صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۱  ، 
کد خبر : ۳۷۳۷۵۸

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳

رئیسی چرا خار چشمِ جریان تحریم و تحریف شد؟، افشای ماهیت باند داعشی جولانی  با نسل‌کشی علویان، شخصیت رئیسی نشانه است!؛ یادداشت برخی از روزنامه‌های امروز می‌باشد.

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳

رئیسی چرا خار چشمِ جریان تحریم و تحریف شد؟

محمد ایمانی
۱)تحریف کلام، رفتاری برخاسته از منش «یهودیت منحرف» است. تحریف، به قصد «مصادره به مطلوب»، و ممانعت از انتقال درست پیام به مخاطبان انجام می‌شود، و نشانه «حقارت شخصیت» تحریف‌کنندگان است. رسانه‌های وابسته به «جریان تحریف»، ضمن تحریف بیانات رهبر انقلاب، چنین وانمود کردند که ایشان، تعبیر «مهمل و پوچ» را درباره گزارش و عملکرد شهید رئیسی(ره) به کار برده‌اند! این در حالی است که بیان انتقادی رهبر انقلاب، درباره «گزارش برخی شرکت‌های دولتی» (در موضوع عدم بازگرداندن ارز حاصل از صادرات و تعهد به اجرای راه‌حل جبرانی) است و نه گزارش یا عملکرد شهید رئیسی. 
۲) تحریف کلام صریح و عقده‌گشایی علیه شهید رئیسی، در حالی از سوی پایوران اشرافیت غربگرا انجام شد که رهبر انقلاب در همین دیدار با مسئولان فرمودند: «سال گذشته در این جلسه شهید رئیسی (رضوان الله تعالی علیه) حضور داشت و گزارش مفصّلی از اقدامات و خدمات و زحمات خودشان دادند و امروز ان‌شاءالله به لطف حق، پاداش آن زحمات را بر سر سفره‌ لطف الهی و رحمت الهی دارند به دست می‌گیرند و استفاده می‌کنند».
۳) رهبر انقلاب، همچنین ظرف چند ماه گذشته، بارها به تبیین و تجلیل از عملکرد رئیس‌جمهور شهید به عنوان «الگوی مدیریتی»پرداختند؛ از جمله:
- «رئیسی عزیز در خدمتگزاری به کشور یک نصاب تازه‌ای را به وجود آورد. همه اعتراف کردند که مرد کار بود. مرد خدمت بود. مرد صفا و صداقت بود. این را همه اعتراف کردند. شب و روز نمی‌شناخت... برای مردم کرامت قائل بود. میدان می‌داد به مردم، به جوان‌ها، برای اظهارنظر... به کسانی که به او بدی کرده بودند با کرامت برخورد می‌کرد، پاسخ تند، پاسخ زشت و عصبی، به کسانی که حتی اهانت کرده بودند، نمی‌داد... در مسائل خارجی از فرصت‌ها به بهترین وجهی استفاده کرد. ایران را در چشم رجال سیاسی دنیا، بزرگ‌تر و برجسته‌تر کرد... هر کدام از اینها برای سیاستمداران ما، برای رؤسای جمهور آینده ما، برای کسانی که در یک بخشی مورد اعتماد ملت قرار می‌گیرند، یک سرمشق است». (حرم امام خمینی، ۱۴ خرداد)
- «در کشور امکانات زیادی داریم؛ برخی دولت‌ها از این ظرفیت واقعا استفاده نکردند و برخی استفاده کردند و دولت سیزدهم، خوب استفاده کرد و اگر ادامه پیدا می‌کرد بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور حل می‌شد.» «شهید رئیسی، اهل کار جهادی بود؛ دنبال آفرین و احسنت برای این همه کاری که می‌کرد نبود؛ این را ما از نزدیک دیدیم. به معنای واقعی کلمه تلاش می‌کرد، خیلی‌ها هم نمی‌فهمیدند؛ ولی کار می‌کرد». (دیدار مردمی عید غدیر، پنجم تیر ماه)
-«امیرکبیر، سه سال در کشور حکومت کرد، کارهای بزرگی را بنیان‌گذاری کرد. خود آقای رئیسی عزیز ما سه سال ریاست کرد، کارهای خوبی ایشان انجام داد و بعضی کارها را پایه‌گذاری کرد که ان‌شاءالله ثمره‌اش را کشور، بعد‌ها خواهد دید.» (مراسم تنفیذ حکم آقای پزشکیان، ۷ مرداد ماه)
- «یکی از مهم‌ترین خصوصیات آقای رئیسی، مردمی بودن بود. برای همه ماها، این باید الگو باشد. به مردم اعتنا می‌کرد، احترام قائل بود، در بین مردم حضور پیدا می‌کرد، لمس می‌کرد حقایق را، و نیازهای آنها را محور برنامه‌ریزی‌ها قرار می‌داد... به طرح‌های بزرگ اهتمام داشت؛ مثلا فرض کنید انتقال آب از راه‌های دور به شهرهایی که مدتها بود در انتظار آب بودند؛ ایشان مسئله آب شُرب و کشاورزی اینها را حل کرد. طرح‌های گوناگونی از این قبیل داشت... به توانایی‌های داخلی واقعا اعتقاد داشت. ما با خیلی از مسئولین روی این مسئله ظرفیت‌های داخلی صحبت می‌کنیم، هیچ کس هم مخالفت نمی‌کند، اما آدم می‌فهمد چه کسی عمیقا به این توانایی‌ها باور دارد، چه کسی نه. ایشان واقعا باور داشت که ما خیلی از مشکلات کشور را می‌توانیم با تکیه به ظرفیت‌های داخلی حل کنیم؛ و لذا دنبال این کارها هم بود. یک نکته برجسته دیگر، مایوس نشدن از زخم زبانها بود. این نقطه ضعف خیلی از ماهاست که تا یک کسی زبانش به انتقاد از ما می‌چرخد، فورا یا دلمان می‌شکند یا اوقاتمان تلخ می‌شود یا بدمان می‌آید که چرا ناسپاسی شد از ما. و از کار می‌مانیم. ایشان نه، به ایشان زخم زبان هم می‌زدند زیاد، مایوس نمی‌شد. حالا البته نمی‌شود گفت رنج نمی‌کشید. چرا، رنج هم می‌کشید. گاهی پیش بنده شکایت هم ایشان می‌کرد. لکن مایوس نمی‌شد و سرد نمی‌شد از کار کردن... در سیاست خارجی، دو خصوصیت را در کنار هم رعایت می‌کرد: یکی تعامل، یکی عزت‌مداری و عزتمندی... اهل تعامل بود، اما از موضع عزت؛ نه آن چنان تند که [ارتباط] قطع بشود، نه بیخودی امتیاز دادن و دست پایین گرفتن و مانند اینها... من این موارد را گفتم برای اینکه اینها ثبت بشود به عنوان یک الگو؛ این خصوصیات برای دولت‌ها، روسا، وزرا الگو است؛ ان‌شاءالله که از این الگو همه استفاده کنند، بنده هم استفاده کنم». (دیدار اعضای هیئت دولت سیزدهم، ۱۷ تیر)
۴) بر اساس آنچه گفته شد، باید بررسی و تامل کرد که هدف پایوران اشرافیت غربگرا از توسل به ترفندهای منحط بنی‌اسرائیلی چیست؟ پنهان کردن بی‌کفایتی‌ها و خیانت‌های خود؟ مخدوش کردن الگوی مدیریتی کارآمد؟ و یا بن‌بست نشان دادن نقشه راه پیشرفت درونزا، و بزک کردن تسلیم ذلیلانه در مقابل مستکبرانی که حتی متحدان خود را هم غارت و تحقیر می‌کنند؟
باید یادآوری کرد دولت قبل از شهید رئیسی که از حمایت همین سران اشرافیت غربگرا هم برخوردار بود:
- وعده کرد همه تحریم‌ها را یکجا و بدون بازگشت «لغو» کند، اما دو برابر کرد.
- ادعا کرد چنان جیب مردم را سرشار از درآمد می‌کند که بی‌نیاز از پول ناچیز یارانه باشند؛ اما در عمل، تورم را به نزدیکی کانال ۵۰ درصد رساند و یک رکورد تازه ثبت کرد.
-۴۸۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه و ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی به ارث گذاشت.
- ادعا کرد که باید هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد، اما هم چرخ سانتریفیوژها را از کار انداخت و هم چرخ ۸۰۰۰ کارخانه را.
- از سال ۱۳۹۴ برای بزک برجام، قیمت بنزین را تا چهار سال بعد ثابت نگه داشت و پس از آن که نتوانست از عهده تامین مصرف/قاچاق برآید، ناگهان در آبان ۱۳۹۸، بدون اطلاع‌رسانی و آماده‌سازی افکار عمومی، قیمت را سه برابر کرد. بعد از موج سواری دشمن و آشوب افکنی هم، مجددا سرکوب قیمت تداوم پیدا کرد و موجب ناترازی شدید شد.
- نرخ ارز در این دولت، تا ۹ برابر صعود کرد.
- تراز خزانه در سال ۱۴۰۰، منفی شد و رئیس ‌دفتر رئیس‌جمهور در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۰ در پاسخ درخواست بودجه از سوی رئیس سازمان برنامه و بودجه، از قول مافوق خود نوشت: «همه موجودی خزانه 
بر اساس درخواست‌های جناب‌عالی(نوبخت) تخلیه شده است موجودی وجود ندارد».
- معدل رشد اقتصادی در این دوره ۸ ساله، به ۶ دهم درصد (نزدیک به صفر) سقوط کرد و رکود تورمی شدید بر اقتصاد غالب شد.
- ۸ سال عقبگرد اقتصادی طبیعتا نمی‌توانست نتیجه‌ای جز بازتولید تصاعدی رکود و تورم داشته باشد و این یعنی، افول اشتغال و تولید، کاهش عرضه و فزونی گرفتن تقاضای انباشته و ایجاد تورم آزاردهنده.
- حتی حامیان آن دولت گفتند که برجام، تنها پروژه رئیس دولت بود و پس از آن که به بن‌بست خورد، هیچ همت و تدبیری برای تغییر ریل و اصلاحات اقتصادی درونزا نداشت.
- ادعا کردند واکسن کرونا، سوهان قم نیست و بدون حل شدن مشکل برجام و FATF نمی‌شود واکسن وارد کرد. رکورد مرگ روزانه کرونا، حتی به ۷۰۹ هم رسید و جان و نان مردم، گروگان طرف غربی و کلاهبردار برجام شد.
- منطق برخی مدیران، «نمی‌شود» و «نمی‌توانیم» بود، از کثافتکاری خواندن ساخت پالایشگاه، تا مخالفت با نیروگاه‌سازی (به بهانه نرفتن زیر بار مافیا!) و مزخرف خواندن «مسکن مهر» و «خودکفایی گندم».
- با برجام، تولید برق هسته‌ای را متوقف کردند و با توافق آب و هوائی پاریس، تولید برق در نیروگاه‌ها (با سوخت فسیلی) را به محاق بردند. با وجود کرونا و رکود شدید اقتصادی در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰، مصرف برق به خاطر عدم توسعه ظرفیت‌های نیروگاهی، چنان از تولید پیشی گرفت که شاهد قطع شبانه ‌روز و سراسری در تابستان و زمستان بودیم.
- از صدقه سر برجام و مودب خواندن دولت اوباما، نتوانستند حتی برای «معاون دفتر رئیس‌جمهور» ویزا بگیرند و او را به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل، به نیویورک بفرستند.
- هم برجام، پایمال غرب شد، هم تحریم‌ها به دو برابر افزایش یافت، هم صادرات نفت به ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه سقوط کرد و ۳۰ میلیون بشکه نفت روی کشتی‌ها ماند،
و هم سردار سلیمانی، توسط آمریکایی‌ها ترور شد.
۵) در مقابل، دولت سیزدهم با همت و پیگیری شهید رئیسی، در مدت کمتر از۲ سال و ۹ ماه توانست:
- روابط خارجی و تجاری را با استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای به شکل چشمگیری توسعه دهد.
- با اهتمام به واردات انبوه واکسن و واکسیناسیون کرونا، جان مردم را نجات دهد و فعالیت‌های اقتصادی نیمه تعطیل را احیا کند.
- به واسطه موفقیت در دور زدن تحریم‌ها، صادرات نفت را به بیش از سه برابر دوره قبل برساند.
- رشد اقتصادی تقریبا صفر شده را به ۴ تا ۵ درصد برگرداند و ۸۰۰۰ کارخانه تعطیل یا نیمه تعطیل را احیا نماید.
- ساخت بیش از ۲ میلیون و ۵۱۸ هزار واحد مسکونی را در سراسر کشور به اجرا بگذارد.
- تورم را به کانال ۳۰ درصد تنزل دهد و حال آن که باید با چالش بدهکاری انباشته، خزانه خالی و کسری شدید بودجه، و تعهدات مالی سر رسید شده هم دست و پنجه نرم می‌کرد.
- ۵۰۰ هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق سررسید شده را به علاوه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان تعهدات قانونی جدید (مانند متناسب‌‌سازی حقوق فرهنگیان و برخی اقشار دیگر) تامین و پرداخت کند. 
- واردات ۷ میلیون تن گندم را متوقف کند و با انجام حمایت‌های لازم از کشاورزان، خودکفایی را احیا نماید. 
- قطع گسترده برق در تابستان و زمستان را به شکل چشمگیری کاهش دهد.
- فقط در سال گذشته ۱۱۰۰ پروژه عمرانی به ارزش بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان را به بهره‌برداری برساند.
۶) دستگاه قضائی و نهادهای امنیتی نباید به سادگی از کنار تحرکات موذیانه خط تحریف بگذرند. در وضعیت ناکامی تحریم‌ها، آنها هستند که به فشار دشمن ضریب می‌دهند و جنگ ترکیبی را پیش می‌برند. رهبر انقلاب در این باره مرداد ماه سال ۱۳۹۹ فرمودند: «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد؛ زیرا که عرصه، عرصه‌ جنگ اراده‌ها است؛ وقتی جریان تحریف شکست خورد و اراده‌ ملّت ایران، همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر اراده‌ دشمن فائق می‌آید و پیروز خواهد شد».
 
یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳

افشای ماهیت باند داعشی جولانی  با نسل‌کشی علویان 

رسول سنائی‌راد

 جنایت و خشونت باند محمد جولانی علیه طایفه علوی که از مهاجرت‌های اجباری ساکنان علوی مناطق مرکزی سوریه و هجوم به خانه‌های علوی‌ها در مناطق ساحلی و ربایش‌های وحشیانه شروع شده بود، پس از اعتراضات مردمی در شهر‌های جبله، لاذقیه و طرطوس وارد مرحله جدیدی از نسل‌کشی و تروریسم هدفمند شده که نمونه آن را فقط می‌توان در پرونده رژیم صهیونیستی و اسلاف داعشی همین باند جنایتکار حاکم بر دمشق جست‌و‌جو کرد. 
تروریست‌های تکفیری تحت امر جولانی که در برابر اشغال سرزمین‌های سوریه از سوی ارتش رژیم صهیونیستی فقط نظاره‌گری به دور از هرگونه واکنش و اقدام بوده و هزاران کیلومتر از اراضی راهبردی سوریه را به صهیونیست‌ها واگذار کرده‌اند، در برابر اعتراضات جوانان علوی به خشم آمده از وقاحت و ظلم نیرو‌های خودسر و چندملیتی تحریرالشام و متحدان آن، دست به جنایت‌های وحشیانه و نسل‌کشی زده و با تروریست‌های صهیونیستی مسابقه آدم‌کشی و بی‌رحمی می‌دهند. 
با وجود پنهانکاری و سانسور شدید اعمال شده از سوی تروریست‌ها، درز صحنه‌هایی از ظلم و جنایت نیرو‌های جولانی علیه مردم مظلوم طایفه علوی، بسیار تکان‌دهنده بوده و ماهیت داعشی باند جنایتکار حاکم بر دمشق را نشان می‌دهد. جنایت‌هایی چون:
۱- شلیک کور به هر عابر در مناطق آشوب‌زده و ناامن‌سازی مناطق مسکونی علویون. 
۲- کشتار‌های دسته‌جمعی برای ایجاد رعب و وحشت و مجبورسازی به مهاجرت و تخلیه مناطق. 
۳- دستگیری‌های گسترده و جمعی جوانان و اعمال خشونت و تحقیر علیه آنان. 
۴- اعدام‌های گروهی و بدون هرگونه بررسی و محاکمه حقوقی و قانونی. 
۵- آتش زدن اجساد شهدا یا پرتاب و رهاسازی آنها در کوه، دشت و جنگل. 
میزان و نوع جنایت و وحشیگری مافیای جولانی به آن اندازه بوده که صدای اهل سنت و حتی برخی مسلحین همکار این باند جنایتکار را درآورده و به مغایرت این اقدامات وحشیانه با موازین مورد ادعای حاکمان دمشق اعتراض کرده‌اند. 
با وجود چنین جنایت‌های آشکار و نقض حقوق انسانی از سوی نیرو‌های تحت امر محمد جولانی که مصداق عینی نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت به حساب می‌آید، متأسفانه سیل کمک‌های برخی کشور‌های منطقه و حمایت آنان از جنایتکاران ادامه داشته و دولت‌های غربی نیز به جز چند مورد ژست اعتراضی صوری، هیچ اقدام عملی و جدی برای توقف ماشین کشتار و جنایت تروریست‌های دولت خودخوانده جولانی انجام نداده‌اند. 
همین حمایت‌ها و بی‌تفاوتی‌هاست که مشوق تروریست‌های تکفیری برای ادامه جنایت بوده و با تصور تثبیت پایه‌های قدرت ظالمانه خود از هیچ اقدام وحشیانه‌ای فروگذار نیستند. 
با وجود این، این اقدامات را باید زمینه رسوایی تروریست‌های جولانی و مقدمه شکل‌گیری خیزشی بزرگ و مردمی در داخل سوریه علیه مافیای فرقه‌ای حاکم بر دمشق دانست. عواملی که به این خیزش کمک می‌کنند عبارت‌اند از: 
۱- مغایرت این جنایت‌ها با ادعا‌های اولیه جولانی به رعایت حقوق پیروان تمام مذاهب و اقوام سوری. 
۲- فاصله گرفتن مافیای فرقه‌ای جولانی با ادعای برپایی حکومت دموکراتیک و مشارکت تمام اقوام و مذاهب. 
از سوی دیگر دست زدن به این حجم از جنایات و کشتار علیه مردم به ویژه خانواده‌ها و زنان و کودکان موجب شکل‌گیری نفرت، انزجار و خشم مردم و تشدید اراده مبارزه برای نجات و ر‌هایی از ظلم تروریست‌های تکفیری و همچنین ایجاد پیوند و اتحاد بین تمامی اقوام و مذاهب برای مبارزه با فرقه‌گرایی تکفیری و مافیایی حکومت جولانی خواهد شد. 
این جنایت‌ها نقاب از چهره گریم شده و شخصیت تروریستی جولانی و نیرو‌های او برداشته و کت و شلوار و کراوات عاریتی او را برای نمایش چهره‌ای جدید و دموکرات بی‌اعتبار می‌کند و زمانی که اقوام و مذاهب مورد ستم خود را در بن‌بست ستم تروریست‌ها ببینند، مبارزه را تنها راه پیش روی خود خواهند یافت و همین پاشنه آشیل این باند مافیای جنایت خواهد بود.
یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳

غرب در پی مذاکره نیست

بیژن مقدم
تلاش غربی‌ها برای مطرح کردن برنامه هسته‌ای ایران در شورای امنیت در شرایطی است که آنها کاملا به ابعاد فنی پرونده ایران آگاه هستند و رویه آنها نشان می‌دهد که قرار نیست مسأله هسته‌ای ما حل شود، زیرا اگر قرار بود این پرونده در مسیر فنی و حقوقی خود پیش برود، خیلی زودتر از اینها باید حل می‌شد یعنی زمانی که ما اجازه دادیم آژانس، دوربین‌های بسیار زیادی در تاسیسات هسته‌ای کار بگذارد و بازرسان آژانس دسترسی بسیار بالایی دریافت کردند به شکلی که شاید این حد از دسترسی آژانس به تاسیسات یک کشور از سوی کارشناسان کم‌سابقه یا بی‌سابقه عنوان شده است. ایران هر نوع همکاری لازم برای رفع نگرانی‌های ادعایی آنها انجام داد و حسن نیتش را ثابت کرد، حتی شاهد ریختن بتون در تاسیسات هسته‌ای بودیم.

از سوی دیگر ما در اینجا از جریانات سیاسی مختلف در شورای امنیت و مذاکره کننده داشتیم و برای حل این پرونده تلاش کردند که نشان می‌دهد تمام نظام با همه سلایق گرایش به حل این مشکل داشتند و دارند، اما دقیقا عملکرد غرب قرار نیست این پرونده حل شود. ما دبیر‌های مختلف شورای عالی امنیت ملی با سلایق و برخورد‌ها و ویژگی‌های متفاوت داشتیم و همه آنها با تمام توان تلاش هم کردند تا مسأله را حل کنند ولی طرف مقابل ما با عهدشکنی نشان داد که نمی‌خواهد این مسأله را حل کند. آخرین مدل برای حل ماجرای هسته‌ای ایران توافق جامع برجام بود که عملا بی‌سرنوشت شده است. در حالی که آمریکا با زیر پا گذاشتن برجام عملا ایران را وادار به تعلیق برخی تعهدات آن کرده است، حالا کشور‌های اروپایی که خودشان هم هیچ اقدامی در جهت انجام تعهدات‌شان نکرده‌اند، پشت آمریکا ایستاده‌اند. باید توجه داشت که غرب به پرونده هسته‌ای به عنوان یک اهرم فشار نگاه می‌کند و در واقع، آنها دنبال مهار ایران از این طریق هستند. در این مسیر هم با توجه به این‌که آژانس انرژی اتمی در اختیار آنهاست و منشا صدور قطعنامه‌های سیاسی علیه ایران شده و رسانه‌های جریان اصلی هم مشغول پروژه ایران‌هراسی هستند، فعلا هم دوباره در حال القای خطرناک بودن پرونده هسته‌ای ایران و نزدیک ساختن بمب هستند. ایران برای مقابله با این فضاسازی علاوه بر پیگیری دیپلماسی فعال و انتقال موثر ومداوم این پیام که برنامه هسته‌ای کشورمان صلح‌آمیز است، اقدام به تقویت بازدارندگی نظامی کرد تا محاسبات غلط دشمن را تغییر دهد. درواقع وقتی طرف مقابل شما در بالاترین سطح، ادبیات تهدیدآمیزی به کار می‌گیرد و برای القای دو قطبی مذاکره یا حمله به جامعه تلاش می‌کند، باید بدانند که در صورت اعمال هر نوع تهدیدی منافع آنها به شدت در خطر است و با حضور نظامی در این منطقه، خود را در معرض خطر پاسخ پشیمان‌کننده ایران قرار داده‌اند. چنان‌که اخیرا هم رهبر معظم انقلاب فرمودند: «رویکرد ما در این شرایط این است که اگر تهدید کنند، تهدید می‌کنیم و اگر تعرض کنند تعرض می‌کنیم و به تعبیر دیگر، هر اقدام خصمانه‌ای از سوی طرف مقابل، به طور طبیعی پاسخ متناسب ایران را دریافت خواهد کرد.»

 
یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳

گزارش‌های مهمل در بستر اقتصاد ازهم‌گسیخته

محمدرضا یوسفی شیخ‌رباط
 

رهبری در جمع کارگزاران حکومت به طرح این نکته پرداختند که آقای رئیسی در مواجهه با شرکت‌های بزرگ دولتی که درآمدهای ارزی خود را به بازار نیمایی عرضه نمی‌کردند، از آنان خواست که پروژه‌های بزرگ آبی، پالایشگاهی و نیروگاهی در مناطقی از کشور را اجرا کنند. آن شرکت‌ها نیز پس از مدتی گزارشی از عملکرد خود به آقای رئیسی ارائه کردند. رهبری در‌این‌باره بیان کردند که «البته گزارشی که از اقدامات آن شرکت‌ها به ایشان داده بودند، گزارشی مهمل بود و به‌هرحال، این قابل قبول نیست که درآمد ارزی شرکت‌های دولتی در اختیار دولت و بانک مرکزی قرار نگیرد و برای حل این مسئله باید تدبیری اتخاذ شود» (تابناک، ۱۹ اسفند ۱۴۰۳).

این سخن رهبری، بیان‌کننده یک ضعف مهم در ساختار اجرائی کشور است که باید به چگونگی شکل‌گیری آن و راهکارهای برون‌رفت از آن اندیشید. در سال 1397 که تحریم‌ها تشدید شد و کشور با کاهش درآمدهای نفتی مواجه شد، بنگاه‌های خاص که از منابع یارانه‌ای استفاده می‌کنند، حاضر نشدند‌ ارز حاصله را در بازار نیمایی عرضه کنند. رئیس بانک مرکزی وقت تلاش کرد تا آنان را متقاعد کند ارز خود را در آن بازار عرضه کنند و موفق نشد. سپس تلاش کرد ‌آنان را متقاعد کند بخشی از درآمد ارزی را در آن بازار عرضه کنند. هر‌چند تا اندازه‌ای این اتفاق رخ داد، اما ایشان کاملا موفق نشد. بیان رهبری نشان می‌دهد که رئیسی ناامید از این شرکت‌ها شده و تلاش کرده‌ توافقی با آنان داشته باشد‌ تا این شرکت‌ها را وادار کند در طرح‌های بزرگ آبی، پالایشگاهی و نیروگاهی کشور مشارکت کنند. این توافق حاصل شده، اما گزارشی مهمل از عملکرد این شرکت‌ها به ایشان داده شد که از ظاهر سخن رهبری به دست می‌آید که رئیس‌جمهور وقت متوجه مهمل‌بودن آن نشده است، اما رهبری به مهمل‌بودن آن اذعان دارد. به نظر می‌رسد روند سابق ادامه داشته است؛ زیرا پس از حذف ارز نیمایی و ایجاد بازتر ارز توافقی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس اظهار کرد: امروز محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی، جلسه‌ای با پتروشیمی‌ها داشت تا ارزهای در اختیار خود را عرضه کنند (همشهری 10 دی 1403). پرسش این است که چرا دولت‌ها با وجود تفاوت دیدگاه سیاسی و جناحی نمی‌توانند این شرکت‌ها را وادار کنند ‌درآمدهای ارزی خود را به‌طور کامل در این بازار عرضه کنند. چند نکته در این راستا می‌تواند علت آن را توضیح دهد.

هر‌چند در قانون اساسی، سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی تعریف شده است، اما به‌واقع بخش چهارمی در اقتصاد وجود دارد که نه دولتی و نه تعاونی و نه خصوصی است. این بخش به نهادهای عمومی غیردولتی موسوم می‌شود. شرکت‌های وابسته به ستاد اجرایی فرمان امام، قرارگاه خاتم و آستان قدس رضوی را می‌توان از این قبیل دانست. بنگاه‌های وابسته به این نهادها رشد زیادی داشته است گروه اقتصادی مفید در نفت و انرژی و گروه اقتصادی تدبیر نیز حوزه گسترده‌ای از اقتصاد را شامل می‌شود. هلدینگ‌ها و شرکت‌های وابسته به قرارگاه خاتم نیز حوزه گسترده‌ای را شامل می‌شود. به‌طور دقیق سهم این بخش از کل اقتصاد روشن نیست. ادعاهایی نیز که تاکنون شده، حدس و گمانه‌زنی است.

 

هیچ داده مستند و روشنی از عملکرد این شرکت‌ها ارائه نشده است. از سوی دیگر، با شرکت‌های شبه‌دولتی نیز مواجه هستیم. مدیرکل ارزیابی عملکرد شرکت‌ها و کنترل کیفیت دیوان محاسبات گفت: تعداد دقیق شرکت‌های دولتی، مؤسسات بیمه و بانک‌های دولتی که در پیوست بودجه 1402 آمده، 341 مورد است، اما اگر تعداد شرکت‌هایی که تحت کنترل و مدیریت دولت است و همچنین شرکت‌های وابسته به نهاد‌های عمومی غیردولتی را اضافه کنیم، تعداد کل شرکت‌ها به سه‌هزار‌و 255 مورد می‌رسد. تعداد شرکت‌های شبه‌دولتی که از نظر ماهیت دولتی نیستند، اما تحت کنترل دولت هستند و دولت در عزل و نصب‌ها و راهبری‌ها ورود دارد، به دو‌هزار‌و 116 مورد می‌رسد (شرق، 24 دی ۱۴۰۲). براساس این گزارش، تعداد شرکت‌های بخش عمومی غیردولتی 798 شرکت است، اما حجم و سهم آنان از اقتصاد مشخص نشده است. در این ساختار اقتصادی یک بخش دولتی، بخش شبه‌دولتی، بخش عمومی غیردولتی و در کنار اینها دو بخش بسیار ضعیف خصوصی و تعاونی در حال فعالیت هستند. هر‌کدام از این بخش‌ها بر‌اساس الزامات خود عمل کرده و به یقین در مجموع به زیان منافع ملی است. شاید این تعدد و ازهم‌گسیختگی در هیچ‌کجای دنیا نظیر نداشته باشد.

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳

چین جدید کپی برابر اصل مائو

طاهر جمشید زاده

 امپراطوری احیاء شده شی و اژدهای زرد به زعم و باور نویسنده این نوشتار و به اصطلاح سیاست چین کمونیست، همان نسخه ورژن امروزی عصر دیجیتال و ریز تراشه- کپی برابر اصل مائو- و همان تز معروف مائو رهبر و بنیان گذار چین است که« گربه مهم نیست؛ سیاه یا سفید باشد و مهم این است که موش را بگیرد.» و ما هم با این تمدن دیرینه کهن بوم و بر و غنای پرآوازه فرهنگی نیاز است که سیاست های اقتصادی که در دوران استوانه انقلاب- آیت اله هاشمی رفسنجانی فقید- و رییس شهیر و نام آور اصلاحات شکوفا شد و در دوره احمدی نژاد با یک پسرفت تاریخی به قبل از ۸۴ در تونل زمان عودت و بازگشت داده شدیم از نو طرحی تازه دراندازیم؛ مانند بهار که فصل نوزایی و دگردیسی طبیعت و رنگ ها است و در آستانه آن که همراه با بهار معنوی قرآن شده، اجرا و پیاده کنیم و حالا هر کسی که می خواهد سکاندار خطه خطیر وزارت کلیدی و حساس اقتصاد ایران پس از استیضاح وزیر اقتصاد دولت چهاردهم شود باید مسائل کلیدی اقتصاد ایران را برای خروج از بحران و بیماری اقتصاد هلندی و آفت رانتیریسم که سال هاست پیکره آن را مریض کرده؛ قبل از اینکه متاستاز بدهد جلوی آن را با آلترناتیوها و جایگزین مناسب و ارتباط با اقتصاد جهانی و به ویژه ارتباط گسترده تر با چین و عربستان دو‌ چندان کرده و تسریع کند. چین در نظر دارد کنترل آبراهه های کلیدی جهان را در قبضه و ید خویش بگیرد تا تجارت جهانی را کنترل کرده و برای به چالش کشیدن ایالات متحده به برتری و استیلای نظامی برسد.

