فرصتهای انتخابات جمعه
نکاتی با آقای رئیس جمهور
دکترحامد رحیمپور دور دوم انتخابات ریاست جمهوری با حضور باشکوه مردم در پای صندوق رأی در ۱۵ تیرماه برگزار شد و کشورمان نهمین رئیسجمهور خود را شناخت. فردای رقابتهای انتخاباتی آغاز فصلی نو در جامعه اسلامی است که لازم است برای آن تمهیداتی اندیشیده شود. در این میان توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
۱. فراموش نباید کرد که پیروز واقعی حماسه ۱۵ تیر ملت غیور ایران است که با بصیرت کامل و اراده بلند خود در طول دهههای اخیر بارها حماسهها آفریده است. همانها که در سختترین شرایط خود را از نظام جدا نکردهاند و باوجود مشکلات موجود از پای صندوق رأی جدا نشدهاند. در این بین جایگاه احزاب و گروههای سیاسی در رتبههای بعدی قرار میگیرد و رئیسجمهور بیش از آنکه خود را وامدار احزاب و گروههای سیاسی ببیند، باید خود را منتخب ملت بداند، آن هم نه تنها کسانی که به ایشان رأی دادهاند، بلکه او رئیسجمهور همه ملت خواهد بود.
۲. انتخابات تجلی وحدت و انسجام ملی است، آنجا که همه ملت دست به دست هم برای تعیین سرنوشت کشور به پای صندوق رأی میآیند. بنابراین، با پایان انتخابات باید رقابتهای انتخاباتی نیز پایان یابد و انتظار آن است که با فراموشی فضای پر احساس رقابتی قبل از انتخابات، خدمت به ملت و تلاش برای رفع مشکلات و آبادانی کشور به دغدغه اصلی رئیسجمهور قرار گیرد و دیگر نامزدهای رأی نیاورده نیز که به وظیفه شرعی خود در پرشور کردن انتخابات موفق گردیدهاند، خدمت در عرصهای دیگر را دنبال کنند. هواداران نامزدها نیز که مردم عزیز این سرزمین باشند، بدون شک باید کریخوانیهای طبیعی دوران انتخابات را رها سازند، کدورتها را از دلها بزدایند و اجاره ندهند که میان صفوف متحد ملت انشقاق ایجاد شود؛ و فراموش نکنید که انتخابات همواره باید عامل انسجام ملی باشد، نه افتراق.
۳. فردای انتخابات روز برائت از شکستخوردگان واقعی انتخابات است. بزرگترین شکست خوردگان این انتخابات را باید منادیان تحریم انتخابات دانست که همواره چشم طمع به انتخابات داشته و تلاش دارند کمرنگی و ناکامی انتخابات ایران را ببینند. همانها که مدتهاست خط تحریم انتخابات را در پیش گرفتهاند تا امیدی در جامعه ایران شکل نگیرد و کسی پای صندوق رأی نیاید. آنگاه با اعتبارزدایی از صندوق رأی، مردمان این سرزمین را در خیابان به جان هم بیندازند. بدون شک ریخته شدن ۵۵ میلیون رأی در فاصله یک هفته در صندوقهای رأی باطل کننده همه شگردهای اغواگری این جریان بود؛ جریانی که به مشارکت ۲۰ تا ۳۰ درصدی دل خوش کرده بود.
۴. دولت سیزدهم در حالی به کار خود پایان داد که رئیس آن در جامه شهید خدمت از میان مردم پرکشیده بود. تعلق مردم به او، ضرورت تداوم راه او را به مطالبهای از رئیسجمهور چهاردهم بدل ساخته است که در اظهارات مردم میتوان مشاهده کرد. آیتالله شهید رئیسی در طول عمر کوتاه ریاست جمهوری خود راه جدیدی از فعالیت در عرصه سیاست را گشود که آن حرکت در مسیر خدمت با تأکید بر اخلاق بود. او همه توان خود را برای خدمت مخلصانه گذاشت و در این مسیر از جان خویش نیز دریغ نورزید. ضمن آنکه تلاش کرد بار دیگر سیاست را با اخلاق آشتی دهد و از الگوهای غیراخلاقی سیاستورزی دوری گزیند. همین مشی و مرام بود که از او چهرهای محجوب و محبوب در تاریخ این سرزمین ساخت. از رئیسجمهور منتخب مردم نیز انتظار میرود همین مسیر را توشه راه خود سازد و از مسیر اخلاق و خدمت فاصله نگیرد.
دولت آقای رئیسی نیز تلاش کرد در مسیر خدمت به مردم تدابیر مناسبی را اتخاذ کند و برنامههای مدونی را اجرایی کند. حال که کار دولت انقلابی نیمه تمام مانده، خوب است دولت جدید بر تداوم نقاط قوت اصرار ورزد و برخی نقاط ضعف را نیز اصلاح کند و اتمام پروژههای نیمه تمام را اولویت خود قرار دهد. به هرحال باید تلاش شود حرکت در مسیر قلههای پیشرفت و تعالی کشور دچار انقطاع نشود.
۵. سخن آخر آنکه آغاز به کار دولت جدید با شکلگیری مجلس شورای اسلامی نیز همزمان شده است. همین امر میتواند فرصتی مناسب برای تعاملات دوجانبه معطوف به کارآمدسازی نظام سیاسی را فراهم آورد. بدون شک حرکت مبتنی بر عقلانیت و منافع ملی و رهنمودهای رهبری میتواند مجلس اصولگرا و دولت اصلاحطلب را به همافزایی و همکاری مطلوبی بکشاند و از تنشها و مناقشات احتمالی جدا سازد و به عاملی برای حرکت پرشتاب برای ساختن ایران بدل نماید. بالاخص آنکه فردی بر جایگاه ریاست جمهوری نشسته است که خود سالیان متمادی به عنوان نماینده مجلس نقش آفرینی کرده است و راه و رسم تعامل با مجلس را به خوبی میداند. حال که ملت با همه توان به صحنه آمده و کار خود را تمام کرده است، نوبت رئیسجمهور منتخب است که جواب اعتماد این ملت را در فردای انتخابات با کار و تلاش همه جانبه برای رفع مشکلات کشور بدهد و در این مسیر ثابت قدم باشد.
همه با هم
مسعود رضایی
چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران با حضور گسترده مردم در پای صندوقهای رأی در پانزدهمین روز از تیرماه، به انجام رسید و آقای دکتر مسعود پزشکیان با کسب اکثریت آرا، عهدهدار این مسئولیت خطیر شد.
در این حال رهبر معظم انقلاب با صدور پیامی ضمن تبریک به رئیسجمهور منتخب، نکاتی را متذکر شدهاند که جا دارد در حد مقدور این نوشتار به آنها پرداخته شود.
برگزاری انتخابات در مدت کوتاه قانونی: با توجه به شهادت آقای رئیسی و لزوم تعیین رئیسجمهور جدید طی حداکثر ۵۰ روز، تمامی امکانات کشور برای انجام این وظیفه قانونی بسیج گردید و اگرچه انتخابات به دور دوم نیز کشیده شد، با سعی و تلاش فراوان مسئولان، روند برگزاری انتخابات بهگونهای پیش رفت که در مدت زمان قانونی، رئیسجمهور جدید قادر به شروع کار باشد. این مسأله حاکی از عزم جدی رهبری بر رعایت قانون در کشور بهویژه برای تضمین جمهوریت نظام و جلوگیری از تأخیر حتی یکروزه در این امر خطیر است.
به یاد داریم هنگامی که تعللهایی از سوی دولت وقت در برگزاری انتخابات مجلس هفتم به چشم خورد، رهبری با تأکید بر انجام بهموقع انتخابات در زمان مقرر قانونی، از بروز خلل در این زمینه که میتوانست در دورههای بعدی نیز به بهانههای گوناگون تکرار شود و حتی به یک رویه مبدل گردد و جمهوریت نظام را خدشهدار سازد، جلوگیری به عمل آوردند. این بدان معناست که تعطیلی حتی یک روزه جمهوریت نیز ممنوع!
انتخابات آزاد و شفاف: حضور نمایندگان از طیفهای مختلف فکری و با رویکردها و راهحلهای متفاوت، یک انتخابات واقعی را در ایران رقم زد و بهویژه فراهمآمدن فرصت برای کاندیداها به منظور طرح دیدگاههای خود از طریق رسانهملی بدون هیچگونه محدودیت و همچنین حضور در میان هواداران خود در شهرها و مناطق مختلف کشور، فضای بسیار مناسبی را برای مردم بهوجود آورد تا بتوانند آزادانه و آگاهانه دست به انتخاب بزنند و یکی را از آن میان برگزینند. از طرفی، تمامی مراحل انتخابات به صورتی کاملا شفاف در پیش روی مردم و بهویژه ناظران و نمایندگان کاندیداها در جریان بود تا مبادا شبهه و شائبهای در این زمینه برای کسی به وجود آید.
امانت کامل: بیتردید یکی از اصول تردیدناپذیر و مستحکم در نظام جمهوری اسلامی از همان ابتدای تأسیس تاکنون، صیانت از رأی مردم بهعنوان حقالناس بوده و هست و این یکی از بزرگترین افتخارات نظام محسوب میشود. این در حالی است که البته بعضا کسانی از سر غفلت یا خودخواهی، اتهاماتی را در مقاطعی به نظام وارد ساختهاند، اما وجدان عمومی جامعه طی دهها بار برگزاری انتخابات که به جابهجایی قدرت در بین گروهها و افراد مختلف انجامیده است، بهخوبی از این حقیقت آگاه است که امانتداری در انتخابات، خط قرمز نظام و رهبری محسوب میشود و هیچگاه به هیچ دلیل و بهانهای از آن تخطی نشده و نخواهد شد.
احساس مسئولیت مردم در قبال غوغای تحریم انتخابات: به یقین میتوان گفت که انتخابات در ایران از یک لحاظ منحصر بهفرد است و آن حجم تبلیغات منفیای است که دشمنان ما در قبال آن به راه میاندازند. این حجم گسترده از جنگ روانی با صرف هزینههای کلان برای جلوگیری از حضور مردم در عرصه انتخابات را بیتردید در مورد هیچ کشور دیگری نمیتوان مشاهده کرد؛ بنابراین هنگامی که میزان مشارکت در انتخابات در ایران و یک کشور دیگر با هم مقایسه میشوند، جا دارد این عملیات گسترده تخریبی و تحریمی نیز بهعنوان یک عامل مهم دراین زمینه مد نظر قرار داشته باشد. با این همه مردم ایران با حضور درپای صندوقهای رأی، امید طراحان و حامیان و مجریان اینگونه تحریمها را زائل ساختند وآنهارابه هذیانگوییهای بعد ازیک ضربه سهمگین واداشتند.
همکاری و نیکاندیشی برای پیشرفت و عزت ایران: اگرچه ذات و ماهیت انتخابات همواره با رقابت و چالش همراه است که گاه حتی به برخی تندرویها نیز کشیده میشود، اما بلافاصله بعد از انتخاب رئیسجمهور، رقابتها باید به رفاقت و همکاری و مودت و خیرخواهی برای آینده کشور تبدیل شود و همه برای پیشرفت و عزت ایران عزیز کوشش کنند. این به معنای بستهشدن باب نقد و انتقاد نیست. اتفاقا نقدهای سازنده و انتقادهای عالمانه و خیرخواهانه، نقش بسیار مهمی در بهبود عملکرد دولت مستقر ایفا میکند و مبادا روزی که سکوت جایگزین چنین نقد و انتقادهایی شود.
ادامه راه شهیدرئیسی وبهرهبردن ازظرفیتهای فراوان کشور:طبیعیاست که هرکاندیدایی پسازرسیدن به جایگاه ریاستجمهوری، برنامههای خاص خود را دارد و برای تحقق آنها میکوشد، اما آنچه مسلم و ضروری است، بهرهبردن از ظرفیتهای فراوان کشور بهویژه منابع انسانی جوان و انقلابی و مؤمن در مسیر تحقق برنامهها و آسایش مردم و پیشرفت کشور است. منش و بینش شهید رئیسی نیز همواره بر این اصل استوار بود و در عین تلاش برای گسترش روابط بینالملل و استفاده از ظرفیت تعاملات جهانی، اما همواره نگاهش به داخل بود و هیچگاه از ظرفیتهای فراوان کشور و بهرهبردن از منابع انسانی جوان و انقلابی و مؤمن غافل نبود. بدون شک ادامه این راه و حرکت در این مسیر، توقع همه مردم از رئیسجمهور منتخب است و آحاد ملت انتظار دارند تا دکتر مسعود پزشکیان، ضمن توجه ویژه به همکاریهای بینالمللی، حتی یک لحظه هم از ظرفیتهای داخل کشور و منابع انسانی جوان و انقلابی و مومن و ادامه راه شهید رئیسی غافل نشود.
تبدیل رفتارهای رقابتی به هنجارهای رفاقتی: اگرچه ممکن است سمت و سوی این توصیه بیشتر متوجه کاندیداهای ریاستجمهوری باشد، اما از رویکرد اجتماعی و فراگیر این توصیه نیز نباید غافل شد. در طول رقابتهای انتخاباتی، طبعا جامعه به دو بخش بزرگ طرفدار این یا آن کاندیدا تبدیل میشود. چهبسا که حتی در درون یک خانواده نیز چنین اتفاقی روی دهد.
این همه نهتنها هیچ عیب و ایرادی ندارد، بلکه جزو ذات یک انتخابات آزاد بهشمار میرود. اشکال و ایراد آنجاست که این رفتارهای رقابتی در دوران بعد از انتخابات نیز در سطح جامعه امتداد یابد و زمینهای را برای افتراق و اختلاف و تنش فراهم آورد که در این صورت یقینا دشمنان ملت ایران، از این موقعیت بهرههای خاص خود را خواهند برد. در فرهنگ اسلامی ما مردم ایران، مودت و برادری و رفاقت با یکدیگر، یک اصل اصیل و بسیار ریشهدار است و همین امر است که ملت بزرگ ایران را در طول تاریخ در مقابل دشمنانش، متحد و یکپارچه نگاه داشته و حسرت شکست و تجزیه ما را بر دل آنها نهاده است. اینک وقت آن است که بعد از یک انتخابات پرشور، ما مردم ایران، همه با هم، به سمت قله پیشرفت و تعالی حرکت کنیم که راه چندانی برای رسیدن به آن در پیش رو نداریم. انشاءا....
محمد زاهدی اصل
بهرغم تمامی مشکلات و سختی زندگی برای مردم، ۵۰ درصد واجدین شرایط در یک جمعه داغ، در پای صندوقهای رای حاضر شدند و اکثریت قاطعی از این مردمان خوب کشورمان، رای به اسوه صداقت، پاکدستی، تقوا، عقلانیت، اخلاص و اخلاق دادند. این اتفاق میمون و مبارک مرا به یاد واقعه غدیر خم انداخت که پیامبر اعظم(ص) خطاب بهامیر مؤمنان(ع) فرمودند: «در صورتی که قاطبه مردم با تو بیعت کردند حکومت را بپذیر» در ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳، مردم نجیب ایران زمین با توجه به منش و شخصیت رئیس جمهور منتخب با ایشان بیعت کردند وبا این حرکت شگفتانگیز مسئولیت سنگینی را به دوش ایشان گذاشتند.
در دوره اول، بیش از ۶۰ درصد مردم با اجتناب از رای دادن، ناخشنودی و نارضایتی خود را از وضعیت کشور به نمایش گذاشتند و در مرحله دوم با روزنههای امیدی که ایجاد شده بود با حضور بخشی از طیف خاکستری، همت و تلاش دل سوختگان و فرزندان مام میهن، با قاطعیت، به پاکی و صداقت رای دادند و انزجار خود را از بیعدالتی، رانت، فساد و ضعف مدیریت در عرصههای مختلف اعلام کردند و بهرغم اینکه قاطبه کارگزاران دولتی و طرفداران آن تمامی امکانات را برای تخریب رقیب (حتی در ساعات ممنوعه تبلیغات) به کار گرفته بودند، هوشیاری مردم، نتیجه ارزشمندی را به ارمغان آورد که به تعبیر اینجانب، نظام و مردم همراه با عاشقان اعتلای وطن باید از این فرصت کم نظیر حداکثر استفاده را بکنند. برنده انتخابات با بزرگواری این قبیل تلاشهای غیر اخلاقی و ناصواب را نادیده بگیرد و همانگونه که در مناظرهها به دفعات از سوی رئیس جمهور منتخب مطرح شد، زمینه و بستر را برای همبستگی ملی و وحدت و همدلی، که کشور و حاکمیت در شرایط فعلی جامعه، شدیداً نیازمند آن است، فراهم کند.
