در هفتههای اخیر، رژیم صهیونیستی با انجام عملیات پراکنده ترور از طریق پهپادها در سکوت نسبی رسانهای، زمینه را برای تشدید خشونت در غزه فراهم کرد. شیب صعودی این حملات، سرانجام به بمبارانهای سنگین هوایی و آغاز دور جدیدی از جنگ تمامعیار انجامید. متأسفانه به دلیل جابجایی آوارگان فلسطینی و حضور گستردهتر غیرنظامیان در مناطق مسکونی، آمار شهدا و مجروحان بهطور فزایندهای افزایش یافته است. مقاومت فلسطین، اما در این وقفه، بیکار ننشست و با آمادگی استراتژیک، خود را برای رویارویی جدیدی مهیا کرد که احتمالاً غافلگیریهای تاکتیکی، بهویژه در جبهه داخلی رژیم صهیونیستی و نیروی زمینی آن، را به همراه خواهد داشت. این در حالی است که آمریکا با حمله به یمن، حمایت بیپرده خود از تجاوز مجدد رژیم صهیونیستی را آشکار ساخت.
اهداف رژیم صهیونیستی از شروع مجدد جنگ
حملات اخیر رژیم صهیونیستی در بستری از بحرانهای داخلی این رژیم صورت میگیرد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر راستگرا، تحت فشار افکار عمومی به دلیل شکست در آزادی اسرا و رسواییهای قضایی، تلاش میکند با شعلهور کردن جنگ، اتحاد موقت در جامعه اسرائیل ایجاد کند. اظهارات افراطیونی، چون ایتمار بن گویر (وزیر مستعفی امنیت داخلی) و بزالل اسموتریچ (وزیر دارایی) که آشکارا از «بازگشت به جنگ گسترده» و «نابودی حماس» سخن میگویند، نشاندهنده جهتگیری کلان کابینه نتانیاهو است. اسموتریچ در مصاحبهای مدعی شد: «مأموریت ما نابودی حماس است، حتی اگر به قیمت نقض توافق آتشبس تمام شود.»
از سوی دیگر، رسانههای صهیونیستی مانند اسرائیل هیوم اعلام کردند هدف از این عملیات، «تحمیل فشار بر حماس برای بازگشت به مذاکرات و آزادی اسرا» است. اما واقعیت این است که رژیم صهیونیستی با نقض مکرر توافقات قبلی، از جمله قطع کمکهای انسانی و بستن گذرگاهها، عمداً زمینه را برای تشدید درگیری فراهم کرده است. خانوادههای اسرای صهیونیست نیز با انتشار بیانیهای پرسیدند: «چرا از توافقی خارج شدید که میتوانست جان عزیزانمان را نجات دهد؟» بنابراین نجات و احیای حیات سیاسی نتانیاهو از پایانی دردناک و همچنین تحمیل هزینههای مقاومت بر مردم مظلوم فلسطین و نهایتاً کاهش مسئولیتهای رژیم در پذیرش شکست در مقابل مقاومت فلسطین به عنوان اصلیترین دلایل آغاز دور جدید جنگ در غزه به شمار میرود.
نقش آمریکا
هماهنگی واشنگتن با تلآویو در این تجاوز، غیرقابل انکار است. کاخ سفید رسماً تأیید کرد که رژیم صهیونیستی پیش از حمله، با دولت ترامپ مشورت کرده است. دوروتی شی، سرپرست نمایندگی آمریکا در سازمان ملل، با انداختن همه مسئولیتها به گردن حماس در شروع مجدد جنگ غزه، گفت: «آمریکا از اسرائیل حمایت میکند.» این در حالی است که بر اساس گزارش واشنگتن پست، حملات جدید با دستور مستقیم ترامپ آغاز شد. همزمان، حمله آمریکا به یمن، که با ادعای «حمایت از امنیت دریایی» صورت گرفت، بخشی از استراتژی گستردهتری برای ایجاد فشار چندجبههای بر محور مقاومت است.
حقیقت آن است که پشتیبانی یمنیها از مقاومت فلسطین و تحمیل فشار اقتصادی و روانی به صهیونیستها مانع از آن شده بود که بتوانند در غزه به آسانی دست به هر جنایتی بزنند و هزینههای جنگ در غزه را برای صهیونیستها افزایش داده بود. حال با حمله آمریکا به یمن تصورها بر آن است که اسرائیل میتواند تا با فراغ بال بیشتری به پرونده غزه رسیدگی کند در حالی که همانگونه که رهبر انصار الله یمن اعلام کرده است: تنشها با رژیم صهیونیستی به بالاترین میزان افزایش پیدا خواهد کرد و هرگز فلسطین و غزه توسط یمنیها به فراموشی نخواهد رفت؛ بنابراین تحلیل و محاسبه اشتباه صهیونیستها و آمریکاییها باعث شده است که پا در باتلاق یمن و غزه به صورت همزمان بگذارند وبه اذن الله در هر دو میدان پیروزی قطعی از آن مجاهدین و مردم مقاومت منطقه خواهد بود.
واکنشهای بینالمللی: از محکومیت تا سکوت مرگبار
۱. حزبالله لبنان در بیانیهای شدیداللحن، حملات را «نسلکشی سازمانیافته» خواند و تأکید کرد: «آمریکا و رژیم صهیونیستی دو روی یک سکه خونخوار هستند.»
۲. سازمان همکاریهای اسلامی با اشاره به «جنایت جنگی»، خواستار اقدام فوری شورای امنیت شد.
۳. روسیه ضمن ابراز تأسف، هرگونه اقدام علیه غیرنظامیان را محکوم کرد.
۴. کشورهای عربی مانند اردن، عربستان، و قطر نیز اگرچه حملات را محکوم کردند، اما عملاً نتوانستند نقش میانجیگری مؤثری ایفا کنند و عملاً تضمینی برای اجرا و ادامه مفاد آتش بس نداشتند.
۵. در مقابل، بلژیک، نروژ، و یونیسف با اشاره به «فاجعه انسانی»، بر لزوم توقف فوری جنگ تأکید کردند.
با این حال، سکوت سازمانهای بینالمللی مانند شورای امنیت در قبال کشتار کودکان، نشاندهنده نفوذ لابی صهیونیستی و شبکه مخوف و جنایتکار صهیونیستها در نهادهای بین المللی است.
مقاومت فلسطین: آمادگی تاکتیکی و غافلگیری راهبردی
اگرچه رسانههای غربی تصویری منفعلانه از مقاومت فلسطین ارائه میدهند، واقعیت میدانی خلاف این است. حماس و جهاد اسلامی با انتشار بیانیههای متعدد، اعلام کردند که «آمادگی کامل برای مقابله با تجاوزات را دارند.» شهادت ناجی ابوسیف (سخنگوی شاخه نظامی جهاد اسلامی) و عصام الدعلیس (عضو دفتر سیاسی حماس) نشاندهنده هدفگیری حسابشده رژیم صهیونیستی برای تضعیف ساختار رهبری مقاومت است. اما تجربه ۱۵ ماه جنگ پیشین ثابت کرد که ترور شخصیتها نهتنها اراده مقاومت را نمیشکند، بلکه بر عزم آن میافزاید.
نکته کلیدی، ادعای منابع امنیتی اسرائیل مبنی بر «تفاوت این عملیات با گذشته» است. به نظر میرسد مقاومت با استفاده از تاکتیکهای نامتقارن (مانند تونلهای غافلگیرکننده و موشکهای بالستیک پیشرفته) قصد دارد نیروی زمینی ارتش رژیم صهیونیستی را در دامهای مرگباری گرفتار کند. یسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، نیز اعتراف کرد: «این جنگ با گذشته متفاوت خواهد بود.»
مردم غزه: فراموش شدگان بین المللی
وضعیت انسانی در غزه به نقطه بحرانی رسیده است. دکتر محمد ابوسلمیه، مدیر بیمارستان شفا، هشدار داده است: «ما دیگر توان پذیرش مجروحان را نداریم.» حملات به پناهگاههای آوارگان در مدرسه التابعین و خان یونس، که منجر به شهادت دهها غیرنظامی شد، نقض فاحش کنوانسیونهای ژنو محسوب میشود. سازمان ملل اعلام کرده است که حدود ۸۵٪ جمعیت غزه آواره شدهاند و ۹۷٪ آب آشامیدنی آلوده مصرف میکنند.
عملاً با بسته شدن گذرگاهها، محاصره غذایی و پزشکی، غزه به بزرگترین زندان باز جهان تبدیل شده است که در طول یک سال و نیم گذشته تحت شدیدترین فشارهای روانی، جنگ و ناامنی و مشکلات و معضلات معیشتی و سلامتی بوده است. زندانی که هرچند طبق آتش بس قرار بود تا برای حداقل زمان محدودی دسترسیها به کمکهای جهانی داشته باشد، اما با کارشکنیهای صهیونیستها عملاً کمکهای چندانی نیز نه از حیث غذا و نه از حیث دارو و دیگر ملزومات مورد نیاز ایشان وارد غزه نشد.
سخن پایانی
شروع مجدد جنگ در غزه، نه یک درگیری موقت، بلکه حلقه دیگری از زنجیره اشغالگری و آپارتاید صهیونیستها محسوب میشود. رژیم صهیونیستی با اتکا به حمایت بیقید و شرط آمریکا، میکوشد موجودیت خود را بر ویرانههای حقوق بشر بنا کند. اما تاریخ نشان داده است که مقاومتهای مردمی در نهایت پیروز میداناند. نقش جامعه بینالملل، بهویژه نخبگان و نهادهای آکادمیک، در افشای جنایات رژیم صهیونیستی و فشار بر دولتهای حامی آن حیاتی است. همانگونه که شهید سید حسن نصرالله بارها تأکید کرده بود: «صبر مقاومت پایانناپذیر است، و این رژیم محکوم به زوال است.»
آینده غزه نه در توافقهای ناعادلانه، بلکه در تحقق حقوق تاریخی فلسطینیان، از جمله بازگشت آوارگان و تشکیل دولت مستقل در تمام سرزمین فلسطین از نحر تا بحر معنا مییابد؛ بنابراین هرگونه آتش بس یا توافق نامهای با رژیم صهیونی شکننده و موقتی بوده و با عهدشکنیهای مداوم و تاریخی باند جنایت کار حاکم بر سرزمینهای اشغالی و حامی اصلیشان، ایالات متحده آمریکا، چارهای جز مقاومت و مبارزه برای پیروزی کامل و زوال کامل رژیم صهیونیستی باقی نمانده است و مطابق با سنتهای الهی که همواره خون بر شمشیر پیروز است، عمر روزهای سخت کوتاه بوده و فرج و ظفر برای مقاومت فلسطین نزدیک و قریب خواهد بود.