن چرخهای اقتصاد نداشته باشیم و همه نیروها و انرژی و منابع صرف نگهداری از سالمندان شود. پیش از این سن بازنشستگی و فراغت از کار ۶۰ سال بود و هر سال طبق قوانین جدیدی تغییر میکند، چنانکه در حال حاضر دو سال هم به سن بازنشستگی افزوده شده است و این نشان میدهد، برای جبران نیروی جوانی که امروز بسیار کم شده، باید چند سال دیگر از نیروهای باتجربه در سازمانهای دولتی و خصوصی بهره گرفت تا چرخهای در حال گردش از اقتصاد و سیاست تا فرهنگ و جامعه از چرخش باز نماند.
شاخصها و رکوردهای بیسابقه
باید عنوان کرد، شاخصهای جمعیتشناسی کشور همچنان در حال ثبت رکوردهای بیسابقه هستند و هر چند تا حدودی با اجرای برخی بندهای جوانی جمعیت جلوی سقوط آزاد آن گرفته شده، اما باز هم میزان رشد جمعیت کشور در سال جاری به حدود ۶ دهم درصد رسیده است؛ یعنی پایینترین سطحی که این کشور در طول تاریخ خود دیده و نرخ باروری به ۶/۱ درصد فرزند به ازای هر زن رسیده است. این هم رکورد حداقلی دیگری است که درطول تاریخ ایران بیسابقه بوده است و در تمام دنیای اسلام پایینترین میزان باروری به شمار میآید.
تعداد موالید به یک میلیون و ۸۰ تولد رسیده که این تعداد تولد حداقل در ۲۵ سال گذشته باز هم بیسابقه بوده و همچنان رکوردهای بسیار نگرانکنندهای در حال ثبت شدن است و باید اضافه کنیم که نرخ سالمندی هم در ایران به ۱۲ درصد رسیده که یعنی امروز بالای ۱۲ درصد از جمعیت ایران سالمندان بالای ۶۰ سال هستند و بدتر آنکه این میزان مدام در حال افزایش است و اوضاع نگرانکنندهتری برای آیندهای نه چندان دور رقم خواهد زد.
افزایش سهم سالمندی پیامدهای جدی را در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و خانوادگی و... به دنبال خواهد داشت.
این همه در حالی است که باید نگران آمار ازدواج هم باشیم؛ چرا که در بازه زمانی ده ساله ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ اعداد رسمی از کاهش ۳۳ درصدی آمار ازدواج، کاهش ۲۶ درصدی تولدها و افزایش آمار طلاق حکایت دارد؛ برخی آمارها هم از رشد منفی جمعیت ایران از اواخر سال ۱۴۰۲ به بعد خبر میدهند. هشدارهایی که خبرهای ناگواری به همراه دارد و باید هر چه سریعتر نسبت به اجرای درست سیاستهای جمعیتی تدابیر ضروری و لازم اتخاذ شود.