پاناما از نظر فنی مالک کانال پاناما است؛ ولی چین در دو سمت این کانال بنادر خود را رهبری و مدیریت می‌کند. این مسئله به پکن این اجازه را می‌دهد که کنترل خود را بر زیرساخت های دوگانه به سطح نظامی برساند و عملاً در فرصت و موقعیتی قرار بگیرد که دسترسی به این آبراهه حیاتی را به خصوص برای ایالات متحده ممنوع سازد. چین اکنون دومین مشتری بزرگ کانال پاناما قلمداد می‌شود و فقط ایالات متحده را در مقابل خویش و رقیب اصلی خود می‌انگارد. برخی بر این اعتقاد هستند که نفوذ چین تا اینجا باعث افزایش نامتناسب هزینه‌های ترانزیتی آمریکا گردیده است و این قضیه که چون قضیه کیلی در ریاضیات بسیار لم دار شده به ویژه پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و لفاظی‌های او بر سر تصاحب این کانال و تملک گرینلند، در واقع این قضیه سیاست بی‌طرفی پاناما را بر اساس معاهده ۱۹۷۸ میلادی با ایالات متحده نقض می‌کند. دولت دونالد ترامپ بر این باور است که این معاهده لغو و ملغی گردیده است. همچنین گفته می‌شود نفوذ چین در کانال پاناما به طور مستقیم منافع اقتصادی، نظامی و ژئوپلتیک ایالات متحده را در سطح منطقه و جهان تهدید جدی می‌کند. محاسبه و ارزیابی دولت آمریکا صحیح است. اگر به این مسئله بزرگتر بیندیشیم، حزب کمونیست چین که زمانی بر رهبری مائو که تنها یک تز مشترک داشت « برای رسیدن به هدف مهم نیست گربه سیاه یا سفید باشد و مهم این است که موش را بگیرد.»

حالا پکن در عصر دیجیتال، ریز تراشه و هوش مصنوعی؛ نسخه ورژن و به روز شده این تز رهبر سابق خویش را با طرحی نو ارائه داده است. پکن حضور و نفوذ خویش را به کمک ابتکار کمربند و جاده در آمریکای لاتین بسط و گسترش داده است و قلمرو خویش را بر این آبراهه جهانی گسترانده است. درست همان طور که در بسیاری از نقاط استراتژیک و راهبردی جهان دست به این کار زده است. ابتکار کمربند و جاده که به نام- یک کمربند؛ یک جاده- هم شناخته می‌شود؛ طرح جهانی در حوزه زیرساخت و سرمایه‌گذاری است که با توسعه زیرساخت‌های لازم مانند جاده، راه آهن، بندر و خطوط لوله انرژی؛ پای سرمایه، نفوذ و نیروی کار چینی را به کشورهای سراسر جهان باز می‌کند. مشارکت در ابتکار کمربند و جاده معمولاً باعث تضعیف دولت‌های خارجی می‌شود و آنها را ژرف و عمیق بدهکار پکن می‌سازد؛ در نهایت موجب تضعیف حاکمیت یا کنترل این کشورها در بنادر ساخت چین و دیگر زیرساخت‌ها می‌شود. واگذاری کنترل اقتصادی کانال از پاناما به پکن، نمونه‌ای شاخص و بارز از راهبرد فراگیر حزب کمونیست چین است « رویکرد پانامای» پکن، رویکردی سیستماتیک برای در اختیار گرفتن آبراهه های راهبردی، خطوط کشتیرانی و بنادر جهان است. آیتم‌ها و مؤلفه‌های اصلی این راهبرد شامل حضور در عرصه دریایی جهانی، گسترش نفوذ از طریق قراردادهای ابتکار کمربند و جاده و توسعه سیاست‌های نظامی و جزایر مصنوعی در نقاط کلیدی سراسر جهان هستند. هدف؛ اشاعه قدرت رژیم تحت پکن برای براندازی نظام تجارت جهانی تحت رهبری ایالات متحده آمریکا و سیاست خطوط آزاد کشتیرانی این کشور است. کانال پاناما اولین کانال نیست،

ولی یکی از آبراهه های کلیدی جهان قلمداد می‌شود که چین آن را به واسطه سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی و با حضور نظامی از طریق ابتکار کمربند و جاده تحت کنترل خود درآورده است. از منظر چین دریای جنوبی از بیشترین درجه اهمیت برخوردار است؛ با توجه به اینکه سالانه حدود ۳ تریلیون دلار کالا- یک سوم از حمل و نقل جهانی-بوسیله این دریا جا به جا و منتقل می‌شود؛ چین در این منطقه اقدام به ساخت جزایر مصنوعی و تأسیسات نظامی کرده تا قدرت و استیلای خویش را به رخ جهانیان و به ویژه ایالات متحده که در رقابت شانه به شانه اقتصادی با او است، بکشاند. البته این اقدام ضمانت‌های امنیتی آمریکا برای کشورهای منطقه از تایوان گرفته تا کره جنوبی و ژاپن را به طور مستقیم به چالش می‌کشد و این امر موجب افزایش تنش با کشورهای همسایه و قدرت‌های جهانی به خصوص ایالات متحده و تایوان شده است. راهبرد نیروی دریایی چین از زمان به قدرت رسیدن شی جین پینگ، رهبر چین؛ در سال ۲۰۱۳ میلادی در دستور کار قرار داشته است. تسلط بر آبراهه های کلیدی،از بلندپروازی‌های فراگیر شی برای اعمال نفوذ و نقش آفرینی در ترانزیت کالا، انرژی و قدرت نظامی در نقاط حیاتی جهانی روایت این سال ها، ماه ها و روزهای آتی پیش روی اژدهای زرد آسیا است. این طرح با اتکا بر حول محور گرانیگاه چهار حوزه راهبردی در پی تضمین جایگاه چین به عنوان یک قدرت برتر جهانی است، سلطه اقتصادی،حضور نظامی راهبردی بی‌رقیب و نفوذ ژئوپلتیک بی‌حساب و کتاب در بخش تجارت جهانی و امنیت انرژی، اساساً موقعیت حزب کمونیست چین در گرو مقابله و شکست آمریکا است. رؤیای بزرگ چین؛ برای رسیدن به جایگاه قدرت برتر جهانی در حوزه‌های فوق بستگی دارد. در واقع این مسائلی که پیشتر در سطور بالا آمد، بلند پروازی‌های واقعی شی و حزب کمونیست چین هستند، بدیهی است که دولت دونالد ترامپ نه تنها به این بلندپروازی‌های بزرگ آگاه و واقف است؛ بلکه برای به چالش کشیدن آنها نیز آمادگی لازم را دارد و از کانال پاناما استارت کار خود را آغاز کرده است و در آینده نزدیک منازعه و ستیز و گریز این دو قدرت برتر اقتصادی در عرصه جهانی بسیاری از معادلات را تحت تأثیر و لوای خویش قرار خواهد داد و چه بسا ممکن است در صورت تفاهم و حل نشدن از راه دیپلماسی که بعید به نظر می‌رسد به یک درگیری نظامی در این منطقه نیز سوق داده و کشیده شود.

یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳

شخصیت رئیسی نشانه است!

احسان صالحی

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار روز شنبه با مسئولان نظام، حاوی فرازهای مهم و کلیدی بود. شروع سخنان ایشان با گرامیداشت یاد شهید رئیسی و خدمات او با تعابیری برجسته بود. در ضمن بحث و تأکید بر ضرورت بازگشت ارزهای حاصل از صادرات نیز مجدد از آن شهید یاد و به ابتکاری که او برای وادار کردن شرکت‌ها به بازگرداندن ارزهای صادرات رسیده بود، اشاره کردند.
تعبیر رهبر انقلاب این بود که گزارشی که آن شرکت ها از اقدامات خود به شهید رئیسی داده بودند، گزارشی مهمل بود و نشان‌دهنده انجام کاری در این زمینه نبود. پس از انتشار این بخش از بیانات، جریانی کینه‌توز و سازمان دهی شده که با گذشت ۱۰ ماه از شهادت رئیس‌جمهور هنوز سرگرم تخریب و توهین به آن شهید بزرگوار است، با تحریف آشکار سخن رهبری مدعی شد که ایشان گزارش رئیس‌جمهور را مهمل خوانده است. این تحریف با تخریب ترکیب شد و حساب‌های کاربری مشخصی که در زمان حیات شهید رئیسی نیز کسب و کارشان همین بود، مجدد اشتهای سیری ناپذیر خود را برای تخریب شهید رئیسی به کار انداختند.
در خصوص موضوع بازگشت ارزهای حاصل از صادرات، این مسئله از دوره ریاست شهید رئیسی بر قوه قضاییه و پس از آن در دوره ریاست جمهوری، جزو مهم ترین دستورکارهای مورد پیگیری ایشان بود که توفیقات مهمی نیز حاصل شد. تأمین نزدیک به ۷۰ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایه‌ای با نرخ مصوب در سال ۱۴۰۲ (۳۰ درصد بیش از متوسط ۴ سال قبل از آن) ناشی از همین اهتمام و برنامه‌ریزی دولت سیزدهم بود.
اما آن چه موضوع این نوشتار است، بررسی انگیزه و هدف ماشین تخریب علیه کسی است که عمر خود را در مسئولیت‌های خطیر و حساس برای خدمت مردم و انقلاب گذراند و سرآخر نیز در همین راه جان خود را فدا کرد. کسی که با آن تشییع تاریخی بر دستان مردم بدرقه شد و رهبر معظم انقلاب که ابداً اهل اغراق در مقام توصیف افراد نیستند در وصف او گفتند یکی از بهترین‌ها زیر آسمان را از دست دادیم. همچنین ایشان در آخرین دیدار هیئت دولت سیزدهم با برشمردن ویژگی‌های ممتاز شهید رئیسی فرمودند که این موارد را می‌گویند تا به عنوان الگو ثبت شود.
با وجود آن فداکاری و عاقبت فداکارانه و مورد تأیید مردم و رهبری، علت تخریب شهید رئیسی چیست و آبشخور آن کجاست؟
البته کینه‌ها و رقابت های سابق در بروز برخی بداخلاقی‌ها مؤثر است. به خصوص وقتی نتایج افکارسنجی‌های اخیر حکایت از آن دارد که رئیسی، با اختلافی معنادار، محبوب‌ترین رئیس‌جمهور ۳۵ سال گذشته ایران است، اما این نمی‌تواند دلیل کافی برای این حجم از تخریب و کینه‌توزی باشد.
 علت را باید در ورای شخص رئیسی و با توجه به شخصیت رئیسی جست وجو کرد. شخص رئیسی بهانه و شخصیت او نشانه است.
به نظر می‌رسد مسئله و نزاع اصلی بر سر دو مؤلفه کلیدی است: ۱. تداوم حیات انقلاب و تبلور آن در رویش "انسان انقلاب اسلامی" و ۲. توفیق الگوی "دولت جوان انقلابی".
در درجه اول، انگیزه تخریب مجاهدانی همچون رئیسی، انتقام‌گیری از انقلاب و هدف تخریبگران، ضربه زدن به خط تولید "انسان انقلاب اسلامی" است. رئیسی، سلیمانی، نصرا...و همه مجاهدان راه خدا در این عصر تاریکی، حجت‌های الهی برای خلق هستند. در مرتبه‌ای بالاتر، اصل انقلاب اسلامی و جریان مقاومت، حجت خدا برای بشریت است. حجت و نشانه خدا مبنی بر این که در این دوره غلبه ظلمت نیز می‌توان پاک بود و خدمتگزار؛ می‌توان هم در قله مسئولیت‌های سیاسی و اجتماعی بود هم در قله صدق و اخلاص. می‌توان در سخت‌ترین شرایط، ماندگارترین آثار و خدمات را از خود به جای گذاشت. این شخصیت‌ها نشانه حیات انقلاب اسلامی هستند؛ سند زنده بودن انقلاب اسلامی، بازتولید مستمر انسان تراز انقلاب اسلامی است. علت اصلی این کینه‌توزی‌ها، کینه از اصل انقلاب است. انقلابی که خون جوشان شهیدان آن همچون حجت‌های آشکار و زنده، اجازه ارتجاع و به تعبیر رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر "خودفراموشی اجتماعی" را نمی‌دهد. البته افرادی که خود را هیزم این آتش می‌کنند، همگی شبیه هم نیستند؛ برخی از سر غفلت با جماعت کینه‌توز همراه می‌شوند که حساب آن ها جداست.
در سطحی دیگر، هدف از تخریب‌ها، مشوّه کردن الگوی "دولت جوان انقلابی" است. به یاد بیاوریم زمانی نه چندان دور را که تسلط نگاه و گفتمان "نمی‌توانیم و نمی‌شود" بر مجموعه اجرایی، کشور را معطل و دست‌بسته کرده بود. شهید رئیسی در شرایطی به تعبیر مسئولان دولت قبل از او سخت‌تر از جنگ تحمیلی بر سر کار آمد و در مقابل بحران‌های جدی همچون کرونا، خزانه منفی، تورم ۵۰ درصدی، نفت بدون مشتری، روابط آسیب‌دیده با همسایگان، قطعی آب و برق و گاز و... با توکل به خدا سراغ تک‌تک پرونده‌های باز و بحرانی رفت و برای علاج و اصلاح آن ها برنامه‌ریزی کرد. بنابراین، جریانی که اساساً با نظریه و الگوی نظام انقلابی و برآمدن کارگزاران مؤمن به اهداف و روش های انقلاب در ستیز است، طبیعی است که روزی را بدون تخریب و تهمت به آن الگو و مصادیق آن نگذراند.
در این کارزار که با نگاهی کلان متفاوت از زدوخوردهای رایج سیاسی است، صیانت از شخصیت شهید رئیسی و ترویج آن، نه حمایت از یک شخص بلکه صیانت و ترویج "انسان انقلاب اسلامی" و "الگوی دولت جوان انقلابی" است.
یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳

فراتر از یک حماسه فراتر از یک تشییع

حنیف غفاری 
با گذشت حدود سه هفته از برگزاری مراسم گسترده و بی‌سابقه تشییع رهبران شهید مقاومت در بیروت ، رسانه های غربی و صهیونیستی همچنان در برابر این خیزش معنادار ملت لبنان در دفاع از گفتمان ، موجودیت و استراتژی مقاومت سکوت کرده اند. این سکوت ، از یک سو نشأت گرفته از وحشت دشمن صهیونیستی و آمریکا از خیزش عظیم ملت های منطقه در رثای مقاومت و از سوی دیگر، منبعث از تلاش وقیحانه آنها جهت بایکوت یک حماسه عظیم در لبنان، سرزمین سروهاست. 
اصلی ترین رسالت رسانه ای و منطقه ای حامیان بی شمار گفتمان مقاومت، تمرکز بر حماسه تشییع شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفی الدین در بیروت است. اساسا یکی از دلایل خلق بحران های جدید منطقه ای از سوی رژیم اشغالگر قدس، آمریکا و حکومت خودخوانده جولانی در سوریه، تمرکززدایی از پیوند مستحکم و ناگسستنی ملت های مسلمان و ملت های آگاه دیگر نقاط دنیا نسبت به سید مقاومت و مسیر مقدسی است که حزب الله و دیگر گروه های مقاومت تا آخرین قطره خون نسبت به آن وفادار خواهند ماند. واقعیت امر این است که دشمنان مقاومت ، ماهیت این جنبش مقدس متعاقبا خصائص و ویژگی هایی مانند پویایی و جاودانگی آن را نشناخته اند. مقاومت نه تنها از معادلات منطقه و جهان حذف شدنی نیست، بلکه دیگر نمی توان آن را محدود و محصور در منطقه غرب آسیا و جهان اسلام تلقی کرد. 
دو سید شهید مقاومت در لبنان، تبدیل به نماد استواری و ایستادگی در برابر ظلم ، استکبار و استعمار فرانو شده اند. امروز نه تنها منطقه، بلکه دنیا در برابر ارزش و عظمت شهدای مقاومت سر تعظیم فرود می آورد .قطعا تقلای دشمنان در سانسور و کتمان این روند کلان و رو به رشد در نظام بین الملل، راه به جایی نخواهد برد زیرا جنبش های اصیلی که بر مبنای فطرت و اصالت بشری و در مبارزه با جبهه باطل شکل می گیرند، هرگز تاریخ مصرف و نقطه پایانی نخواهند داشت. این قاعده به صورت خاص در خصوص حزب الله لبنان صادق است. مقاومتی که امروز در لبنان بیش از پیش شاهد تبلور آن هستیم، فراگیر و عمیق است.
این مقاومت، سبک زندگی و زیست سیاسی، فردی و اجتماعی بسیاری از ملت های آگاه در جای جای دنیا را تحت تاثیر خود قرار داد. حمایت گسترده ای که امروز در ۵ قاره جهان نسبت به مسئله فلسطین و در ضدیت مطلق با عملکرد و بلکه موجودیت رژیم اشغالگر و متوحش صهیونیستی و آمریکا شکل گرفته، معلول همین قداست و اصالت است. 
مراسم تشییع شهید سید حسن نصرالله و شهید صفی الدین، نقطه عطفی تاریخی در منطقه و جهان محسوب می شود. مخاطب این تشییع پرمعنا، همه انسان های مستقل و آگاه هستند. انسان هایی که تبلور قدرت و قوت جمعی آنها، در نهایت نابودی جبهه باطل را رقم خواهد زد.  رهبران شهید مقاومت  در مراسم تشییع خود نیز حماسه ای
 دیگر را در مواجهه با دشمن صهیونستی رقم زده و مسیر ایستادگی و پیروزی غایی بر دشمن ستمکار را به جهانیان نشان دادند.دشمنان چه بخواهند یا نخواهند،  مقاومت نفس تازه کرده و فصل نوینی از حیات آن آغاز شده است.
یادداشت روزنامه‌های چهارشنبه ۲۳ اسفندماه ۱۴۰۳
 
تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران ۱۴۰۲
عبور از وضعیت زرد

مصطفی نصری

سرمایه اجتماعی به ‌عنوان یکی از مؤلفه‌های کلیدی توسعه جوامع، نقشی اساسی در تقویت ارتباط میان مردم و نظام حکمرانی ایفا می‌کند. این مفهوم که از اعتماد، همکاری و مشارکت اجتماعی تشکیل شده است، سال ۱۴۰۲ در ایران تحت تأثیر عوامل متعدد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. در گزارشی که مرکز پژوهش‌های مجلس اخیرا در این باره ارائه داده است به تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران در سال ۱۴۰۲ پرداخته شده و با تمرکز بر 3 شاخص اصلی «اعتماد به حکمرانی»، «ارتباط بین ملت و دولت» و «مشارکت اجتماعی»، عوامل مؤثر بر افزایش یا کاهش سرمایه اجتماعی بررسی شده است. همچنین این گزارش با بهره‌گیری از شاخص‌های جهانی مانند شاخص رفاه لگاتوم و شاخص حکمرانی بانک جهانی، جایگاه ایران را در این زمینه‌ها ارزیابی کرده و پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت ارائه می‌دهد.
* سرمایه اجتماعی حاکمیت رشد کرد
در سلسله گزارش‌های پایش سرمایه اجتماعی در مرکز پژوهش‌های مجلس، سرمایه اجتماعی حاکمیت در 3 بستر توئیتر، تلگرام و اینستاگرام مورد سنجش و تحلیل قرار می‌گیرد. نتایج این گزارش‌ها نشان می‌دهد سرمایه اجتماعی حاکمیت در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ رشدی نسبی داشته است. طبق سلسله گزارش‌های پایش سرمایه اجتماعی دارای 3 مؤلفه اساسی اعتماد به حکمرانی، نکویی روابط دولت و ملت و مشارکت عمومی بوده است. اعتماد به حکمرانی در سال ۱۴۰۲ همچنان تا حدودی تحت تأثیر ناآرامی‌های سال 1401 مانده است اما بیش از همه مسائل اقتصادی بر سرمایه اجتماعی اثرگذار بوده است، چنانکه در مؤلفه اعتماد به حکمرانی حدود نیمی از رویدادهای مؤثر به شرایط اقتصادی مرتبط است. از طرف دیگر در این مدت شاخص مشارکت اجتماعی دچار کاهش شده و بر سرمایه اجتماعی اثر منفی گذاشت. عوامل افزایشی سرمایه اجتماعی همچون کاهش قیمت ارز و طلا و نیز افزایش وام مسکن و ازدواج و عادی‌سازی روابط ایران با عربستان و امارات  معمولاً «خبری و رخدادی» بودند، در حالی که عوامل کاهنده سرمایه اجتماعی همچون تورم و قواعد مربوط به پوشش روندی و انباشتی بودند. مطابق آنچه در این گزارش آمده است در جمع‌بندی عواملی که باعث فرسایش سرمایه اجتماعی شده‌اند 2 عامل اساسی کشف شده‌اند؛ اولا برخی اخبار باعث شکل‌گیری روایت‌هایی می‌شوند که در غیاب توضیح شفاف تبدیل به عامل بی‌اعتمادی به حاکمیت می‌شود، ثانیا بی‌سرانجامی پرونده‌ها یا مبهم بودن سرانجام و نتیجه پرونده‌های فساد و اختلاس که در سطح جامعه مطرح شده‌اند و افکار عمومی را دچار بی‌اعتمادی کرده‌اند سرمایه اجتماعی را دچار آسیب می‌کند.
* اعتماد به حکمرانی
در سال ۱۴۰۲ فضای سیاسی ایران نسبتاً آرام بود اما تبعات اقتصادی اعتراض‌های سال ۱۴۰۱ همچنان بر سرمایه اجتماعی تأثیر منفی گذاشت. داده‌ها نشان می‌دهد بیش از ۶۰ درصد رخدادهای مؤثر بر سرمایه اجتماعی در این سال ماهیت اقتصادی داشتند. تورم بالا و طرح‌های جدید مالیاتی از جمله عواملی بودند که شاخص اعتماد به حکمرانی را کاهش دادند. این مسائل، بویژه در شرایطی که هزینه‌های زندگی افزایش یافته بود، احساس ناامنی اقتصادی را در میان مردم تشدید کرد و اعتماد به توانایی دولت در مدیریت اقتصاد را تضعیف کرد.
با این حال، برخی اقدامات دولت مانند تثبیت قیمت ارز و طلا و افزایش وام‌های مسکن و ازدواج توانست اعتماد بخشی از مردم را جلب کند. این اقدامات نشان‌دهنده تلاش دولت برای پاسخگویی به نیازهای فوری جامعه بود و به ‌عنوان نقاط قوت در کارنامه حکمرانی ثبت شد. با وجود این، موضوع حجاب همچنان یکی از چالش‌های اصلی بود که اعتماد به حکمرانی را تحت تأثیر قرار داد. نبود بسترهای گفت‌وگویی و اقناعی برای تبیین این موضوع و رفع شبهات مرتبط با آن، به کاهش سرمایه اجتماعی منجر شد. کاربران فضای مجازی به ‌طور گسترده به این موضوع واکنش نشان دادند و انتقادات آنها نشان‌دهنده شکاف میان سیاست‌های رسمی و انتظارات جامعه بود. اعتماد به حکمرانی به ‌عنوان یکی از ارکان اصلی سرمایه اجتماعی، بشدت به عملکرد دولت در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی وابسته است. سال ۱۴۰۲ موفقیت دولت در تثبیت برخی شاخص‌های اقتصادی نشان داد اقدامات ملموس و قابل مشاهده می‌تواند اعتماد عمومی را تقویت کند. با این حال، ناکامی در مدیریت مسائل فرهنگی - اجتماعی مانند حجاب که به یک موضوع سیاسی تبدیل شده بود، نشان‌دهنده ضعف در استراتژی‌های اقناعی و ارتباطی دولت بود. این امر اهمیت ایجاد پلتفرم‌های گفت‌وگو و تعامل با جامعه را بیش از پیش برجسته می‌کند.
* ارتباط بین ملت و دولت
سال ۱۴۰۲ برخی رخدادها به بهبود ارتباط میان ملت و دولت کمک کردند. عادی‌سازی روابط ایران با عربستان و امارات با استقبال کاربران فضای مجازی مواجه شد و نشان‌دهنده حمایت عمومی از سیاست خارجی دولت بود. همچنین حوادثی مانند حمله رژیم صهیونیستی به غزه و حوادث تروریستی در کرمان و سراوان، احساس همبستگی میان مردم و دولت را تقویت کرد. این رخدادها با برانگیختن احساسات ملی، سرمایه اجتماعی را افزایش داد. مناسبت‌هایی مانند محرم، اربعین و ماه رمضان نیز به ‌عنوان فرصت‌هایی برای تقویت وحدت میان مردم و دولت عمل کردند. محتوای تولیدشده توسط کاربران در این ایام نشان‌دهنده همسویی ارزش‌های مردمی و سیاست‌های رسمی بود. این امر نشان می‌دهد دولت می‌تواند با حمایت از مراسم خودجوش مردمی، زمینه افزایش سرمایه اجتماعی را فراهم کند. در مقابل، برخی روندها و اخبار به کاهش سرمایه اجتماعی منجر شدند. ابراز ناامیدی کاربران از فضای سیاسی بسته، اخبار فساد (مانند ماجرای چای دبش)، لایحه عفاف و حجاب و تبلیغات گسترده گروه‌های معاند برای تحریم انتخابات، همگی اعتماد عمومی را تضعیف کردند. این عوامل نشان‌دهنده چالش‌های دولت در مدیریت افکار عمومی و مقابله با روایت‌های مخالف بود. بر خلاف انتظار، برخی اخبار مهم مانند پیوستن ایران به معاهدات بریکس و شانگهای تأثیر چندانی بر افزایش سرمایه اجتماعی نداشتند. این امر ممکن است به دلیل عدم ارتباط مستقیم این رخدادها با زندگی روزمره مردم یا ضعف در اطلاع‌رسانی مؤثر باشد. ارتباط میان ملت و دولت در سال ۱۴۰۲ تحت تأثیر ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی قرار داشت. موفقیت در بهره‌برداری از مناسبت‌های ملی و مذهبی نشان‌دهنده پتانسیل بالای فرهنگ و ارزش‌های مشترک برای تقویت سرمایه اجتماعی است. با این حال، ناکامی در مدیریت بحران‌های داخلی مانند فساد و موضوع حجاب، ضرورت بازنگری در استراتژی‌های ارتباطی دولت را نشان می‌دهد.
* مشارکت اجتماعی
مشارکت اجتماعی که به معنای همراهی مردم و دولت در پیشبرد اهداف مشترک است، سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبل افزایش یافت اما همچنان از 2 شاخص دیگر (اعتماد و ارتباط) پایین‌تر بود. این شاخص تحت تأثیر 2 موضوع اصلی کاهش یافت؛ محتوای مرتبط با حضور زنان بی‌حجاب در فضای عمومی به ‌عنوان مشارکت منفی تلقی شد و شاخص مشارکت اجتماعی را کاهش داد. به عنوان عامل دوم نیز تبلیغات منفی و دلسردکننده در نیمه دوم سال ۱۴۰۲، مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم را کاهش داد و نتایج انتخابات نیز این افت را تأیید کرد. در مقابل، برخی اخبار مانند احتمال بازگشت چهره‌های محبوب به صداوسیما و عفو برخی خبرنگاران و هنرمندان، بازتاب مثبتی در فضای مجازی داشت و مشارکت اجتماعی را افزایش داد. همچنین کاهش اقبال به رسانه‌های فارسی‌زبان معاند نشان‌دهنده افت نفوذ این رسانه‌ها و افزایش تولید محتوای انتقادی علیه آنها توسط کاربران بود. اخباری مانند حضور زنان در ورزشگاه‌ها و احیای دریاچه ارومیه، بر خلاف انتظار، نتوانست مشارکت اجتماعی را به‌طور قابل‌توجهی افزایش دهد. این امر ممکن است به دلیل اولویت‌های متفاوت مردم یا ضعف در برجسته‌سازی این اقدامات باشد. مشارکت اجتماعی به ‌عنوان شاخصی که مستقیماً به رفتار مردم وابسته است، تحت تأثیر مسائل ملموس و روزمره قرار دارد. کاهش مشارکت در انتخابات و واکنش به موضوع بی‌حجابی نشان‌دهنده شکاف میان بخشی از جامعه و سیاست‌های رسمی است. در مقابل، کاهش نفوذ رسانه‌های معاند، فرصتی برای تقویت رسانه‌های داخلی و بازسازی اعتماد عمومی فراهم می‌کند.
* جایگاه ایران در شاخص‌های جهانی
بر اساس گزارش شاخص رفاه لگاتوم در سال ۲۰۲۳، ایران از میان ۱۶۷ کشور در رتبه ۱۲۶ قرار دارد. این شاخص که کیفیت حکمرانی را به ‌عنوان یکی از ارکان اصلی جامعه فراگیر ارزیابی می‌کند، نشان‌دهنده چالش‌های ایران در پاسخگویی سیاسی، حاکمیت قانون، اثربخشی دولت و کنترل فساد است. رتبه پایین ایران در این شاخص، ضرورت توجه به سرمایه اجتماعی و بهبود تعامل میان دولت و مردم را تأیید می‌کند. شاخص حکمرانی بانک جهانی نیز که از سال ۱۹۹۶ داده‌های بیش از ۲۰۰ کشور را بررسی می‌کند، مؤلفه‌هایی مانند مطالبه و پاسخگویی، ثبات سیاسی، اثربخشی دولت و کنترل فساد را می‌سنجد. وضعیت ایران در این شاخص نیز نشان‌دهنده ضعف در همراه‌سازی جامعه و جلب اعتماد عمومی است. مقایسه داده‌های داخلی با شاخص‌های جهانی نشان می‌دهد چالش‌های ایران در حوزه سرمایه اجتماعی تنها به عوامل داخلی محدود نمی‌شود، بلکه در مقایسه با استانداردهای جهانی نیز مشهود است. این امر ضرورت بازنگری در سیاست‌ها و تقویت مکانیسم‌های پاسخگویی را برجسته می‌کند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات