ترکیه در روزهای اخیر بار دیگر به یکی از محورهای اصلی تحولات منطقه مبدل شده است البته اینبار نه به عنوان بازیگری که مدعی تاثیرگذاری در معادلات منطقه است بلکه به دلیل شتاب گرفتن روند سیاست داخلی و برهم خوردن ثبات اجتماعی و سیاسی. در اقدامی ناگهانی دولتمردان ترکیه از بازداشت اصلی ترین رقیب انتخاباتی اردوغان به جرم تقلب در مدرک تحصیلی و فساد خبر دادند. دستگیری اکرم اماماوغلو شهردار استانبول و جدی ترین رقیب اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری آتی،موجب خشم گسترده در میان طرفداران اپوزیسیون و فعالان مدنی شده است. اماماوغلو چهارشنبه (۲۹ اسفند/ ۱۹ مارس) ، تنها چند روز پیش از اینکه به طور رسمی به عنوان نامزد اصلی حزب مخالف جمهوریخواه خلق برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۸ معرفی شود، دستگیر شد. حزب او این بازداشت را به عنوان یک کودتا محکوم کرده و وعده داده است که به اعتراضات ادامه خواهد داد. گزارشها از افزایش اعتراضات خیابانی در استانبول و آنکارا خبر میدهند، بهگونهای که نیروهای امنیتی برای کنترل اوضاع، حضور پررنگتری در مناطق مختلف شهرها دارند. همزمان نیز اردوغان در موضعی تند بر مقابله با معترضان تاکید کرده است که بر فضای تنش و خشونت افزوده است.
ریشههای اعتراضات چیست؟
هر چند که در ظاهر بازداشت رقیب انتخاباتی اردوغان زمینهساز این فضای ناآرامی شده است اما نگاهی ریشهای به وضعیت داخلی و بیرونی ترکیه ابعاد مهمترین از این مسئله را آشکار میسازد.
1-انحصارطلبی سیاسی اردوغان
اردوغان که از سال 2002 در سایه حزب اسلام گرای عدالت و توسعه بر کرسی قدرت تکیه زده است در مقاطع مختلف برآن بوده تا انحصار قدرت را در دست داشته و عملا حکومتی مادام العمری برای خود ایجاد نماید. این روند چنان بود که او حتی اقدام به تغییر قانون اساسی و تغییر ساختار سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاست جمهوری نمود و با حذف سمت نخست وزیری خود تمام امور را در دست گرفت. او در حالی به پایان دوران ریاست جمهوریاش نزدیک میشود که همزمان دو سیاست را در پیش گرفته است. از یک سو با تکیه بر خلع سلاح پ.ک.ک به دنبال بهرهگیری از حمایت کردها در پارلمان برای تغییر قانون اساسی است تا حداقل یک دوره دیگر بتواند در مقام ریاست جمهوری در انتخابات شرکت نماید و از سوی دیگر نیز با اهرم های مختلف رقبا را از صحنه خارج سازد. اردوغان بر این تصور است که به میزان لازم دستاوردسازی در عرصه سیاست خارجی از جمله تسلط بر سوریه و نیز میانجی گری میان آمریکا و روسیه در قبال اوکراین را رقم زده است و اکنون زمان بهرهبرداری سیاسی است. این رویکرد سیاسی زمانی آشکارتر میشود که مدرک دانشگاهی امام اوغلو پس از 31 سال ابطال میشود. این اقدام، که در آستانه اعلام نامزدی امام اوغلو برای انتخابات ریاست جمهوری رخ داده، او را عملاً از رقابتهای انتخاباتی حذف میکند، زیرا داشتن مدرک دانشگاهی یکی از شروط نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه است. در همین حال سایر رقبای اردوغان نیز به میدان آمدهاند چنانکه اوزگور اوزل، رهبر حزب جمهوریخواه ترکیه روز گذشته ضمن هشدار به آقای اردوغان گفت که مخالفان قصد دارند به اعتراضات خود ادامه دهند. او گفت: «ما از حالا به بعد در خیابانها خواهیم بود. از ما بترسید، خیابانها از آن ماست، میدانها از آن ماست.» نگرانی مردم و جریانهای سیاسی از دیکتاتوری اردوغان و مقابله آن با گردش نخبگانی عاملی است که زمینهساز و استمرار بخش این اعتراضات است. حقیقت آن است که اگرچه دولت ترکیه تلاش دارد با توجیهات قانونی، اقدامات خود را عادی جلوه دهد، اما واقعیت این است که اپوزیسیون اکنون به بهانهای قدرتمند برای بسیج مردم دست یافته است.
