از طرفی بدون حمایت مالی و سیاسی آمریکا، اپوزیسیون نمیتواند حضور مؤثری در داخل ایران داشته باشد و نفوذ و تأثیرگذاری اش کاهش می یابد و از دیگر سوی همانطور که کاهش منابع مالی در گذشته باعث افزایش اختلافات داخلی بین گروههای مخالف شد این بار هم قطع این حمایت بیشتر بر اختلافات داخلی آنها دامن خواهد زد
رئیسجمهور آمریکا در اولین روز حضور خود در کاخ سفید، فرمانهای اجرایی متعددی را امضا کرد که دستور توقف ۹۰ روزه تمام کمکهای خارجی ایالات متحده نیز یکی از آنان بود.
۹۰ روز برزخی!
براساس این فرمان اجرایی که عنوان «تجدید ارزیابی و تنظیم مجدد کمکهای خارجی ایالات متحده» را بر خود دارد، هزینهکرد آژانسهای دولتی آمریکا برای کشورهای خارجی به مدت سه ماه متوقف خواهد شد و به این ترتیب جریان پولهای آمریکایی به اپوزیسیون قطع خواهد شد و هرچند براساس این فرمان قرار است این برنامه در آینده مورد بازنگری قرار بگیرد، و احتمالا در برنامه جدید هم اثری از اپوزیسیون ایران نباشد.
باید عنوان کرد ائتلاف مخالفان جمهوری اسلامی ایران، شامل گروهها و سازمانهای مختلفی است که در طول سالها با حمایت مالی و سیاسی کشورهایی مانند آمریکا به فعالیتهای خود ادامه دادهاند. این حمایتها اغلب با هدف تضعیف جمهوری اسلامی و با توهم ایجاد تغییرات سیاسی در ساختار داخلی ایران صورت گرفت. حالا کاهش یا قطع کمکهای آمریکا به این گروههای وطن فروش تأثیرات قابل توجهی بر عملکرد و تواناییهای ایجاد اغتشاش و شلوغی و پیش بردن سیاست های تخریبگرانه آنها خواهد داشت.
رویایی که کابوس شد!
برخی تحلیلگران میگویند قطع کمکهای آمریکایی میتواند ارتباط مستقیمی با شرایط اقتصادی خراب خود ینگه دنیا داشته باشد اما این اتفاق قطعا اپوزیسیون را به محاق خواهد برد و آینده این گروه را در هاله ای از ابهام فرو می برد.
این امر عصبانیت زیادی در میان اپوزیسیون به همراه داشته است؛ گروههایی که به مفتخوری عادت داشته و حالا با قطع جیره هایشان قطعا نابودی تنها راهشان است.
«منظرپور»، سردبیر سابق بیبیسی فارسی، گفته است: «اختلافات ترامپ و نتانیاهو، امید اپوزیسیون به اتحاد آنها را نابود کرد.»
«رامین پرهام»، تحلیلگر سیاسی، نیز گفت: «قطع بودجۀ ۶۰ میلیون دلاری شبکههای ماهوارهای توسط ترامپ، اپوزیسیون را با شرایط دشواری روبهرو میکند.»
شبکههای من و تو، اینترنشنال و صدای آمریکا که رویکرد شکستخوردۀ مریم رجوی و سازمان منافقین را دنبال میکنند. حالا سوال این است که با قطع حمایت هایی که بعد از ۹۰ روز آینده هم معلوم نیست چه سرنوشتی داشته باشد! آینده این گروه های برانداز چه خواهد شد؟
شاید مهمترین دلایل قطع حمایت های آمریکا غیر از مشکلات مالی این کشور تغییر اولویتهای سیاست خارجی، تمرکز بر مسائلی مانند چین، روسیه، و خاورمیانه (بهویژه اسرائیل و عربستان سعودی)، شکست پروژههای تغییر رژیم و ناکامی در ایجاد تغییرات اساسی در ایران علیرغم سالها حمایت، بالا گرفتن انتقادات داخلی در این کشور، تغییر رویکرد دیپلماتیک و تلاش برای بازگشت به برجام و کاهش تنشها با ایران باشد.
شاید مهمترین دلایل قطع حمایت های آمریکا غیر از مشکلات مالی این کشور تغییر اولویتهای سیاست خارجی، تمرکز بر مسائلی مانند چین، روسیه، و خاورمیانه (بهویژه رژیم صهیونی و عربستان سعودی)، شکست پروژههای تغییر رژیم و ناکامی در ایجاد تغییرات اساسی در ایران علیرغم سالها حمایت، بالا گرفتن انتقادات داخلی در این کشور، تغییر رویکرد دیپلماتیک و کاهش تنشها با ایران باشد.
برای تحلیل بیشتر این امر باید به پیشینه کمکهای آمریکا به اپوزیسیون پرداخت.
حمایتهای غربی حمایت آمریکا از گروه های مخالف جمهوری اسلامی ایران و تشکیل این گروهها پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ آغاز شد. آمریکا از طریق تأمین بودجه برای فعالیتهای تبلیغاتی و رسانهای حمایت مالی و با ایجاد فشار بینالمللی بر ایران از طریق تحریمها و قطعنامهها حمایت سیاسی و ارائه آموزشها و ابزارهای فنی برای فعالیتهای مخفیانه حمایت لجستیکی از اپوزیسیون داشته است. این کشور در سال 2024، بیش از 40 میلیارد دلار، بودجه برای کمکهای خارجی اختصاص داده است که بخشی از این کمکها در اختیار براندازان ایرانی برای اقدامی که آنها «حمایت از آزادی ایران» میخواندند، قرار گرفت. سال گذشته 65 میلیون دلار از 40 میلیارد دلار بودجه آمریکا به برنامه دموکراسی منطقهای خاور نزدیک اختصاص پیدا کرده است.
عمده این بودجه نیز با ادعای کمک به احیای دموکراسی در ایران در اختیار رسانههای فارسی و چهرههای برانداز قرار میگرفت. حالا اما وزارت خارجه آمریکا به مدت 90 روز و از تاریخ 26 ژانویه، این کمکهای خارجی را متوقف کرده است و آینده این گروه های برانداز رو به افول و نابودی خواهد رفت.
شاید مهمترین دلایل قطع حمایت های آمریکا غیر از مشکلات مالی این کشور تغییر اولویتهای سیاست خارجی، تمرکز بر مسائلی مانند چین، روسیه، و خاورمیانه (بهویژه اسرائیل و عربستان سعودی)، شکست پروژههای تغییر رژیم و ناکامی در ایجاد تغییرات اساسی در ایران علیرغم سالها حمایت، بالا گرفتن انتقادات داخلی در این کشور، تغییر رویکرد دیپلماتیک و کاهش تنشها با ایران باشد.
دعوای اپوزیسیون بالا میگیرد!
بسیاری از گروههای مخالف به شدت وابسته به کمکهای خارجی بودند که با قطع این کمکها، توان مالی آنها برای انجام فعالیتهای تبلیغاتی، رسانهای، و سازمانی کاهش مییابد و برخی شبکههای ماهوارهای ضد ملت ایران همانطور که پیشتر به دلیل کاهش حمایتهای مالی مجبور به کاهش برنامهها یا تعطیلی شدند شرایط پیچیده ری خواهند یافت
از طرفی بدون حمایت مالی و سیاسی آمریکا، اپوزیسیون نمیتواند حضور مؤثری در داخل ایران داشته باشد و نفوذ و تأثیرگذاری اش کاهش می یابد و از دیگر سوی همانطور که کاهش منابع مالی در گذشته باعث افزایش اختلافات داخلی بین گروههای مخالف شد این بار هم قطع این حمایت بیشتر بر اختلافات داخلی آنها دامن خواهد زد
.
از طرفی بدون حمایت مالی و سیاسی آمریکا، اپوزیسیون نمیتواند حضور مؤثری در داخل ایران داشته باشد و نفوذ و تأثیرگذاری اش کاهش می یابد و از دیگر سوی همانطور که کاهش منابع مالی در گذشته باعث افزایش اختلافات داخلی بین گروههای مخالف شد این بار هم قطع این حمایت بیشتر بر اختلافات داخلی آنها دامن خواهد زد چرا که هر گروه سعی میکند سهم بیشتری از منابع محدود را به خود اختصاص دهد؛ حتی برخی گروهها به دلیل ناتوانی در تأمین هزینهها، فعالیتهای خود را کاهش داده یا متوقف می کنند و به سوی نابودی قطعی پیش خواهند رفت
دیگه تمومه ماجرا!
به اذعان کارشناسان و تحلیلگران سیاسی با کاهش و قطع حمایت آمریکا، سایر کشورها نیز تمایل کمتری به حمایت از اپوزیسیون نشان خواهند داد. قطع کمکهای آمریکا به اپوزیسیون ایران، چالشهای جدی برای براندازان ایجاد خواهد کرد و شاهد تضعیف بیشتر اپوزیسیون بدون حمایت خارجی و به حاشیه رانده شدن آن خواهیم بود. شاید اپوزیسیون استراتژی خود را تغییر دهند و به دنبال راههای جدید برای تأثیرگذاری باشند اما قطعا از دست دادن پایگاه حمایتی بزرگ آنها در غرب می تواند توان این گروه های برانداز را به صفر کاهش بدهد.