رفتار غرب نشان میدهد که ادعای مذاکراتی آنها فریب و بازی بیش نمی باشد و راهکار مقابله با این زیاده خواهیها نیز انسجام درونی برای حل مشکلات و نیز تقویت مقاومت و ایستادگی در برابر زیاده خواهی غرب است که بخشی از این پاسخ سخت به گستاخی و جوسازیهای غرب، اجرای وعده صادق 3 و تقویت توان هستهای ایران میتواند باشد.
نشست امنیتی مونیخ در حالی در آلمان برگزار میشود که یکی از مباحث حاشیهای مطرح در این نشست ادعاهای ضد ایرانی است که از سوی سیاسیون و رسانههای غربی و مدیر کل آژانس صورت گرفته است.
در رویکردی تکراری اعضای گروه ۷ در بیانیهای که در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ صادر شد آنچه اقدامات بیثبات کننده ایران از جمله پیشبرد سریع برنامه زمینه غنیسازی اورانیوم بدون دلیل موجه غیرنظامی، تسهیل سازمانهای تروریستی و گروههای مسلح در سراسر خاورمیانه و دریای سرخ، توسعه موشکهای بالستیک و پهپادها، و سرکوب مخالفان خود را در ورای مرزهایش و نقض حقوق بشر عنوان کردهاند را محکوم کردهاند.آنها همچنین درباره تجهیزات با کاربرد دوگانه از سوی چین و مساعدتهای نظامی کره شمالی و ایران به روسیه بحث کردند و کلیه این گونه کمکها را محکوم کردند. گروه ۷ شامل آلمان، آمریکا، ایتالیا، بریتانیا، ژاپن، فرانسه و کانادا آخرین بار در روز سوم اکتبر ۲۰۲۴ حمله مستقیم نظامی ایران به اسرائیل را محکوم کردند و آن را تهدیدی جدی علیه ثبات منطقه توصیف کردند. همزمان با ادعاهای ضد ایرانی گروه 7،
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نیز با هشدار نسبت به افزایش شدید ذخیره اورانیوم غنیسازی شده ایران ادعا کرد که فرصت برای احیای توافق برجام رو به پایان است.گروسی گفت ایران در روند افزایش هفتبرابری تولید ماهانه اورانیوم با غنای ۶۰ درصد قرار دارد و احتمالا تا زمان مقرر برای انتشار گزارش فصلی آژانس در ماه آینده، ذخیره اورانیوم ۶۰ درصدی خود را به ۲۵۰ کیلوگرم افزایش خواهد داد. غربیها مدعی شدهاند که بر اساس معیارهای آژانس، این میزان اورانیوم، در صورت افزایش غنا، برای تولید شش بمب هستهای کافی است. همزمان با این جوسازیها در فضای رسانهای نیز شبکه خبری «سی ان ان» مدعی شد که اولین کشتی از دو کشتی حامل یک هزار تن ماده شیمیایی ساخت چین که میتواند عنصری کلیدی برای سوخت برنامه موشکی حکومت ایران باشد، روز پنجشنبه ۲۵ بهمن در خارج از بندر بندرعباس لنگر انداخته است.به گفته این منابع، پرکلرات سدیم میتواند امکان تولید پیشران کافی برای حدود ۲۶۰ موتور موشک جامد موشکهای «خیبر شکن» ایران یا ۲۰۰ موشک بالستیک «حاج قاسم» را فراهم کند. همزمان نیز روزنامه واشنگتن پست مدعی شد سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده هشدار دادهاند که احتمال دارد اسرائیل تا اواسط سال جاری حملهای پیشگیرانه علیه برنامه هستهای ایران انجام دهد.

غرب به دنبال چیست؟
این رویکردهای غیر اصولی از سوی آژانس و کشورهای غربی در حالی صورت میگیرد که در باب هدف گذاری این رفتارهاد چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه در هفتههای اخیر ترامپ ابعاد جدیدی به سیاستهای تحریمی بایدن علیه ایران با ادعای رویکرد به فشار حداکثری داده است هر چند که در ظاهر مدعی رویکرد مذاکراتی شده است. البته چماق ترامپ را نیز ادعای آزاد بودن دست رژیم صهیونیستی مبنی بر اقدام نظامی علیه ایران تشکیل میدهد. غرب میداند که امسال برجام پایان یافته و رسما ایران به کشوری عادی در حوزه هستهای مبدل میشود در حالی روند تحولات جهانی نیز نشان میدهد که ادعای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای ضد ایرانی یک بلف توخالی است چرا که از یک سو جهان دیگر حاضر به اجرای سیاستهای اقتصادی آمریکا نیست چنانکه علیه تعرفههای اخیر آمریکا واکنشی مقابلهای داشته است از سوی دیگر نیز غرب رسما در این سالها هیچ تحریمی را لغو نکرده است که اکنون بخواهد باز گرداند. با این شرایط می توان گفت که غرب برآن است تا ایران را وادار به امضای توافقنامه جدیدی نماید که در حالی که حذف و یا محدودسازی توان هستهای، مقابله با توان دفاعی و جایگاه منطقهای را در آن دنبال میکند. آنچه در مونیخ روی داده است را میتوان برگرفته از همین رویکرد دانست. تکته مهم آنکه در نشست مونیخ اروپا و آمریکا بر سر مسائل گوناگونی همچون اقتصاد، تعرفههای تجاری و جنگ اوکراین و دخالت جِیدی ونس، معاون رئیسجمهور آمریکا در انتخاباتهای اروپا اختلافات گستردهای داشتهاند اما در مقابله با محورهای نظم نوین جهانی یعنی ایران، روسیه، چین، بریکس و... رویکردی واحد اتخاذ کردهاند. رویکردی که نشانگر یکسان بودن اهداف اروپا و آمریکا علیه نظم خارج از بازی غرب است که در چارچوب یکجانبه گرایی زیاده خواهانه غرب صورت میگیرد.
دوم آنکه ملت بزرگ ایران در جشن پیروزی انقلاب در 22 بهمن بار دیگر بصیرت، آگاهی، موقعیت شناسی، زمان شناسی و ولایتمداری خویش را به رخ دشمنان کشید و نشان دادن که به رغم مشکلات و چالشهای اقتصادی حاضر به تسلیم شدن در برابر غرب نخواهد بود. رویکردهای ضد ایرانی غرب در روزهای اخیر را میتوان از یک سو برگرفته از خشم غرب از وحدت و یکپارچگی و ایستادگی ایرانیان دانست و از سوی دیگر تقلایی برای کم رنگ سازی حماسه ملت ایران که میتواند تقویت کننده روحیه مقاومت و آزادی خواهان جهان باشد.
جهانیان همواره ایران را تکیه گاه و ضامن امنیت جهان دانستهاند که در راه تحقق این مهم از هیچ اقدامی فروگذار نبوده است حال آنکه صهیونیستها و غرب محور بحرانسازیها و وضعیت نابسامان امنیت جهان هستند.
سوم آنکه بعد مهم رفتارهای غرب را در حمایت از رژیم صهیونیستی میتوان مشاهده کرد چنانکه از ابعاد بیانیه گروه 7 را نیز اعتراض به وعده صادق 1 و 2 تشکیل داده است. این روزها از یک سو رژیم صهیونیستی با بحرانها و اعتراضات داخلی مواجه است و از سوی دیگر تبادل اسرا به یک رسوایی و شکست سنگین برای این رژیم و حامیانش مبدل شده است چنانکه حتی تهدید ترامپ نیز نتوانست تغییری در مواضع حماس ایجاد نماید. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی به دنبال استمرار اشغالگری در لبنان و سوریه است. در این شرایط میتوان گفت که غرب با هوچی گری علیه ایران ماموریت دارد تا از یک سر بر شکست صهیونیستها سرپوش گذارد و از سوی دیگر مانع از توجه جهانی به اشغالگریها و نقض آتشبسها توسط رژیم صهیونیستی در منطقه گردد. به عبارتی دیگر میتوان گفت که رفتارهای غرب در نشست امنیتی مونیخ رویکردی علیه امنیت جهان از جمله غرب آسیاست که در لوای ایران ستیزی به دنبال توجیه این رفتارهاست. این رویکردها در حالی است که جهانیان همواره ایران را تکیه گاه و ضامن امنیت جهان دانستهاند که در راه تحقق این مهم از هیچ اقدامی فروگذار نبوده است حال آنکه صهیونیستها و غرب محور بحرانسازیها و وضعیت نابسامان امنیت جهان هستند. رفتار غرب نشان میدهد که ادعای مذاکراتی آنها فریب و بازی بیش نمی باشد و راهکار مقابله با این زیاده خواهیها نیز انسجام درونی برای حل مشکلات و نیز تقویت مقاومت و ایستادگی در برابر زیاده خواهی غرب است که بخشی از این پاسخ سخت به گستاخی و جوسازیهای غرب، اجرای وعده صادق 3 و تقویت توان هستهای ایران میتواند باشد.