جهان غرب چندین دهه است که با استفاده از ابزارهای قدرت نرم و تبلیغات، سعی داشته خود را به مثابه مدینه فاضله جهان معرفی کند. جغرافیایی که گویی همگان باید اوج رفاه و زندگی بیدغدغه را در آن تجربه کنند و اساسا جامعه غربی، بایستی در مقام شاخص زندگی و حکمرانی خوب در دنیا معرفی شود. با این همه، هر چه از فضای دوران پس از جنگ جهانی دوم فاصله گرفته و به دوره کنونی نزدیک شده ایم، سُست بودن این روایت بی پایه، آشکار و آشکارتر شده است.
در این راستا، در یک ماه اخیر شاهد انتشار آمارهای عجیبی درباره اوج گیری قابل توجه بحران بیخانمانی در آمریکا و انگلیس بودهایم. در این راستا، از یک سو به تازگی در انگلیس اعلام شده که شمار افراد بیخانمان در این کشور در طی یک سال اخیر ۱۴ درصد افزایش پیدا کرده و تعدادشان به ۳۵۴ هزار نفر رسیده است. از این تعداد نیز ۱۶۱ هزار و ۵۰۰ نفر را کودکان تشکیل میدهند. وزیر امور بیخانمانها در انگلیس نیز اعتراف کرده که این کشور با بدترین وضعیت در اسکان و مسکن در تاریخ معاصر خود رو به رو است.
جالبتر اینکه بر طبق جدیدترین نظرسنجیها در انگلیس، ۵۷ درصد از مردم این کشور اعلام کردهاند که امیدی ندارند تا دولت کشورشان بتواند مشکل بیخانمانی را در انگلیس حل کند. از سوی دیگر در آمریکا نیز بر اساس آنچه مقامهای فدرال آمریکا اعلام کرده اند، این کشور در سال جاری میلادی با افزایش ۱۸.۱ درصدی آمار بیخانمانی رو به رو شده است. آمارهای رسمی حاکی از این هستند که ۷۷۰ هزار نفر در آمریکا در سال جاری بی خانمان شده اند.
هم در آمریکا و هم در انگلیس، شمار بیخانمانها در سال ۲۰۲۴ در مقایسه با سال ۲۰۲۳، حاکی از افزایش چشمگیر است. آمارهایی از این دست در نوع خود ۲ پیام عمده را به ذهن متبادر میکنند.
اول اینکه آنچه در مورد غرب در رسانهها و بلندگوهای تبلیغاتی گفته میشود، فاصله زیادی با واقعیتهای تلخ و سیاه جوامع غربی دارد. واقعیتهایی که در حاشیه و یا بی سر و صدا در مورد آنها صحبت میشود، اما زخمهای جدی بر پیکره حکمرانی غربی هستند. از این رو، بیراه نیست اگر بگوییم قدرتهای غربی تا حد زیادی سعی دارند وجهه بین المللی خود را از رهگذر استفاده از ابزارهای تبلیغاتی حفظ کنند و با حفظ ظاهر، از موقعیت خود در محیط بین المللی حراست کنند.
نکته دوم اینکه جهان غرب همواره در پشت پرده طرحهای توسعه طلبانه خود سعی داشته تا ارزشها و رفاه ادعاییاش را به دیگر کشورها منتقل کند و به ادعای خود، دیگر ملتها و انسانها را نیز خوشبخت کند. این در حالی است که انتشار آمارهایی نظیر وخیمتر شدن وضعیت بحران بیخانمانی درکشورهای مطرح غربی نشان از آن دارد که دولتمردان غربی حتی در پیچیدن نسخههای کارآمد برای کشورهای خود نیز ناتوانند چه برسد به اینکه بخواهند برای دیگران نسخهپیچی داشته باشند