اردوغان ممکن است برای حفظ قدرت، انتخابات زودهنگام برگزار کند و از فرصتهای موجود برای تضعیف رقبای خود استفاده کند. با این وجود این احتمال نیز وجود دارد که اردوغان قماری سخت با اشتباهات محاسباتی صورت داده باشد که پایانی تلخ برای حیات سیاسی وی رقم زند.
اردوغان، که پیش از این نیز از ابزارهای قضایی برای مهار مخالفان استفاده کرده بود، این بار با چالشی متفاوت روبهرو است؛ چرا که اماماوغلو بهعنوان چهرهای مردمی، میتواند به سمبلی برای مقاومت تبدیل شود. در همین راستا نیز دو دیدگاه در قبال آینده سیاسی ترکیه مطرح است چنانکه مورات یتکین، تحلیلگر مسائل ترکیه، معتقد است که این اقدام میتواند نتایج معکوس داشته باشد، زیرا خاطره شکست حزب عدالت و توسعه در انتخابات ۲۰۱۹ استانبول همچنان در اذهان مردم باقی مانده است. برک اسن، استاد دانشگاه سابانچی، نیز هشدار داده که چنین اقداماتی ممکن است اتحاد بین احزاب اپوزیسیون را تقویت کرده و مشارکت مردمی را در انتخابات آینده افزایش دهد. در مقابل اما برخی تحلیلگران دیگر بر این باورند که این وضعیت ممکن است باعث افزایش حمایت از اردوغان در میان طرفداران ملیگرای او شود. در شرایطی که اردوغان به شدت روی کارت ملیگرایی و امنیت ملی بازی میکند، ممکن است بخشی از جامعه این اقدام را نشانهای از قاطعیت دولت در برابر «تهدیدات داخلی» تلقی کند.
به هر تقدیر تحولات اخیر نشان میدهند که ترکیه با یکی از بحرانیترین دورههای سیاسی و اقتصادی خود روبهرو است. اردوغان ممکن است برای حفظ قدرت، انتخابات زودهنگام برگزار کند و از فرصتهای موجود برای تضعیف رقبای خود استفاده کند. با این وجود این احتمال نیز وجود دارد که اردوغان قماری سخت با اشتباهات محاسباتی صورت داده باشد که پایانی تلخ برای حیات سیاسی وی رقم زند.
2-اقتصاد چالش بزرگ ترکیه
هر چند که اردوغان با تکیه بر برخی اقدامات بانک مرکزی و نیز توجه به گردشگری و حذب سرمایهگذاری و البته سیاست خارجی مداخله جویانه فعال به دنبال رفع کاستیهای اقتصادی بوده اما در نهایت شواهد امر بیانگر استمرار بحران اقتصادی ترکیه است بویژه اینکه نظامیگریهای اردوغان در عراق و سوریه و نیز بازی بحران ساز آن در آسیای مرکزی و قفقاز و روابط پنهان و آشکارا آن با رژیم صهیونیستی منابع اقتصادی ترکیه را صرف حاشیه های غیر سازنده کرده است.
