در حالی که اکثر رسانههای غربی پس از شهادت سید حسن نصرالله، فرمانده غیور مقاومت اسلامی لبنان مدعی انفعال جبهه مقاومت لبنان و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با رژیم صهیونیستی شده بودند، وقوع عملیات گسترده، سهمگین و تاثیرگذار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق استراتژیک اراضی اشغالی شوک بسیار سختی را به رسانههای غربی طرفدار رژیم صهیونیستی در جنگ غزه وارد ساخت.
ماجرا از جایی آغاز شد که پس از شهادت سید مقاومت، شبکه یورونیوز و دیگر رسانههای غربی، خبر این جنایت را بازتاب داده و آن را نماد ریسکپذیری و شجاعت صهیونیستهای غاصب در جنگ تلفی کردند! حتی تا ساعاتی قبل از عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در انتقام خون شهید نصرالله، شهید هنیه و شهید نیلفروشان، این رسانهها از از آغاز عملیات زمینی "محدود و هدفمند" خود در جنوب لبنان خبر دادند. با این حال زمانی که مقاومت لبنان (خصوصا یگان رضوان) نظامیان صهیونیست (که قصد ورود به خاک لبنان را داشتند) زیر آتش سنگین خود قرار داد، رسانههای غربی کمترین سختی از این مقاومت همه جانبه و موفغقیت آمیز به میان نیاوردند.
رسانههای غربی در صدد القای این گزاره بودند که ابتکار عمل به صورت کامل در دستان صهیونیستهاست و معادلات نبرد نه در جبهه مقاومت، بلکه در تلآویو و واشنگتن تعیین میشود. اما عملیات موشکی گسترده سپاه پاسداران که توام با عملیات استشهادی در قلب تلآویو و عملیات موشکی حزبالله در الجلیل و هدف قرار دادن مقر موساد در اطراف تلآویو بود، جایی برای تنفس مسموم صهیونیستها باقی نگذاشت. قطعا جنگ روانی و تبلیغاتی شبکه رسانهای وابسته به رژیم اشغالگر قدس، آمریکا و اتحادیه اروپا نیز قدرت وارونهنمایی واقعیات جاری در منطقه (از جمله شکست میدانی صهیونیستها در جنگ غزه و لبنان) را نخواهند داشت؛ و حالا معادله برعکس است!
شبکه دویچهوله آلمان نیز تا ساعاتی قبل از عملیات غرور آفرین و غیرتمندانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مشغول تصویرسازی از توان بیانتها و گسترده رژیم اشغالگر قدس و در مقابل، تضعیف جبهه مقاومت در قاب رسانه بود. دویچه وله در این خصوص گزارش داده بود:
"ارتش اسرائیل گفته است عملیات زمینی در لبنان، در هماهنگی با تصمیمات مقامات ارشد سیاسی و نظامی انجام خواهد گرف و هدف آن نابودی "اهداف و زیرساختهای حزبالله در جنوب لبنان" است.".
اما دویچهوله، کمترین اشارهای به شکست این عملیات در همان شب نخست نکرد! فراتر از آن، این شبکه آلمانی از یک سو نتوانست در برابر ابعاد گسترده عملیات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سکوت کرده یا آن را سانسور کند و از سوی دیگر، با ابطال پیش فرضهای القایی خود به مخاطبانش، در خصوص ضعف جبهه مقاومت و تسلط رژیم اشغالگر قدس بر میدان جنگ مواجه بود. به عبارتی بهتر، رسانههای اروپایی و آمریکایی که خود جزئی از جریان سلطه محسوب میشوند، با چالشی بزرگ تحت عنوان "ابطال روایتسازی" خود از جنگ غزه و تحولات اخیر لبنان مواجه است. این روایتسازی مبتنی بر القای شکستناپذیری صهیونیستها و تسلط آنها بر میدان بود، اما اکنون تلآویو وارد دوران تاریک شکست و تباهی گردیده و گریزی از این شکست همه جانبه برای این رژیم کودککش وجود ندارد.
مثلث شکست مطلق در جنگ غزه در این معادله میدانی-رسانهای، باید مثلث آمریکا-رژیم صهیونیستی-اتحادیه اروپا را مصداق شکستی تمام عیار تلقی کرد. همانگونه که اشاره شد، مقامات اروپایی و آمریکا و شبکههای رسانهای متعلق به جریان سلطه، رسیدن صهیونیستها به اهداف شوم خود در جنگ غزه را قطعی و اجتنابناپذیر تلقی میکردند. هنوز افکار عمومی جهان به یاد دارد که پس از شهادت هزاران فلسطینی، اولاف شولتس صدراعظم آلمان چگونه نسلکشی آشکار در نوار غزه را مصداق دفاع مشروع صهیونیستها از حقوق خود قلمداد کرد. در آن زمان یورونیوز، با آبوتاب فراوان ادعای شولتس را بهمثابه یک «گزاره صحیح» مورد توجه و تاکید قرار داد. در جریان اعتراضات اخیر دانشجویی در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی نیز رسانههای غربی چنین خیزشی را مصداق عینی یهودستیزی دانسته و در مقابل، از ورود پلیس به دانشگاه و سرکوب و دستگیری دانشجویان معترض حمایت کردند. طی هفتهها و روزهای اخیر، رسانههای غربی بدون آنکه نسلکشی صهیونیستها و جنایات آن را تقبیح کنند، اقداماتی مانند شهادت شهید اسماعیل هنیه و شهید سید حسن نصرالله را مورد تحسین قرار دادند! اما اکنون رسانههای غربی با اقتدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حماس، حزبالله لبنان، انصارالله یمن، مقاومت عراق، جهاد اسلامی و دیگر گروههای غیور تعریف شده در منظومه مقاومت رو به رو هستند. همانگونه که بارها اشاره شده، جبهه مقاومت علاوه بر مواجهه با دشمن صهیونیستی در عرصه عملیاتی و میدانی، در عرصه تبلیغاتی و رسانهای نیز با دشمن صهیونیستی و حامیان غربی آن مشغول مواجهه و نبرد است.
شرکای جرم صهیونیستها
واقعیت امر این است که آمریکا، اتحادیه اروپا (به همراه نهادهای رسمی، سیاسی و رسانهای آنها) بازندگان و شکستخوردگان بزرگ جنگ غزه، خصوصا تحولات اخیر در اراضی اشغالی محسوب میشوند. در جریان عملیات انتقامی اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عمق استراتژیک اراضی اشغالی، شاهد سکوت توام با خشم و سردرگمی رسانههای غربی هستیم. در این میان، سوالات مهمتری ازجمله نقش نهادهای اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای آلمان و فرانسه در میدان نسلکشی غزه و مبادلات پنهانی و غیررسمی غرب و صهیونیستها در حوزه لجستیک و تسلیحاتی وجود دارد که قطعا رسانههای غربی به واسطه بازی در زمین صهیونیستها و نهادهای قدرت در آمریکا و اروپا، علاقهای در خصوص پاسخدهی به آنها ندارند! یکی از کارویژههای شبکه رسانهای غرب، تقلیل سطح اعتراضات ضدصهیونیستی در آمریکا و اروپا و در مقابل، رادیکال و غیرمنطقی جلوه دادن اعتراضات غیورانه دانشجویی است. این دور باطل رسانهای در اروپا در طول سالها و دهههای اخیر، مورد تایید دو جریان سنتی سوسیال دموکرات و محافظهکار بوده است. بااینحال جنگ غزه تبدیل به نقطه عطف تاریخی در آگاهی عمومی مردم کشورهای اروپایی و آمریکا شده و اصلیترین خروجی این آگاهی جمعی، در هم شکستن منظومه رسانهای غرب خواهد بود.