ایران، مال همه است و دکتر پزشکیان نیز رئیس جمهور همه است، چه آنهایی که رأی دادند و چه کسانی که رأی ندادند، ایشان باید با تدبیر و هوشمندی، سالمترین، کارآمدترین، صادقترین و خوشنامترین افراد از مجموعه متخصصان عرصههای مختلف را صرف نظر از جناحهای فکری و حزبی، در مجموعه دولت گرد هم آورند و با گزارش کار مرتب به مردم، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی تخریب شده را ترمیم کنند، امید و نشاط را به جامعه و به خصوص جوانان برگردانند. ملت شریف ایران در این مرحله از انتخابات نشان دادند که علیرغم همه سختیها و فشارهای زندگی در صورت ضرورت و احساس خطر نسبت به موجودیت کشور و تهدید وحدت ملی، در صحنه حضور پیدا میکنند و به دنبال اعلام نارضایتی و ناخشنودی اکثریت با عدم رأی در مرحله نخست، در مرحله دوم صفحه دیگری را به تاریخ زرین ایران اضافه میکنند، اینک که اراده ملی به انتخاب فرزند صالحی از خطه آذربایجان به عنوان سکاندار کشتی طوفانزده مدیریت اجرایی کشور تعلق گرفته است همه شهروندان ایران زمین و به ویژه صاحبنظران، مدیران، مجربان و متخصصان عرصههای مختلف وظیفه دارند با عزمی راسخ، پشتوانه رئیس جمهور منتخب باشند و جناح رقیب نیز، به رغم بنده، وظیفه دارند این واقعیت را بپذیرند و از تخریب و مانع تراشی برای دولت چهاردهم اجتناب کنند و به ویژه برخی از مداحان تندرو در ایام سوگواری سالار شهیدان به جای فحاشی و بیاخلاقی و شکستن حرمت عزای حسینی از فلسفه قیام اباعبدالله(ع) برای مردم سخن بگویند.
1. این پیروزی مرهون دو نیروی مهم اجتماعی در بخش پیشرو جامعه ایران بود؛ نخست آنها که به نشان اعتراض رأی ندادند و مقاومت مدنی کردند و دوم آنها که برای حل مشکلات با هزینههای کمتر همچنان به نهاد نیمهرمق انتخابات و روشهای گفتوگویی چشم دوختهاند.
2. فردای ایران بیگمان فقط متعلق به این بخش پیروز انتخابات نیست، هموطنان مخالف در داخل کشور یا مقیم خارج و نیز آن عزیزان محترم که پیروز این دور از انتخابات نشدند، همه متعلق به یک سرزمینیم و کشتی نشستگانیم در این تلاطم امواج. مطمئنا و مطمئنا میتوانیم با «توافق اختلافی» و «اختلاف توافقی»، برای ایران و برای خیر مشترک همگانی، به طور آزادمنشانه و اخلاقی و شرافتمندانه همکاری کنیم. یادمان باشد هیچوقت ایران را به عرصه شطرنج و کیشومات سیاسی تقلیل ندهیم، ایران ما صفحه عزیز حل جمعیِ معماهای ماست؛ از آذربایجان و کردستان و ایلام تا سیستان و بلوچستان، از خوزستان تا خراسان، از امواج پرخروش خزر و شکوه بلند البرز تا سواحل زیبای خلیج فارس.
1-3. برخی عالمان دلسوز، وضع موجود اقتصادی را یک قمارخانه نامولد و لگدکوب مافیاهای مالی و رانتی دیدهاند که در سطح نازل اجتماعیاش متأسفانه به بازی بخشی از خانوادهها با مسکن و ارز و سکه منتهی شده است (میبینید که چگونه کار ایران فقط با دولت حل نمیشود، ملت و دولت باید سبک زندگی و طرز نگاه و عمل خود و مناسباتشان را بهبود ببخشند و توسعه بدهند). آقایان اصرار داشتند تورم ناشی از سالها اقتصاد دستوری و دیپلماسی ایدئولوژیک را با شلاق مالیاتستانی از کارکنان و خردهکسبه و خانوادهها مهار کنند. میدانیم که همواره تورم در جهان، محیط رشد تمامیتخواهی بوده است. برونرفتن از این وضع با تکسیاستها مقدور نیست و مستلزم آیندهنگاری و سناریوهایی میانمدت و بلندمدت در یک پلتفرم همیارانه گفتوگویی، خردورزانه، مشارکتی، اجتماعنگر و «شواهد پایه» (EBP) است.
2-3. میراث سیاست خارجی ایدئولوژیک، نسبت ایران عزیز با بخش مهمی از جهان را که بیش از نیمی از تولید فعال دنیا در آن جریان دارد متشنج ساخته است و حل مجدد آن به ابتکارات دوباره و دشوار دیپلماسی با متقاعدسازی سطوح مختلف تصمیم سازی و تصمیمگیری در کشور نیاز دارد.
3-3. مداخلات تمامیخواهانه دولتهای سایه و آشکار در سبک زندگی و فرهنگ و هنر و اندیشه و دانش، محتوای پویان جامعه ایرانی را گرفتار تنش و بیتعادلی کرده است. گروههای مفرط در این چند سال اصرار داشتند از یک سو معابر را با مأمور و حجاببان، کنسرتها را با افراد آتش به اختیار، دانشگاه و عرصه عمومی را با رویکرد امنیتی کنترل کنند. به کوششهای سیاستی متقاعدساز در مراکز اصلی تصمیمگیری و نیز به روشهای اقناعی و فرهنگی برای ایجاد فضای همفهمی و گفتوگوی مهربانانه و احترام متقابل و همزیستی در جهان زندگی ایرانی نیاز داریم.
مطمئن باشیم که آسمان ایران با رنگینکمانی از قلمروهای صلحآمیز دین با عرف، دین با عقل، دین با علم، و دین با اخلاق پرشکوهتر خواهد شد و رضای حق و خلق را در طول هم فراهم خواهد کرد.
4. ما از ساختن ایجابی ایران و فکر توسعه مداوم پلکانی و انباشتی، هرگز نومید نخواهیم شد. ما تسلیم توهمات رادیکالیستی و زیروروکردن پرهزینه و مخرب نخواهیم شد. یکبار انقلاب برای نسلهای پیدرپی ما کافی است. افراطگرایی از هر دو سو در بهترین حالت، سنگفرشهایی از صداقت بهسوی دوزخی برای این ملت است. تاریخ معاصر ایران و نیز تجربه کشورهای درحالتوسعه موفق در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین بهروشنی گواهی میدهد که انواع راههای نرفته خردورزانه و صلحآمیز، در پیشروی ماست. دو نیروی مهم در این راه عبارتاند از: یک، کنشگران اجتماعی و مدنی خلاق و هوشمند در ملت. دو، کارگزاران خردگرا و خیرخواه در دولت. همکاری و همافزایی این دو نیمه ملت-دولت است که به امید حق، ایران را از گردنههای سخت معاصرش بهسلامت عبور خواهد داد. مهمتر از همه، هرچه در جامعه مدنی، سمنی، محلی، صنفی و حرفهای صادقانه بکوشیم و به توسعه ایران کمک کنیم، به همان میزان راه تغییر و دموکراسی تسهیل خواهد شد.
5. یادمان باشد که «نظام سیاسی» چیزی بیشتر از نظام حاکم است. دوستان رادیکال چنان به «نظام حاکم» خیره میشوند که نظام سیاسی و اجتماعی در نقطهکور نگاهشان و در سایه قرار میگیرد. در «نظام سیاسی» ایران، جامعه مدنی را داریم، هنجارهای عقلی و اخلاقی در فرهنگ ایرانی را داریم، نهادهای سمنی و محلی، افکار عمومی، شبکههای اجتماعی، بخشهای پیشرو صنفی و حرفهای و طیفهای باسواد، خوشنیت و چیزفهم و دلسوز در فضاهای مرزی بین ایوان جامعه و دیوان دولت را داریم، لایههای کارشناسی و حتی مدیریتی پایه و میانی در نظام اداری را داریم. نظام سیاسی و اجتماعی همواره مهمتر از نظام حکومتی است.
6. رئیسجمهور منتخب مردم که حامل تعهدات سنگین انتخاباتی است با تیم اجرائیاش که قول داده است برمبنای شایستگی و تجربه و به معیار «امتیاز فضل» دعوت به همکاری بکند، انتظار میرود که یارویاور توانمندساز برای آن «نظام سیاسی و اجتماعی» وسیعی بشوند که در بالا گفتیم. دولت یک مداخلهگر بزرگ نیست، بلکه یک وظیفهدار ملی برای ظرفیتسازی، تسهیلگری و شتابدهندگی است و باید پشتیبان مجموعه بزرگ عاملیت در ایران به سوی توسعه و پایداری و سعادت جمعی باشد.
پس ما اینهمه قابلیت و جای پا و نقطههای امید برای توسعه و برای تحولات معقول و واقعبینانه داریم. این صدای وجدان بیدار ایرانی است از زبان بانوی شعرمان سیمین: «دوباره میسازمت وطن، اگرچه با خشت جان خویش/ ستون به سقف تو میزنم...».
مسعود پیرهادی