با تمام این شرایط، اقتصاد ترکیه نیز در وضعیت ناپایدار قرار دارد. سقوط ۱۵ درصدی ارزش لیر در برابر دلار نشان میدهد که بازارهای مالی نسبت به تحولات اخیر واکنش منفی نشان دادهاند. بانک مرکزی ترکیه پیشتر تلاش کرده بود با افزایش نرخ بهره، از سقوط لیر جلوگیری کند، اما این اقدامات تأثیر چندانی نداشته و بحران اقتصادی همچنان ادامه دارد. افزایش قیمتها، تورم و کاهش سرمایهگذاری خارجی از دیگر چالشهای اقتصادی ترکیه هستند که میتوانند نارضایتی عمومی را تشدید کنند. این شرایط بهویژه پس از زلزله ۲۰۲۳ و فشارهای ناشی از کاهش حمایتهای اجتماعی، باعث کاهش محبوبیت اردوغان و حزب عدالت و توسعه شده است. یکی دیگر از پیامدهای بحران ترکیه، کاهش توان اقتصادی این کشور برای سرمایهگذاری و نفوذ در مناطق همسایه است. لیر ضعیف، کاهش سرمایهگذاری خارجی و فشارهای تورمی باعث شده که ترکیه قدرت مالی لازم برای اجرای پروژههای زیرساختی و اقتصادی در منطقه را از دست بدهد. این مسئله میتواند روابط آنکارا با کشورهای حوزه خلیج فارس، آسیای مرکزی و حتی آفریقا را تحت تأثیر قرار دهد. کشورهای عربی، که در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای کلانی در ترکیه انجام دادهاند، ممکن است رویکرد محتاطانهتری در قبال اقتصاد ترکیه اتخاذ کنند. قطر، امارات و عربستان سعودی، که از متحدان مهم اقتصادی ترکیه محسوب میشوند در شرایط اوج گیری بحرانهای سیاسی و اقتصادی در ترکیه به دنبال تضمینهای بیشتری برای ادامه همکاریهای اقتصادی خواهند بود. این وضعیت موجب شده تا بخش قابل توجهی از اعتراضات در قالب نارضایتی از وضعیت اقتصادی باشد که با تشدید ناآرامی ها و برهم خوردن بیشتر فضای اقتصادی، می تواند افزایش نارضایتی مردمی را به همراه داشته باشد.
3-تبدیل سیاست خارجی از نقطه قوت به ضعف
هر چند که اردوغان همواره بر آن بوده تا از کیسه سیاست خارجی برای اهداف داخلی و حفظ انحصار قدرت بهره گیرد اما رفتارهای هیجانی و اشتباهات محاسباتی در نهایت این فرصت را به هزینهای سنگین برای ترکیه و شخص اردوغان مبدل کرده است. شامات (سوریه و عراق) یکی از مهمترین حوزههای نفوذ ترکیه در سیاست خارجی بوده است. آنکارا در سالهای اخیر از گروههای مسلح مخالف دولت سوریه حمایت کرده و اکنون با سقوط بشار اسد و بدست گیری قدرت از سوی این گروهها بدنبال تثبیت نقش خود در این کشور است. علاوه بر ابن آنکارادر شمال سوریه پایگاههای نظامی ایجاد کرده و بارها به مواضع شبهنظامیان کرد حمله کرده است. درشمال عراق نیز، ترکیه با استقرار نیروهای نظامی و انجام عملیاتهای متعدد، حضور خود را گسترش داده است. هر چند در ظاهر این اقدامات برگ برنده اردوغان است اما در عمل مداخله منفی در امور عراق، جنایاتی که تحریرالشام و شخص جولانی متحد اردوغان در سوریه بویژه در منطقه علوی نشین رقم زده اند، بی تفاوتی دولتمردان دمشق و ترکیه در برابر اشغالگری گسترده رژیم صهیونیستی در سوریه نارضایتی شدید مردم ترکیه از سیاست خارجی کشورشان را رقم زده است. اردوغان در حالی با فریاد حمایت از غزه به دنبال کسب حمایت مردمی بوده که آشکار شدن روابط همه جانبه آنکارا با رژیم صهیونی و نیز سکوت آن در برابر اشغالگری های این رژیم در منطقه و اقدامات خصمانه ای که ترکیه در قبال مقاومت داشته است بر میزان این خشم افزوده است. امروز بخشی از اعتراضات مردم ترکیه به سیاست خارجی مخرب اردوغان و البته همگرایی آن به آمریکا و صهیونیستها است.
4-تکرار اشتباه در انتخاب دوستان
اردوغان همواره سیاستی پاندولی را در سیاست خارجی میان شرق و غرب اجرا کرده است که در نهایت نیز با ناکامی همراه بوده است. در مقطع کنونی اردوغان با تصور برخوردار شدن از حمایتهای غرب بازی در زمین اروپا، آمریکا و رژیم صهیونی را در پیش گرفته است. رفتارهای بحرانساز ترکیه در منطقه بیش از آنکه تامین کننده منافع آن باشد در نهایت زمینه را برای دخالت ها و اهداف توسعهطلبانه و فاجعه آمیز این بازیگران فراهم کرده است که نمود آنرا در سوریه، لبنان و.... را میتوان مشاهده کرد. هر چند که آنها در مقاطعی حمایت از ترکیه را اجرا کرده اند اما چنانکه تجربه نشان داده در نهایت راه خیانت در پیش گرفته و به دنبال تضعیف ترکیه خواهند بود چنانکه در سال 2011 تا 2013 در اوج تحولات منطقه چنین کرده که تحولات مصر و سرنگونی مرسی و.... و کودتای 2016 در داخل ترکیه نمودی از این خیانتهاست. اکنون نیز به نظر میرسد که غرب و صهیونیستها از وضعیت به هم ریخته ترکیه کمال استفاده را برای تضعیف آن ببرند. این امر زمانی اشکارتر میشود که وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که بازداشت امام اوغلو میتواند به تضعیف نهادهای دموکراتیک در ترکیه منجر شود و بر روابط آنکارا با غرب تأثیر منفی بگذارد. اتحادیه اروپا نیز با ابراز نگرانی نسبت به سرکوب مخالفان در ترکیه، اعلام کرده که چنین اقداماتی میتواند مذاکرات ترکیه برای پیوستن به این اتحادیه را پیچیدهتر کند. یورونیوز گزارش داده که پارلمان اروپا بهزودی نشستی اضطراری برای بررسی وضعیت ترکیه برگزار خواهد کرد. این مواضع نشان میدهد که غرب دوستی ناپایدار و غیر قابل اعتماد برای ترکیه است و اشتباه محاسباتی همراهی ترکیه در سالهای اخیر با آنها میتواند برای اردوغان گران تمام شود.
جان کلام
در نهایت میتوان گفت که آنچه امروز در ترکیه جریان دارد در کنار آنکه برگرفته از رویکردهای انحصارگرایانه اردوغان برای ماندن در قدرت است اما دارای ریشههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی است که نشات گرفته از نارضایتی مردمی از سیاست داخلی و خارجی اردوغان است. تحلیلگران بر این باورند که ادامه اعتراضات و واکنشهای بینالمللی میتواند اردوغان را تحت فشار بیشتری قرار دهد. اگر این اعتراضات گستردهتر شود و حمایت عمومی از اپوزیسیون افزایش یابد، احتمال تغییر معادلات سیاسی در ترکیه وجود خواهد داشت. از سوی دیگر، اگر دولت موفق شود اعتراضات را کنترل کرده و فضای امنیتی را تثبیت کند، ممکن است اردوغان بتواند قدرت خود را حفظ کرده و مخالفان را بیش از پیش به حاشیه براند. تحولات روزهای آینده نشان خواهد داد که آیا اردوغان می تواند انحصارطلبی هایش را تکرار نماید یا آنکه خروجی تلخ از قدرت را تجربه خواهد کرد.