تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۲  ، 
کد خبر : ۳۷۲۰۳۴

مذاکره با کدامین نگاه؟

انجام مذاکره مستقیم با دولت دوم ترامپ از سوی دولت چهاردهم، مورد تأکید برخی از رسانه‌ها و شخصیت‌ها در جریان اصلاحات است.
پایگاه بصیرت / دکتر یدالله جوانی
انجام مذاکره مستقیم با دولت دوم ترامپ از سوی دولت چهاردهم، مورد تأکید برخی از رسانه‌ها و شخصیت‌ها در جریان اصلاحات است. البته جناب آقای پزشکیان در دوران تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، همواره از ایده مذاکره با آمریکا به منزله یک راه حل برای مشکلات کشور دفاع می‌کرد و در مصاحبه اخیرشان با شبکه آمریکایی «ان‌بی‌سی» برای مذاکره با دولت دوم ترامپ اعلام آمادگی کرد. از تحلیل برخی موضع‌گیری‌ها و فضاسازی‌ها در جریان اصلاحات می‌توان دریافت که گویا قرار است بخش‌هایی از این جریان، آقای پزشکیان را برای مذاکره با دولت ترامپ به هر شکل و قیمتی تحت فشار قرار دهند. برای نمونه، روزنامه اصلاح‌طلب «شرق» در یادداشتی خطاب به رئیس‌جمهور می‌نویسد: «بدون فوت وقت لطفاً هم مذاکره کنید و هم توافق.» یادداشت‌نویس شرق، چون می‌داند مذاکره با دولت جدید آمریکا باید در چارچوب تصمیمات کلان نظام باشد، مسیر دیگری را به رئیس‌جمهور اینگونه توصیه می‌کند: «آقای پزشکیان برای اطمینان بیشتر از مسیری که برای مذاکره انتخابات کرده‌اید، می‌توانید به نظرسنجی معتبر از مردم و نخبگان اقدام کنیم تا با اعتماد به نفس بیشتری مسیر را ادامه دهید.»
آقای «علی عبدالعلی‌زاده» نماینده ویژه رئیس‌جمهور در اقتصاد دریامحور، از جمله کسانی است که راه حل مشکلات کشور را در مذاکره با ترامپ یافته و می‌گوید: «باید با آقای ترامپ مذاکره کنیم، نمی‌شود که مسائل کشور را معلق نگه داشت!»
آقای «علی مطهری» هم از جمله کسانی است که هم به مذاکره مستقیم با آمریکا اعتقاد دارد و هم امیدوار به رسیدن به توافق با دولت ترامپ است. ایشان در همین خصوص می‌گوید: «ما می‌توانیم مذاکره مستقیم با آمریکا را شروع کنیم و به توافق برسیم و حتی رابطه را با ایالات متحده از سر بگیریم و در عین حال آرمان‌های انقلاب اسلامی هم پابرجا باشد.»
با توجه به اهمیت موضوع به دلیل سیاست‌ها، راهبردها، رویکرد‌ها و اقدامات خصمانه آمریکا در قبال ملت ایران طی ۴۶ سال گذشته از یک‌سو و تجارب حداقل ۱۰ سال گذشته در موضوع مذاکره با آمریکا و چند کشور دیگر در موضوع هسته‌ای از دیگر سو، باید فارغ از نگاه‌های سیاسی و جناحی و تنها بر مبنای شاخص منافع ملی، مذاکره با این کشور را مورد توجه قرار داد. بدون تردید، در هر نوع مذاکره‌ای باید از حقوق ملت ایران، عزت و اقتدار ایرانیان و امنیت ملی با دقت صیانت شود؛ اکنون سؤال اصلی این است که با کدامین نگاه قرار است با آمریکا و دولت دوم ترامپ مذاکره شود؟
برای پاسخ به این پرسش کلیدی باید به اختصار گفت، در کشور دو نگاه کلان در موضوع آمریکا وجود دارد. یک نگاه مبنایش حفظ حقوق، ارزش‌ها، منافع، امنیت و عزت ملت ایران در مقابل زیاده‌خواهی‌ها و خلق و خوی استکباری دولت آمریکاست و نگاه دیگر مبنایش رسیدن به توافق و کنار آمدن با آمریکا به هر قیمت است. در نگاه اول اعتقاد بر این است که آمریکا با هویت ایرانی ـ اسلامی ایرانیان مشکل جدی و تعارض منافع حیاتی دارد و بر همین اساس سیاست تمامی دولت‌ها در آمریکا، براندازی جمهوری اسلامی و سلطه مجدد بر ایران بوده است. در این نگاه، رابطه آمریکا و ایران، رابطه گرگ و میش است. بسیار واضح است که گرگ درنده به هیچ کس رحم نخواهد کرد. در نگاه دوم، اعتقاد بر این است که آمریکا یک قدرت صاحب نفوذ در عرصه‌های گوناگون است و اگر ما می‌خواهیم مشکلات کشور حل شود، به هر حال باید با او توافق کنیم. در نقد اصلی طرفداران نگاه اول به صاحبان نگاه دوم، بر این نکته تأکید می‌شود که آمریکا از طریق مذاکره به دنبال مهار و تضعیف ایران است و به مفاد توافق و تعهداتش هم عمل نخواهد کرد؛ چرا که اساساً آمریکایی‌ها به چیزی جز به تسلیم کشاندن ایران راضی نخواهند شد. این نقد مبتنی بر شناخت ماهیت دولت آمریکا از یک‌سو و تجارب فراوان تاریخی هم در قبال ملت ایران و هم در قبال سایر دولت‌ها و ملت‌ها از سوی دیگر است. متأسفانه، طرفداران مذاکره به جای داشتن نگاه واقع‌بینانه و پاسخ منطقی به اشکالات مذاکره، با نگاه صرفاً سیاسی و متهم‌سازی طرف مقابل خود با عناوینی، چون «کاسبان تحریم»، باب گفت‌و‌گو‌های منطقی در این موضوع را می‌بندند.
قبل از سال ۱۳۹۲ و شکل‌گیری دولت آقای روحانی که می‌توان از این دولت با عنوان دولت مذاکره با آمریکا برای حل مشکلات کشور یاد کرد، رهبر حکیم انقلاب اسلامی بر این نکته تأکید داشتند که از طریق مذاکره با آمریکا نه تنها مشکلات کشور حل نخواهد شد؛ بلکه ما با مشکلات دیگری مواجه خواهیم شد. معظم‌له بر اساس این منطق در عبارتی تصریح کردند، جمهوری اسلامی اهل مذاکره و گفت‌وگوست؛ اما نه با آمریکا، چرا که آمریکا قابل اعتماد نیست.
به نظر نگارنده، در این وضعیت حساس با توجه به تحولات منطقه و جهان از یک‌سو و تجارب تاریخی به ویژه در یک دهه گذشته در موضوع مذاکره با آمریکا از دیگر سو باید با شاخص منافع و نگاه واقع‌بینانه عمل کرد. تجربه تاریخی مذاکره با آمریکا دربردارنده چه درس‌ها و عبرت‌هایی برای امروز است. پیش از اشاره به این تجارب تاریخی، اشاره به این نکته مفید است که تا قبل از سال ۱۳۹۲ و شکل‌گیری دولت آقای روحانی که می‌توان از این دولت با عنوان دولت مذاکره با آمریکا برای حل مشکلات کشور یاد کرد، رهبر حکیم انقلاب اسلامی بر این نکته تأکید داشتند که از طریق مذاکره با آمریکا نه تنها مشکلات کشور حل نخواهد شد؛ بلکه ما با مشکلات دیگری مواجه خواهیم شد. معظم‌له بر اساس این منطق در عبارتی تصریح کردند، جمهوری اسلامی اهل مذاکره و گفت‌وگوست؛ اما نه با آمریکا، چرا که آمریکا قابل اعتماد نیست. با توجه به این سیاست کلی، در انتخابات ۱۳۹۲ و در خلال رقابت‌های انتخاباتی و تبلیغات کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری، آقای روحانی با تأکید بر حل مشکلات کشور و مردم در حوزه اقتصادی از طریق مذاکره با کدخدا، یعنی آمریکا موفق به کسب رأی مردم شد و بدین صورت باب مذاکره تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» گشوده شد. در طول مذاکرات پرفراز و فرود از یک طرف پرچمدار نگاه اول، یعنی رهبر معظم انقلاب از منافع ملی با ترسیم خطوط قرمز صیانت می‌کرد، اما از سوی دیگر طرفداران مذاکره هدف‌شان رسیدن به یک توافق با هر قیمت بود. در آن زمان گزاره‌ای در رسانه‌ها، بیانیه‌ها و مصاحبه‌ها مطرح شد با عنوان «هر توافقی بهتر از عدم توافق است.» شاید مبنای این گزاره و نگاه که در رسانه‌های داخلی و از سوی مجموعه‌ها و افراد مختلف مطرح شد، بخشی از مصاحبه «دکتر محمدجواد ظریف» در نیویورک بود. ایشان به عنوان وزیر خارجه در دولت مذاکره در شهریور ۱۳۹۳ در شهر نیویورک طی مصاحبه‌ای با رادیوی ملی آمریکا می‌گوید: «من فکر می‌کنم اگر شما حصول هر نوع توافق را با عدم توافق قیاس کنید، باید بگویم آشکار است که حصول یک توافق بسیار بهتر است.»
به هر حال توافق برجام حاصل شد و در حالی که رئیس دولت مذاکره با آمریکا، با صراحت به مردم گفته بود، به محض توافق بالمره تحریم‌ها برداشته خواهد شد و با همین تصور، ایران در کوتاه‌ترین زمان ممکن به تمام تعهدات برجامی‌اش عمل کرد؛ لکن در عمل طرف مقابل و خصوصاً آمریکا همان گونه رفتار کرد که صاحبان نگاه اول پیش‌بینی کرده بودند!
متأسفانه طرفداران مذاکره به جای واقع‌بینی و پذیرفتن این واقعیت که آمریکا در مذاکره و توافق قابل اعتماد نیست، باز منتقدان و مخالفان مذاکره را عامل شکست برجام و برداشته نشدن تحریم‌ها معرفی کردند! این در حالی بود که خود آقای اوباما که امضاکننده برجام بود، برداشته شدن تحریم‌ها را مشروط نکرد به عمل برجام که ایران عمل کرده بود، بلکه گفت ایران باید به «روح برجام» عمل کند و روح برجام را هم تغییر رفتار ایران در تمامی حوزه‌های هسته‌ای، نظامی، مسائل منطقه و حقوق بشر تفسیر کرد. در ادامه با آمدن دولت ترامپ که الآن می‌گویند با وی مذاکره و توافق کنیم، ایشان آمریکا را از برجام خارج کرد و خواهان مذاکرات جدید در تمامی موضوعات شد!
متأسفانه، طرفداران مذاکره به جای داشتن نگاه واقع‌بینانه و پاسخ منطقی به اشکالات مذاکره، با نگاه صرفاً سیاسی و متهم‌سازی طرف مقابل خود با عناوینی، چون «کاسبان تحریم»، باب گفت‌و‌گو‌های منطقی در این موضوع را می‌بندند.

خوب است اولاً به این تجربه و آنچه گذشته توجه شود و ثانیاً تصور نشود که ترامپ از مواضع گذشته خودش عدول کرده و می‌توان با دولت او به توافقی دست یافت که منافع ملی و حقوق ایرانیان را تأمین کند. ترامپی که خواهان ملحق شدن کانادا به آمریکا شده، خلیج مکزیک را خلیج آمریکا کرده و خواهان بازپس‌گیری کانال پاناماست، بسیار روشن است که زیاده‌خواهی‌هایش در قبال ملت ایران بیشتر از قبل شده باشد. بنابراین، بهتر است موضوع مذاکره با آمریکا با نگاه درست، منطقی و واقع‌بینانه و بر اساس شاخص منافع ملی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
در پایان توجه به سه نکته زیر در خصوص این موضوع مهم در وضعیت کنونی، برای حفظ انسجام داخلی و یک صدایی ضروری است.
١ـ رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگزاران نظام در روز عید مبعث، با اشاره به جنایت‌های آمریکا در دهه‌های گذشته و پنهان‌سازی این جنایت‌ها در پشت لبخند‌های دیپلماسی، فرمودند: «باید مراقب باشیم که با چه کسی مواجهیم و با چه کسی معامله می‌کنیم و حرف می‌زنیم.»
٢ـ آقای پزشکیان در مصاحبه با شبکه «ان بی‌سی» در پاسخ به پرسش امکان مذاکره مستقیم با آمریکا، با اشاره به اینکه ما مشکل‌مان با گفت‌و‌گو نیست، بلکه در تعهدی است که از مذاکره ناشی می‌شود، گفت: «ما گفت‌و‌گو‌هایی با پنج به علاوه یک داشتیم و ما به تمام تعهدات‎مان پایبند بودیم، اما متأسفانه طرف دیگر به تعهدات خود پایبند نبود.»
٣ـ آقای عراقچی، وزیر امور خارجه در مصاحبه اخیر خود در پاسخ به پرسش مربوط به مذاکره با آمریکا گفت: «پیامی بین ایران و آمریکا تبادل نشده و ملاک بی‌اعتمادی گذشته است.»
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات