(روزنامه مردمسالاري ـ 1396/05/15 ـ شماره 4381 ـ صفحه 10)
جوانان حاضر در صنعت نفت را بنا به موقعیت قرار گرفتن آنها به 4 دسته میتوان تقسیم کرد که با توجه به جایگاه هر دسته انتظارات مشترک و متفاوتی دارند:
دسته اول- دانشجویان و فارغالتحصیلان حوزههای نفت و انرژی هستند که در دانشگاهها مشغول به تحصیلند یا هم اکنون فارغ التحصیل شدهاند و چشم امید به آینده وزارت نفت دارند.
این دسته از جوانان از وزیر نفت میخواهند در حوزههای ذیل برنامههایی را ساماندهی نماید که بعضی از انها در دولت یازدهم شروع شده که نتایج آنها باید پایش و بررسی شود و در صورت نیاز اصلاح گردد و بعضی دیگر باید در دوره جدید با دستورالعملهای وزارت نفت با محوریت جوانان و نخبگان دانشگاهی آغاز شود که در مطالبات ذکر شده برنامههایی هم وجود دارد که در صورت نیاز وزارت خانه میتوان به صورت جزییات انها را ارائه داد:
1- ایجاد فضای پژوهشی در حوزه شرکتهای دولتی نفتی به صورتی که محوریت انجام این پروژهها دانشجویی بوده و صرفا با نظارت و هدایت اساتید دانشگاهی انجام پذیرد که این امر علاوه بر آموزش عملی، دستاوردهای پژوهشی کاربردی به جای خواهد داشت. البته لازم به ذکر است در این خصوص قراردادهای پژوهشی در خصوص مطالعه میادین با 9 دانشگاه فنی کشور در دوره گذشته منعقد شد که نتایج آن باید پایش و مشارکت و حضور دانشجویان و نخبگان دانشگاهی در این پروژهها پر رنگ گردد.
2- انجام بخشی از پروژههای دانشگاهی در قالب تهیه مقدمات تجاری سازی و پذیرش ریسکهای آزمایشگاهی و صنعتی با استفاده از امکانات شرکتهای نفتی
3- ایجاد فضای کارآموزی عملی در صنعت نفت برای فارغالتحصیلان و دانشجویان دانشگاهی
4- افزایش فضای امریه سربازی در صنعت نفت برای دانشگاههای خاص و نخبگان علمیکشور با تسهیل شرایط و بکار گیری در مراکز و تاسیسات نفتی و مراکز مهندسی و برنامه ریزی وزارت نفت
5- مشارکت در تجاری سازی بخشی از پروژههایی که در نمونه ازمایشگاهی جواب مثبت داده با پذیرش ریسک شرکتهای دولتی و بکار گیری انها در عملیات نفت و گاز به صورت نمونه
6- اولویت قائل شدن و الزام برای بکارگیری نیروهای دانشگاهی نخبه و کاراموزان برای بکارگیری آنها در پروژهها توسط پیمانکاران بخش خصوصی در تمام رشتههای مرتبط با پروژههای نفتی و گازی
دسته دوم- جوانان شاغل در شرکتهای خصوصی حوزه نفت و انرژی است که چشم امید به دستورالعملها و شیوه کارکرد شرکتهای تابعه برای حضور فعال و پر رونقتر در بازار خصوصی این حوزه دارند مطالبات این دسته از جوانان که بخشی از آنها در دسته اول نیز بیان شد غیر از مطالب فوق الاشاره ایجاد فضای بهتر کسب و کار در صنعت نفت با از بین بردن موانع موجود و تمهیداتی مانند بکارگیری تعداد معینی نیروی انسانی زیر 40 یا 35 سال و پرداخت حقوق در تخصصهای متفاوت برای بکارگیری آنها جهت کارآموزی عملی در پروژههای نفتی و گاز و انتقال تجربه به جوانان نفتی.
علاوه بر این کاری که وزارت نفت از چند ماه پیش انعقاد قراردادهای بزرگ با شرکتهای بینالمللی و ایجاد شرکتهای E &P برای بکارگیری نیروهای جوان و خلاق و ایجاد زمینه مناسب برای اشتغال جوانان را در دستور کار قرار داده است که کار بسیار پسندیدهای است و با شفاف سازی فضای کسب و کار این شرکتها و انعقاد قراردادهای جدید اشتغال جوانان در بخش خصوصی حوزه نفت و گاز افزایش خواهد یافت.
