در روزهای اخیر خبرهای متعددی مبنی بر اقدامات آمریکا علیه روابط اقتصادی عراق و ایران منتشر میشود چنانکه آمریکا معافیت تحریمی که به عراق اجازه میداد برق از ایران خریداری کند را تمدید نکرد. سخنگوی سفارت آمریکا در بغداد اعلام کرد که وزارت خارجه ایالات متحده تصمیم گرفته است این معافیت را تمدید نکند. این تصمیم در حالی اتخاذ شد که عراق به شدت به واردات انرژی از ایران وابسته است و یکسوم نیاز برق و گاز خود را از این کشور تأمین میکند. سخنگوی سفارت آمریکا از عراق خواست تا وابستگی خود به ایران را از بین ببرد و واردات برق از این کشور را کاهش دهد.
در همین راستا نیز «باسم العوادی» سخنگوی دولت عراق عوان کرد دولت عراق، سناریوهایی را برای تعامل با تحولات مرتبط با واردات گاز از ایران وضع کرده است. در همین حال دولت دونالد ترامپ فشارها بر عراق را «افزایش» داده تا صادرات نفت اقلیم کردستان را دوباره «آغاز» کند و تهدید کرده در غیر این صورت، این کشور نیز مانند ایران با «تحریمهای واشنگتن روبهرو خواهد شد». آنها بر این ادعایند که ازسرگیری سریع صادرات نفت از اقلیم کردستان عراق میتواند کاهش احتمالی صادرات نفت ایران را جبران کند. در همین حال رئیس کمیسیون اقتصادی پارلمان عراق در گفتوگو با کاردار سفارت آمریکا در بغداد تاکید کرد که جلوگیری از واردات گاز ایران توسط آمریکا، عواقب فاجعهباری برای مردم عراق بهویژه در تابستان به بار خواهد داشت زیرا باعث فروپاشی سیستم برق دولتی کشورش میشود.
ادعایی که دروغ از آب درآمد
این تحرکات در حالی صورت میگیرد که آمریکاییها هدف از آن را اجرای فشار حداکثری علیه ایران عنوان کردهاند. آنها مدعیاند که ایران یا باید به مذاکره تن در دهد و یا اینکه با گزینه فشار حداکثری و جنگ مواجه شود. سفارت آمریکا در عراق مدعی شده است: "این تصمیم اطمینان میدهد که اجازه نخواهیم داد ایران از نظر اقتصادی یا مالی کمکهایی دریافت کند."
همچنین تارنمای شبکه اقتصادی بلومبرگ به نقل از مصاحبه با وزیر انرژی آمریکا نوشت که دولت ترامپ آماده اجرای تحریم های این کشور علیه تولید نفت ایران است.به گزارش ایرنا، کریس رایت به این رسانه اقتصادی گفت: در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ، صادرات نفت ایران به سطوح بسیار اندکی کاهش یافت.«اسکات بسنت» وزیر خزانه داری آمریکا نیز در راستای سیاست فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ، مدعی شد: تحریمها علیه ایران که برای تعطیل کردن صنعت نفت این کشور و فروپاشی اقتصاد تضعیف شده آن طراحی شده است را ادامه میدهیم. بسنت مدعی شد: «ما بخش نفت و قابلیتهای تولید پهپاد ایران را تعطیل خواهیم کرد».او ادعا کرد که دولت همچنین قصد دارد دسترسی تهران به سیستم مالی بین المللی را قطع کند.
این ادعاها در حالی مطرح میشود که از یک سو تمامی شواهد نشان میدهد که با توجه به وضعیت داخلی و بیرونی آمریکا و اقتدار نظامی ایران و مقاومت عملا گزینه نظامی برای آمریکاییها یک بلف است از سوی دیگر نیز دونالد ترامپ هیچوقت به مذاکره بهعنوان یک گفتگوی برابر اعتقاد نداشته است. او فقط معامله میکند! چارچوب را آمریکا تعیین میکند و طرف مقابل فقط باید هزینه بدهد، بدون هیچ امتیازی! این سیاست را در برابر ایران، اروپا، چین و اوکراین پیگیری میکند. در این شرایط تهران تاکید دارد که مذاکره با آمریکا غیر عقلانی، غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه است و حاضر نیست که با قلدرها و بدعهدات مذاکره داشته باشد. در همین حال فشار حداکثری سیاستی است که چند دهه علیه ایران اعمال شده و همواره با شکست مواجه شده لذا ادعای این رفتارها برای تسلیم سازی ایران بیشتر به یک دروغ شباهت دارد که برای سرپوش نهادن بر حقایق دیگر صورت میگیرد.
