صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۵  ، 
کد خبر : ۳۶۲۵۱۷

یک ایران عباس؛ امروز در سوگ ساقی کربلاست

اینجا؛ در ایران اسلامی؛ عباس نام غریبی است؛ غریب و عزیز؛ بر زبان که جاری می‌شود، چشم‌ها هم به سوگ می‌نشیند و می‌بارد؛ اینجا در ایران عزیز؛ همه اقوام؛ از ترک و کرد و لر و بلوچ و فارس و عرب؛ همه شیدای عباس بن علی (ع) هستند و تاسوعایش خون می‌گریند.

از شب گذشته؛ از شب تاسوعای عباس بن علی(ع)، میلیون‌ها ایرانی در هیتئهای بزرگ و کوچک، در مساجد و حسینیه‌ها و تکایا، در شهرها و روستاها و در حلقه‌های کوچک و بزرگ سیاهپوش، گرد هم آمدند و در غم شهادت جانسوز باوفاترین برادر تاریخ بر سر و سینه کوفتند و چونان ابر بهار باریدند.

نام عباس هر جا که جاری شود؛ دریا می‌شود؛ دریایی از وفا؛ محبت؛ قدرشناسی؛ مهربانی و مردانگی؛ دریا می‌شود و امواجش از هر سو می‌خروشد و قلب‌ها را می‌فشارد و دل‌ها را متلاطم می‌کند و چشم‌ها را بارانی ...   

عباس نامی است آشنا؛ آشنا برای هر آزاده‌ای؛ هر تکیه‌گاهی؛ هر حامی و هر برادردوستی؛ آشنا برای هر جوانمردی و برای همین هم حلقه شیفتگانش مرزهای اقوام و مذاهب و ملت‌های گوناگون را درمی‌نوردد و از شیعه و سنی و مسلمان و ارمنی شیفته و دلداده‌اش هستند و با رسیدن ایام تاسوعا خیمه‌های عزا برایش برپا می‌کنند و نذورات بی‌شماری به پای وفاداری‌اش می‌ریزند ...

روضه‌های عباس بن علی(ع) از جانسوزترین روضه‌هاست؛ به سوزناکی همان قطرات آبی که از مشک خونینش قطره قطره پیش چشمان زیبا و پرحسرت و خونبارش روی کویر تشنه کربلا چکید...

روضه‌های عباس بن علی (ع) پر از سوز است؛ پر از رشک؛ پر از حسرت؛ پر از داغ؛ برای همین سرشار از اجابت است و برای همین از روز شب و روز گذشته، ایران اسلامی سراسر روضه عباس بن علی (ع) شده است؛‌ روضه اباالفضل عباس؛ روضه ساقی و مشک و تیر و چشم و خون و اشک و آب و ...

مشهدالرضا گریان برای سقای کربلا

صاحب عزای اصلی این سرزمین برای باوفادارترین بردار تاریخ، آقا علی‌بن‌موسی الرضا(ع)؛ سلطان خراسان و ولی نعمت ایران اسلامی است. در حرم مطهر امام هشتم که از ابتدای محرم سیاهپوش شده و مراسم حزین روضه و نوحه‌خوانی در آن برپاست، از شب گذشته حال و هوای پرسوز و گداز دیگری برپاست. گویا که در و دیوار متبرک حرم مطهر نیز برای سقای کربلا گریانند. آقا امام رضا (ع) در سوگ شهادت جگرسوز عموی باوفا به سوگ نشسته‌اند و گرداگردشان خادمان و زائران در روضه‌های پرسوز و گداز، آیین عزا را برپا داشته‌اند.

دسته‌های عزا که از سراسر ایران خود را به مشهدالرضا رسانده‌اند؛ با قومیت‌هایی از ترک و کرد و عرب و فارس و بلوچ؛ از روز گذشته و چون رودی جاری با ورود به صحن‌های حرم مطهر، عرض سلام و ادب و تسلیت به مولا دارند و با خواندن روضه و نوحه‌ای سنگین و فریاد لبیک یا اباالفضل حرم را سرشار از عطر سقای کربلا کرده‌اند. 

بانوی کرامت و مجاورانش عزادار عمو عباس

حال و هوای شهر قم هم از شب گذشته سقایی شده است؛ بوی خون و آب و مشک و کویر انگار در سرزمین بانوی کرامت هم پیچیده است. دسته‌های عزاداری پرجمیعیت‌تر، روضه‌ها سنگین‌تر، نوحه‌ها پرسوزتر شده است؛‌ واژه برادر و عمو و وفا و مشک و آب؛ واژه‌های دردناک و پرتکرار روضه‌ها و نوحه‌های دسته‌های عزا شده است؛ دسته‌هایی که در خیابان‌های قم جاری شده‌اند و از شب گذشته به سمت دریای حرم حضرت معصومه (ع) روان هستند.

در دریای حرم اما شور و حال و سوز و گداز دیگری برپاست؛ چراکه بانوی مطهر و بهشتی این سرزمین اسلامی سیاهپوش عموی خود شده است و هزاران هزار فرشته نگهبان حرمش نیز سیاهپوش و گریانند و مجاوران حرمش؛ از زن و مرد و پیر و کودک و جوان دسته دسته سیاهپوش و ماتم‌زده برای عرض تسلیت چون پروانه گرد او می‌گردند.

خادمیاران نوجوان این حرم مطهر نیز در کنار سایر عزاداران خیمه عزایی برپا کرده‌اند؛ خیمه‌ای با عنوان محفل دختران بهشتی؛ دختران بهشتی هم امروز در سوگ عمو عزادارند.        

ایلامِ میهمان‌نواز در سوگ ساقی عطشان کربلا

مگر می‌شود ایلام در شب و روز تاسوعا قیامت نباشد؛ ایلامی که مرز مهران را در دل خود دارد؛ مرز ورود به کربلای حسین و عباس را؛ مرزی که این روزها جای سوزن انداختن در آن نیست و کرور کرور جمعیت شیدا در حال عبور از آن هستند و تاکنون بیش از 120 هزار نفر از آن گذر کرده‌اند تا دل‌های بی‌تابشان را به دریای آرام بین الحرمین برسانند.

مردم میهمان‌نواز ایلام از شب و روز گذشته تا همین امروز در میدان 22 بهمن شهر ایلام و خیابان‌های منتهی به این میدان در دسته های سینه‌زنی و نوحه‌خوانی به عزای ساقی کربلا نشسته‌اند.

میهمان‌نوازان ایلامی که از همین حالا آماده پذیرایی از زائران اربعین شده‌ و درِ خانه‌هایشان را به رسم هر ساله به روی عزاداران اربعینی سیدالشهدا گشوده‌اند، بر سردر منازل خود پرچم‌های سیاه عزا برافراشته و سوگوار شهدای کربلا هستند و امروز بیش از هر روزی سوگوار ساقی عطشان کربلا.

 طنین پرسوز و پرتکرار عباس عباس در یوم‌العباس زنجانی‌ها

دومین قربانگاه جهان اسلام؛ زنجان پرشور؛ زنجان اسلامی و انقلابی؛ زنجان اباالفضلی؛ زنجان عزیز که یکپارچه شیدای سقای دشت کربلاست؛ دیروز؛ هشتم محرم و به رسم هرساله حماسه آفرید؛ حماسه‌ای به رنگ حماسه جگرسوز عباس(ع)...

 زنجانی‌های شیدای عباس بن علی(ع) دیروز با حضور پرشورشان در دسته بزرگ حسینیه اعظم، ارادت قلبی‌شان را به ابوالفضل عباس (ع) نشان دادند.

دیروز در زنجان روز عباس بود؛ یوم‌العباس(ع) بود؛ یوم العباس زنجانی‌ها که به رسم هرساله با آیینی باشکوه و پرآه و اشک و با حضور خیل جمیعت ده‌ها هزار نفری از ظل آفتاب در ظهر هشتم محرم از مسجد حسینیه اعظم زنجان برگزار می‌شود و تا نماز مغرب و عشا ادامه پیدا می‌کند.

آیینی با نوا و طنین پرسوز و پرتکرار نام زیبای عباس و رجزهای کلامی زنجانی همچون "یل یاتار، طوفان یاتار، یاتماز حسینین پرچمی" که زنجان را به لرزه درآورده بود.

آیینی پر از نام دلچسب عباس و بوی اسپند و قدم قدم قربانی‌هایی که زیر پای عزاداران نذر اجابت می‌شوند.

دیروز نوحه‌های فارسی‌ و ترکی حاج مهدی رسولی، روضه‌های سیدیوسف شبیری حال عزاداران را دگرگون کرده بود و فضا فضای عزاداری و خدمت بود؛ هر کسی در این دسته عزای باشکوه درصدد خدمتی بود به عزاداران؛ یکی با واکس زدن کفش‌های عزاداران حسینی و یکی با پخش چایی و شربت نذری و ...

4 هزار خادم افتخاری حسینیه نیز مسئولیت برگزاری این دسته باشکوه را برعهده داشتند.

زنجانی‌ها که تمام دیروز عباس عباس گفتند و گریستند امروز در تاسوعای عباس نیز در دسته‌های کوچک و بزرگ در حسینیه‌ها و تکایا و خیابان‌ها با عزاداری خود گره به زلف پسر حیدر کرار زده‌اند.

کردستان باوفا در ماتم باوفادارترین برادر

کردستان؛ پاره تن ایران اسلامی است؛ از زیباترین و مقاوم‌ترین و باوفاترین‌ و ایرانی‌ترین استان‌های این سرزمین باستانی است. مردمانش؛ مردمان کوهستان هستند؛ همانقدر ستبر و باصلابت و مقاوم؛ همانقدر حامی و پشتیبان؛ همانقدر صبور و دوست‌داشتنی؛ مرام و وفا در وجود آنها موج می‌زند؛ کردهای سلحشور کردستان عزیز سالها جوانمردانه و وفادارانه به پای این سرزمین اسلامی سرو دست و جان دادند؛ فرزند و مادر و پدر و برادر دادند؛ همین است که از شب گذشته تا به امروز، خون کردستان به جوش آمده و در سوگ باوفاترین و حامی‌ترین برادر و عموی تاریخ گریان است. کردستانی‌های عزیز داغ فقدان برادر را بهتر از هر کسی می‌فهمند؛ کمرشان بارها در جنگ تحمیلی و در هجوم منافقین داخل و خارج خم شده و شکسته است، اما هیچگاه در مقابل دژخیم و منافق سرخم نکرده‌اند. کردستانی‌های باصلابت از دیروز و دیشب؛ نه از هجمه دشمن، که در سوگ عباس بن علی(ع)؛ ساقی در خون غلتیده و برادر قطعه‌قطعه شده سالار شهدای کربلا فروریخته‌اند.  

بوشهرِ دریایی، دل به عباس دریادل داده است 

بوشهر شهر دریاست؛‌ دل دریایی دارد؛ خونگرم است؛ پرمهر است؛ مهر عزیز در رگ‌هایش هست؛ مهر خانواده؛ مهر برادر؛... بوشهر و بوشهری‌های خونگرم و عزیز، داغ فروریختن برادر پیش چشم برادر را تا عمق استخوان می‌فهمند؛‌ این داغ سنگین؛ این داغ پرسوز، قرن‌ها و سال‌هاست که در موسیقی بوشهری‌ها جاری است؛ در سنج و دمام‌شان؛ در دسته‌جات و حلقه‌های سینه‌زنی‌شان؛ آنجا که چون برادر؛ پشت به پشت و دست در کمر یکدگر، سراپای وجودشان یکپارچه عزا می‌شود و اشک و آه ...

بوشهرِ عزادار از دیشب یکپارچه "عباس" شده است؛ سیاهپوش و سوگوار برادر؛ عزادار عباس بن علی (ع) و این داغ و سوگ و عزا را با سوز سنج و زنجیر و دمام در سراسر پهنه ساحلی و دریایی خود طنین‌انداز کرده است.

بوشهری‌های خونگرم از روز گذشته در دسته‌های سینه زنی و زنجیرزنی به پای عباسِ حسین گریسته‌اند و این گریستن و سوگواری کردن همچنان تا به امروز ادامه دارد.

بخشی دیگر از مردم پرمِهر بوشهر نیز با برپایی ایستگاه‌های صلواتی، موکب‌های خدمات‌رسان و پخت نذری و توزیع میان عزاداران و مردم سوگوار اباعبدالله الحسین (ع)، شریک در این سوگواره عباسی شده‌اند.

سرزمین هامون؛‌ سیستان و بلوچستان با «شنَسٌتَکا» ارادتشان را به عباس‌بن‌علی (ع) نشان دادند

سیستان و بلوچستان؛‌ سرزمین آفتاب؛‌ سرزمین دریای هامون؛ سرزمین دل‌های روشن و آفتابی؛ دل‌های دریایی؛ سیستان و بلوچستان سرزمین رنگها؛ سرزمین زیبایی‌ها؛ سرزمین خشکی‌ها سرزمین کویر؛ سرزمین فارس‌ها و بلوچ‌های ایرانی‌تبارِ عاشق علی (ع) و زهرا(س) ... مردمان این سرزمین دلهایشان دریایی است؛ مثل دریای پاک و آبی چابهار و در این دلهای دریایی مِهر علی و زهرا و فرزندانشان موج می‌زند؛ مهر حسین(ع)؛ مهر عباس(ع) ... و امروز روز عباس است؛ روز مهرورزی؛ روزی وفا؛ روز سقایی که مردمان این دیار هامون‌خشکیده آن را خوب می‌فهمند که سقایی بخشی از زندگی آنهاست...

سیستان و بلوچستانی‌ها عزیز در ایام محرم بویژه در شب و روز تاسوعا با آیین‌های مختلف از جمله «شنَسٌتَکا» به سوگ عباس‌بن‌علی (ع) نشستند.

«شنَسٌتَکا»؛ گویش محلی سینه‌زنی نشسته است که از قرن‌ها پیش در میان مردم سیستان در ایام محرم رواج داشته و مورد توجه جوانان هم قرار گرفته است.

سیستان یعنی شهرستان‌های زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز؛ همان سرزمینی که در شمال سیستان و بلوچستان واقع شده و روزگاری به برکت دریای هامون سرزمینی سرسبز و بهشتی بود و امروز با خشکیدگی هامون، لبانش تشنه و جانش سوخته است؛ همسایگانِ تشنه هامونِ خشکیده، سقایی را خوب می‌فهمند و برای همین در رثای سقای کربلا خوب می‌گریند و جانسوز به سوگ می‌نشینند. آنها در صف‌های منظم می‌نشینند، مداح اشعار و مرثیه‌هایی معروف به «بحر طویل»؛ حاوی مضامین حماسی و مذهبی در بزرگی و جنگاوری و برحقی لشکر فرزند پیامبر(ص) و یارانش را نوحه‌خوانی می‌کند و عزاداران نشسته با سبک ویژه‌ای سینه‌زنی می‌کنند.

سیستانی‌ها امروز نیز در هوای داغ و خشک آن خطه کویری، دسته دسته به مصلای المهدی زابل وارد شدند و ساعت ها برای عباس برادر باوفای سالار شهدای کربلا عزاداری کردند.

بلوچستانی‌های شیفته اهل بیت (ع) در جنوب سیستان و بلوچستان هم کم‌ارادت به عباس بن علی (ع) نیستند و از دیروز با پای ارادت راهی مساجد، حسینیه‌ها و خیابان‌ها و معابر شده‌اند و پرچم‌های سیاه عزا را افراشته‌تر کرده‌اند و غمگنانه‌تر در سوگ ساقی باوفای کربلا نشسته‌اند.

یزدِ جهانی با تاریخ و آیین‌های باستانی‌اش در سوگ باوفاترین میراث تاریخ

یزد؛ گوهر باستانی ایرانیان؛ سرزمین شهرهای جهانی؛ شهرها و روستاهای باستانی؛ سرزمین آیین‌های کهن؛ آیین‌های سوگ سیاووش و نخل‌گردانی و علم‌بندانی تاریخی؛ این روزها سیاهپوش است و عزادار...عزادار در هر شهر؛ هر روستا؛ هر کوی و برزن ...پرچم‌های سبز و سیاه عزا در بافت‌های تاریخی شهرهای یزد؛ چون نگینی تابان روی دیوارهای خشتی آفتاب خورده می‌درخشد ... یزدی‌ها به قدمت تاریخی که دارند؛ شیفته خاندان اهل بیت هستند؛ حسینی‌اند و عشق عباس در رگ‌هایشان جاری است. سوز و گداز عزاداری یزدی‌ها از روز گذشته؛ از شب تاسوعای حسینی؛ از شب علمدار کربلا بیشتر شده است؛ دسته‌های عزاداری با عَلَم‌های تاریخی آذین‌شده در خیابان‌ها و معابر ندای "یا عباس" از زبانشان نمی‌افتد و صدای سینه‌زنی و زنجیرزنی‌شان در تاریخ یزد می‌پیچد.

یزدی‌ها این روزها دو گروه شده‌اند؛ یک گروه در حال عزاداری و گروهی دیگر در حال خدمت‌رسانی و پذیرایی با چای و قهوه یزدی ...

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات