حجاب اسلامی یکی از مهمترین افتخاراتی است که بانوان ایران سرزمین از گذشته تا امروز به آن افتخار کرده و در حفظ و حراست آن کوشیدهاند؛ چه آن زمان که به زور و اجبار رضاخانی چادر از سرشان کشیده شد و چه آن زمان که دشمن با تبلیغ و نشان دادن زیباییهای بیحجابی به دنبال گسترش آن و برداشتن حجاب از سر زن مسلمان ایرانی تلاش میکرد! چرا که به خوبی واقف بود تا چادر از سر زن مسلمان برندارد نمیتواند بر این سرزمین کهن تسلطی داشته و ثروتهای خدادی آن را چپاول کند.
دشمن و حجاب
دشمن تلاش بسیاری کرد و هر روز بر تبلیغات رنگ و وارنگ خود از دریچه ماهواره و بعد هم فضای مجازی که کارش را سهلتر کرد، به تبلیغ این ناهنجاری و ضد فرهنگ اسلامی ادامه داد؛ دشمن آنچنان متبحرانه کار خود را پیش برد که کمکم موی بدون پوشش برای دختران کوچک عادی شد؛ و حالا حربههای دشمن برای زمین زدن اسلام و انقلاب از دریچه برهنگی و بیحجابی کامل و نه بدحجابی رخ نموده است.
به باور پژوهشگران و کارشناسان فرهنگی ایران اسلامی در میانه جنگی نرم و شناختی است که مسئولیت و وظایف همه اقشار را بسیار سنگین نموده است آن هم در شرایطی که سیاهنماییها و رژه لشگر دشمن در میان جامعه زیاد شده تا کم کم بیحیایی و بیعفتی را عادی انگاری کرده و این شرایط را خواست و میل عموم مردم نشان دهند.
واقعیتهای پشت پرده
اما واقعیت چیز دیگری است و آن اینکه دشمن سالهای سال است با ترویج بدحجابی و بیحجابی به دنبال اهداف شومی است که بارها و بارها بر آنها تاکید داشته و اعتراف کرده است.
رهبر معظم انقلاب هم نسبت به این حربهها با آگاهی کامل هشدار داده و بر مسئله حجاب در جامعه تاکید داشته و ترویج بیحجابی را نه میل و خواسته بانوان که جنگ و ترویج دشمن دانستهاند. ایشان فرمودهاند: "پولهای زیادی خرج میکنند، فعّالیّت زیادی میکنند، صدها رسانه را -از انواع و اقسام رسانهها- به کار میگیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطهی حسّاس، [یعنی] نقطهی هویّت مستقلّ فرهنگیِ زنِ مسلمان، اثرگذاری کنند؛ دشمنان ما واقعاً خودشان را در خارج از کشور [برای این کار] میکشند؛ از طُرق مختلف؛ حالا چقدر پول خرج میشود برای اینکه بتوانند این تلویزیونها و این رادیوها و این فضای مجازی و این سایتهای اینترنتی را به کار بیندازند -مدام تبلیغ بکن، بگو، بگو، صد بار- که چه بشود؟ که نتیجهاش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند. اینهمه خرج، اینهمه زحمت، اینهمه فکر، پشت سر این کار است، دارند تلاش میکنند، [امّا] تلاششان عقیم است!"
قانونی که باید رعایت شود
باید اذعان داشت حجاب قانونی از قوانین جمهوری اسلامی بوده و رعایت قانون نیز واجب است همانطوری که هیچ کشوری بیقانونی را برنمیتابد قطعا در کشور ما هم بیحجابی بیقانونی بوده و مستلزم جریمه و تنبیه خواهد بود. اما اگر بانوان بیحجاب بدانند چه سیاست سیاهی پشت این ترویج بیحجابی نهفته است قطعا دست به لجبازیهای اجتماعی نمیزنند.
سیاستهای سیاه
رهبری در جای دیگری در خصوص حجاب و سیاستهای دشمن و وظایفی که بر عهده نهادها و دستگاههای کشور است، میفرمایند: "هر کشوری یک اصولی دارد که این اصول باید مراقبت بشود و دستگاههای حاکمیتی باید این اصول را رعایت کنند؛ رودربایستی ندارد. خوراک فرهنگی سالم و جلوگیری از خوراک فرهنگی ناسالم و مضر، اساس کار است."
ایران اسلامی در میانه جنگی شناختی است؛ جنگی که میخواهد با هدف قرار دادن فرهنگ و اعتقادات این سرزمین کهن و خاستگاه سنتها و اعتقادات زیبای اسلامی را به چالشی نابرابر با دخترانشان بکشاند و کشور را از درون ضعیف کند. حالا باید اندیشید در چنین شرایطی چه باید کرد و راه درمان چیست؟
کارشناسان و تحلیلگران فرهنگی نظرات مختلفی در این زمینه دارند
برخی بر این باورند که باید حجاب قانونی برداشته شود و حجاب اختیاری شود! اما مگر میشود جامعهای که بر پایه اسلام و دیانت بنا نهاده شده آن هم با تلاش دشمن برای برچیدن حجاب، حجاب را اختیاری کند؟ این همان خواست و هدف شوم دشمن برای شکست انقلابی است که از همان ابتدای پیروزیش از آن وحشت داشت؛ از طرفی این دیدگاه با مخالفت بیشتر مردم روبروست؛ زیرا میدانند در صورت رهاسازی پوشش و حدود قانونی آن، هیچ حدی برای پوشش نمیتوان تصور کرد و بدپوششی تا برهنگی علنی و ناهنجاریهای پیرامون آن عجیب پیش خواهد رفت همان طور که غرب شاهد آن بوده است و حالا با انحطاط خود به دنبال آن برای جامعه اسلامی ایران است و به تبع آن حریم عفت و حیا در جامعه از بین خواهد رفت. به باور کارشناسان با از بین رفتن مرزهای حیا و عفت اتفاقات ناگواری در حوزه فرهنگی و اجتماعی و راهاندازی پویشهای ناهنجار غربی همچون ازدواجهای سفید روی خواهد داد.
اما به راستی چه باید کرد؟ آیا باید در برابر این اتفاق با بیمسئولیتی سکوت کرد یا راه درمان و علاجی برای آن جست؟
عدهای "سکوت" را در این زمینه بهتر و جایز میدانند؛ چون فکر میکنند مسأله حجاب و لزوم حد پوشش در حریم اجتماع، به دلایلی نظیر شرایط بحرانی کشور، وجود انبوه مشکلات اقتصادی از جمله معیشت جزو اولویتهای نظام نیست و صد البته مطرح کردن مسأله عفاف و حجاب در چنین شرایطی به مصحلت کشور نیست!
اما خطر بزرگی در جریان است چرا که امروز در بطن جامعه اسلامی ایران شاهد صحنههایی از بدحجابی و بیحجابی هستیم که در هیچ دورهای از تاریخ انقلاب شاهدش نبودهایم.
خطری که جامعه را تهدید میکند
رهبر معظم انقلاب بارها و بارها تذکرات جدی در خصوص لزوم کارهای فرهنگی جهت مقابله با این نبرد ناجوانمردانه و جنگ شناختی دادند، اما کمتر گوش شنوایی در میدان بوده است.
دختر جوان ما چیزی از حقه و نیرنگ دشمن نمیداند و تنها به دنبال غریزه زیباانگاری خود، بیحجابی را با همزاد پنداری با شبکههای دشمن برمیگزیند، اما مسلم است اگر همین جوان و نوجوان در شرایط بهتری با حجاب و چادر و پوشش زینبی و فاطمی آشنا میشد قطعا راه و مسیر دیگری اننخاب میکرد و تصور دیگری از زیبایی باطنی و ظاهری در انگارههای ذهنی خود میساخت.
راه درمان چیست؟
کارشناسان فرهنگی بر این باورند که بیحجابی به مرور اعتقاد و باور آدمها را از بین خواهد برد پس بایستی خیلی به موقع و دقیق عمل کرد تا پیش از رسیدن به لاقیدی ریشه این معضل را در دل و روح آدمها خشکاند و باور و ایمان را جایگزین آن ساخت.
اما قطعا برای حصول این نتیجه ابتدا خود شخص باید به باور برسد که میتوان به مرتبهای از زیبایی دست پیدا کرد که ماندگاری بیشتری دارد. اگر بانوان و دختران سرزمینم بدانند این نقشه شوم دشمن، برنامهریزی و سیاست سیاهی است تا به بطن جامعه و بنیان خانواده آسیب وارد شود، قطعا این مسیر را ادامه نخواهد داد.
خود کوچکبینی معضلی است که سبب شده بانوی مسلمانی که باور ضعیفی دارد مسیر دیگری برگزیند؛ لذا افرادی که تمام همّ و غمّشان نوع پوشش و آرایش است، دچار یک فقر ذاتی هستند؛ فقری که از نداشتن تخصص، هنر و باورهای انسانی نشأت میگیرد و دشمن از همین بستر برای جایگزینی فرهنگ شیطانی به جای فرهنگ الهی بهره میبرد.
برخی بر این باورند که رعایت پوشش ظاهری ربطی به باطن و قلب افراد ندارد، مانند آن افرادی که نماز نمیخوانند و تنها دل پاک را برای مسلمانی و بنده خوب خدا بودن کافی میدانند؛ یعنی گوش به فرمان رب الهی ندهی، اما بگویی دوستت دارم این امر کاملا بی معناست. مانند فرزندی که گوش به والدش نمیدهد، اما مدام بگوید دوستت دارم قطعا چنین چیزی مورد قبول نخواهد بود؛ لذا باید با راهکارهای فرهنگی و اجتماعی از بطن جامعه درمانی مهم و کارا با بررسی و پژوهشهای میدانی و عملیاتی آغاز کرد.