این امر زمانی آشکارتر میشود که شواهد نشان میدهد سیاستهای اقتصادی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا برای وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی از کشورهای دوست و رقیب باعث شد تا بازار سهام آمریکا ۴ تریلیون دلار از ارزش خود را از دست بدهد و استمرار فشار حداکثری علیه کشورها زمینه ساز تشدید این وضعیت بحرانی است.
حقایقی که آمریکا پنهان میسازد
با توجه به آنچه در باب فشار حداکثری و تسلیم ناپذیری ایران ذکر شد میتوان گفت که آمریکایی با علم این حقایق بیش از آنکه به دنبال اهداف ضد ایرانی باشند برآنند تا اهدافی را در عراق پیگیری نمایند که هوشیاری مقامات بغداد در برابر آن ضروری مینماید.
نخست آنکه عراق از موقعیت جغرافیایی و منابع بیشماری بر خوردار است. ترامپ که خود را یک معامله گر میداند چشم طمع به این منابع دارد و میخواهد همان طور که اوکراین را 500 میلیارد دلار سرکیسه کرده از عراق نیز با وابسته سازی آن به منابع و صنایع خویش باجخواهی دیگری را صورت دهد. در اصل آمریکا به دنبال خودکفایی بغداد نمیباشد بلکه برآن تا این کشور را به یک مطیع و وابسته به خویش مبدل سازد.
دوم آنکه آمریکا برآن است تا به هر طریقی نیروهای نظامی خود را در عراق حفظ و مصوبه پارلمان و مبنی بر انتقام گیری خون شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس که شامل ترامپ نیز میشود را لغو نمیاد. محروم سازی عراق از انرژی برق و گاز ایران و نیز برهم زدن روابط دو کشور مولفه آمریکا برای تحقق این اشغالگری است در حالی که حمایت از داعش و تشدید بحران سوریه ابزار تکمیلی این طراحی را تشکیل میدهد.
سوم آنکه آمریکا در چارچوب طراحی صهیونیستی دو هدف را دنبال میکند از یک سو به دنبال سازش کشورهای با این رژیم است و از سوی دیگر تهی کردن کشورهای منطقه از قوای نظامی و امنیتی است. آمریکاییها با ادعای صلح خاورمیانه به دنبال خلع سلاح نیروهای مقاومت و تضعیف ارتشهای منطقه هستند که تحولات سوریه و لبنان و اصرار بر حذف حماس از غزه نمودی از این رفتار است. آمریکا در عراق طرح خلع سلاح حشدالشعبی را دنبال میکند در حالی که ابزار اقتصادی راهبرد آمریکا برای تحمیل این مسئله به بغداد است. کارشکنی در ارسال برق و گاز ایران به عراق اقدامی در چارچوب این فشار اقتصادی است تا به زعم خویش عراق را به خلع سلاح حشدالشعبی و تضعیف ارتش سوق دهد که نتیجه نهایی آن نیز میشود آنچه امروز در سوریه جریان دارد. در اصل اقدام آمریکا توطئهای علیه کل منطقه است که تشدید کننده ناامنی و چند پاره شدن کشورهای منطقه است.
آمریکا در چارچوب طراحی صهیونیستی دو هدف را دنبال میکند از یک سو به دنبال سازش کشورهای با این رژیم است و از سوی دیگر تهی کردن کشورهای منطقه از قوای نظامی و امنیتی است. آ
بر این اساس به نظر میرسد دولتمردان عراق بیش از آنکه دل بسته وعدههای آمریکا باشند باید به فتنهها و توطئههای پنهان آن توجه داشته باشند و بدانند که تن دادن به خواست آنها ضمن از بین بردن استقلال سیاسی و اقتصادی آنها میتواند تکرار کننده سرنوشت افرادی همچون زلنسکی باشد که استقلال کشورشان را فدای باجخواهیهای آمریکا کردند.