دسته
سوم-
کارمندان کار موقت در وزارت نفت هستند که میتوان گفت با توجه به سیل بازنشستگی
کارمندان رسمیعملا اجرای عملیات نفتی و گازی در تاسیسات نفتی و محلهای عملیاتی
را بر عهده دارند. از چند ماه پیش این نیروهای جوان با ایجاد تشکل صنفی و با
شناسایی خلاهای قانونی و مقرراتی و استفاده از ابزارهای قانونی از مجاری مجلس شورای اسلامیو وزارت نفت
مطالبات خود را مطرح کرده اند. اعم خواسته
این دسته «تثبیت مشاغل برای شرکتهای در حال خصوصی سازی و ارتقای وضعیت معیشتی
شاغلین در شرکتهای دولتی» است. وزیر نفت با حمایت از این قشر تلاشگر میبایست
دستور دهد اولا نسبت به ساماندهی این نیروها در بخشهای مورد نیاز اقدام لازم به
عمل آید تا در بتوانند در جاهای مورد نیاز نقل و انتقال یابند. ثانیا وضعیت معیشتی
آنها در چارچوب مقررات موجود با توجه به هر یک از سمتهای سازمانی شاغل در انها
اصلاح یابد و در صورت نیاز با ارائه لایحه به مجلس برای پیش بینی بودجه اقدام لازم
انجام پذیرد.
یقینا بهبود وضعیت این قشر که در تمام کشور و در شهرستان کوچک و بزرگ پراکنده هستند هم باعث افزایش سطح رفاه در شهرستانهای نفتی میشود که یک مسئولیت اجتماعی وزارت نفت هم بشمار میآید و این کار در شهرستانهای کوچک تر بازتاب بیشتری خواهد داشت و هم از مهاجرت نیروها به مراکز جلوگیری میکند و باعث افزایش و تداوم تولید و اشتغال در مراکز اصلی عملیات نفت و گاز میشود. علاوه بر این وزارت نفت میتواند بسیاری از امتیازات فرهنگی و رفاهی موجود برای نیروهای رسمیرا برای این نیروها جهت ایجاد انگیزه بیشتر بکار بگیرد که با توجه به این که اکثر این امکانات متعلق به صندوقهای بازنشستگی نفت است و وزیر محترم نفت نیز به نمایندگی از کارکنان صنعت نفت تعیین کننده رئیس و هیات رئیسه این صندوق است با دستور و مساعدت ایشان این امکان انجام پذیر خواهد بود.
دسته چهارم- کارمندان رسمیشاغل در وزارت نفت هستند. این جوانان جایگزینان نیروهای باتجربه ای هستند که به خودی خود رغبت به خروج از صنعت نفت ندارند و این هم علل و عوامل متعددی دارد که در جای خود قابل واکاوی است. به نظر میرسد اجابت خواستههای این دسته از جوانان به علت وجود زیرساختهای داخلی وزارت نفت صرفا از طریق ابلاغ بخش نامههای الزامآور توسط وزیر قابل انجام است.
1- انتظار جوانان نفتی رسمیاز وزیر محترم نفت این است که اولا دستور صدور اصلاح مقررات نفت را به گونه ای صادر نماید که سن بازنشستگی فقط 60 سال باشد و صرفا برای افراد خاص در حد مشاوران وزیر نفت یا مشاوران مدیران عامل 4 شرکت اصلی با صلاحدید شخص وزیر نفت افزایش سن بازنشستگی صورت بگیرد و با ابلاغ بخشنامه رسمیو قاطع راه هر گونه لابی و تمدید مدت به هر دلیلی کوتاه شود. این در حالی است که اکثر نیروهای نفتی در سن 60 سال دارای حدود 40 سال سابقه کاری هستند و بدین معناست در سن 50 سالگی با حدود 30 سال تجربه کاری، توانایی مدیریت در سمتهای مدیریتی وجود خواهد داشت.
2- راه بکارگیری مشاوران بازنشسته در وزارت نفت فقط محدود به مشاوران وزیر گردد. چون با توجه به وجود نیروی کافی در بدنه وزارت نفت و وجود فرهنگ «احترام به حرف بزرگ تر در کشورمان» بکارگیری مشاور در همان جایگاه قبلی در ادارات و سازمانها، در عمل معنای مشاور را به معنای «مدیر در سایه» تبدیل کرده است که باعث تعدد و اختلاف آراء و تصمیم گیریها میشود.
3- در سالهای گذشته مرکزی جهت توسعه مدیران و ایجاد فرهنگ مدیریت در وزارت نفت با دستور جناب آقای زنگنه ایجاد شد که نفس کار بسیار پسندیده است و برای احراز توانایی در بعضی سمتها نیاز به تایید این مرکز وجود دارد که البته در سالهای گذشته این مرکز از هدف اصلی خود دور شده و صرفا به برگزاری دورههای آموزشی برای مدیران و کارشناسان میپردازد و همه افراد معرفی شده موفق به اخذ تاییده از این مرکز برای تصدی سمتهای معرفی شده میشوند که این اندکی غیر معمول است. لذا اگر قرار است مرکزی از لحاظ روانشناسی، مدیریتی، فنی و تخصصی و ... اشخاص را پایش نماید باید به دور از مصلحتهای موجود و صرفا جهت احراز تواناییها جهت تصدی سمت معرفی شده عمل کند و علاوه بر نیز جوانان حق حضور در این مرکز را داشته باشند. به عبارت دیگر شرایطی تعریف شود که جوانان حاضر با حداقل سمتهای سازمانی الزام به حضور در این مرکز برای استعداد یابی داشته باشند که یقینا در بین این جوانان، مدیران جوان کشف میگردند و یا برای تصدی در سمت تعرفه شده در آینده آماده میشوند و آموزشهای لازم را از قبل میبینند و با حضور در آن سمت خلاء آموزشهای علمیو عملی را حس نمیکنند.
4- ایجاد فضای آموزشی برای جوانان صنعت نفت به غیر از تخصصهای کاری باید به گونه ای ایجاد شود که هریک از ادارات حداقل چند شخص با اموزشهای چند رشته ای داشته باشد.
متاسفانه امروزه بسیاری از جوانان نفتی به دلیل اشتغال به کارهای عملیاتی روزانه توسط مدیران واحدها از آموزش منع و این امر مانع رشد و آموزش این جوانان شده است که البته این امر ناشی از فرهنگ آموزشی سینه به سینه به جای آموزشهای جدید و کلاسیک در گذشته وزارت نفت بوده است.
5- ایجاد ضمانت اجراهای قوی برای اجرای بخشنامههایی که توسط وزیر نفت تا کنون ابلاغ شده و به نظر میرسد در اجرا به دست فراموشی سپرده شده اند مثلا بخشنامه شماره 151421 مورخ 1395/4/5 وزیر نفت مبنی بر کنار گذاشتن مدیران 6 ماه قبل از موعد بازنشستگی با تمام حقوق و مزایای سابق و عدم انتصاب افرادی که کمتر از 2 سال به بازنشستگی آنان باقی مانده در سمتهای مدیریتی و... که البته بعضی از این بخش نامهها هم نیاز به اصلاح دارند.
6- اجازه حضور نخبگان جوان شاغل در صنعت نفت در سمتهای مدیریتی با تایید همان مرکز توسعه مدیران به دور از موانعی مانند رتبه شخصی و...
در پایان برای جمع بندی موضوعات فوق الاشاره ذکر دو نکته مورد نیاز است:
1- فرهنگ بکار گیری جوانان نفتی علاوه بر ایجاد فرهنگسازی توسط وزیر نفت، نیازمند همصدایی و همدلی خود جوانان نفتی است که این امر نیاز به ایجاد کمپین جوانان نفتی دارد و علاوه بر این امر نیازمند حمایت خود جوانان از همدیگر دارد. متاسفانه در ماههای اخیر شاهد بودیم که با تصدی بعضی از جوانها در سمتهای بالاتر سایر جوانان به عنوان یک تهدید در نظر گرفته شده اند و ابزار حذف و تضعیف بکار برده اند و این در حالی است که همکاری و جایگزین پروری از خود جوانان هم باعث ایجاد روحیه همدلی و مشارکت و هم باعث تقسیم کار و وظایف میگردد.
2- ایجاد فرهنگ سازی و همدلی جوانان لازم اما کافی نیست. ایجاد یک راه ارتباطی موثر برای رساندن صدای جمعی و خواستههای جوانان و مشکلات آنها به وزیر محترم نفت و هیات مدیره شرکت اصلی یا شورای معاونین وزارت نفت لازم و ضروری است. از این رو انتصاب معاون جوان وزارت نفت یا مشاور جوان وزارت نفت خواسته جوانان نفتی است. معاون یا مشاوری که خود را رئیس و بالاتر از سایر جوانان نداند و با روی گشاده پذیرای جوانان از طریق ایجاد ساختاری باشد و صدای رسا جهت اعلام مشکلات و طرحها و برنامههای جوانان به وزیر نفت و شورای معاونین گردد و بتوان با ایجاد تشکلی رسمیبرنامهها و همایشهایی در شهرهای متفاوت برای شنیدن مشکلات و طرحها و...جوانان داشته باشد.
وزیر محترم نفت باید به این نکته توجه داشته باشند که همان طور که جوانان در انتخابات ریاست جمهوری با حمایت قاطع خود از رئیس جمهور محترم باعث حماسه 29 اردیبهشت شدند، هم اکنون هم حامیبرنامهها و وزیر منتخب این دولت هستند و ایشان میتواند با رفع موانع و مشکلات و ایجاد انگیزه مضاعف در این قشر، بر روی این سربازان جوان و شجاع و حمایت مستحکم آنها به عنوان یک پایه محکم برای اجرای منویات خود در گام توسعه و تولید و اشتغال کشور حساب ویژه ای باز نماید که این حمایت جمعی از هر گونه حمایت شخصی یا گروهی در بیرون از بدنه وزارت نفت مهم تر و مستحکم تر خواهد بود.
http://www.mardomsalari.net/4381/page/10/18992
ش.د9601575