ویتکاف زیاده خواهی بی منطقی را مطرح کرده است که با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد و بیشتر به تقلایی پیش دستانه برای به شکست کشاندن مذاکرات شباهت دارد. او خشت اول را کج نهاده است که بر اساس اصول معماری تا ثریا دیوارش کج خواهد رفت.
امروز دور جدید مذاکرات غیر مستقیم میان ایران و آمریکا در عمان با حضور عراقچی وزیر امور خارجه و ویتکاف نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه برگزار خواهد شد. پیش از هر چیز به این امر باید توجه داشت که این مذاکرات ادامه مذاکراتی است که پیشتر نیز به صورت غیر مستقیم با افرادی همچون رابرت مالی، مک گورک، آبراهام بیلی و... برگزار شده است و لذا ترامپ نمیتواند آن را به عنوان یک ابتکار و یا رویکرد مذاکراتی منحصر به فرد به ایران بفروشد. در کنار مباحث و گمانهزنیهایی که درباره مذاکرات مطرح میباشد، سخنان ویتکاف جای تامل بسیار دارد. استیو ویتکاف، نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا، در گفتوگویی با والاستریت ژورنال از موضع رسمی و فعلی دولت ترامپ پرده برداشت.
وی با تأکید بر ضرورت توقف کامل برنامه هستهای ایران گفت:«به نظر من موضع ما با برچیدن برنامه هستهای ایران آغاز میشود. این موضع امروز ماست.» او در ادامه نیز مدعی شد: «این به آن معنا نیست که تا حدی راههای دیگری برای یافتن مصالحه نخواهیم یافت.»او بلافاصله بر امکان ارجاع تصمیم به سطح بالاتر تأکید کرد:«اگر ایران از برچیدن برنامه هستهای خود خودداری کند، موضوع را به رئیسجمهور ترامپ ارجاع خواهم داد تا تعیین کند چگونه جلو برویم.»ویتکاف درباره الزامات هرگونه توافق احتمالی با ایران افزود: «هر توافقی با ایران به اقدامات دقیق و سختگیرانهای برای اطمینان از عدم تولید بمب هستهای نیاز دارد.» وی همچنین درباره چشمانداز اولین نشست میان طرفین گفت: «هدف اولین ملاقات با ایران، ایجاد اعتماد و توضیح اهمیت رسیدن به توافق است، نه بحث در مورد شرایط دقیق توافق.»
اصول مذاکراتی تغییر ناپذیر
این ادعاها و هدف سازیها که نشانگر اصرار آمریکا بر بیان حداکثرهای بی منطق است در حالی مطرح شده است که نکاتی پیرامون آن قابل توجه است:
شکست سیاست تفرقه افکنی
رفتار شناسی آمریکا در دوران ترامپ نشان میدهد که از ابعاد سیاستهای آنها را برهم زدن روابط میان بازیگران و متحدان ضد آمریکا تشکیل میدهد. آمریکاییها در حالی مذاکرات با روسیه بر سر اوکراین را در فضای رسانهای به ابزاری برای تفرقه افکنی میان چین و روسیه مبدل کردهاند در باب مذاکرات ایران و آمریکا نیز گویی همین رویه را در پیش گرفتهاند که ابهامات در صداقت رفتاری آنها بیش از پیش نشان میدهد. ادعاهای زیاده خواهانه ویتکاف پس از دیدار از روسیه و پوتین صورت گرفته است که نشانگر تقلای او برای القای تبانی با روسها علیه ایران است حال آنکه موضوع این سفر صرفا اوکراین و روابط دو جانبه بوده است و از سوی دیگر نیز روسها به صراحت ضمن محکوم سازی زیادهخواهیها و ادعاهای ضد ایرانی آمریکا بر حق هستهای ایران و توسعه روابط میان مسکو- تهران تاکید کردهاند. به نظر میرسد ویتکاف به دنبال برهم زدن توافق 20 ساله ایران و روسیه است که اخیرا در دومای روسیه تصویب شده است.
تکرار یک همراهی بینتیجه
سخنان ویتکاف شباهت بسیاری به ادعاهای سفیر رژیم صهیونی در آمریکا و نتانیاهو نخست وزیر این رژیم در سفر به واشنگتن دارد که گفته بودند هدف از مذاکرات تکرار مدل لیبی برای ایران است. ان مدل یعنی آنکه ابتدا تمامی فعالیتهای هستهای نابود و خلع سلاح توان نظامی صورت گیرد و در نهایت کشور به آشوب و اغتشاش کشیده شده و با حمله نظامی غرب، ویرانی و نابودی ایران رقم زده شود. ادعای ویتکاف نشان میدهد که برخلاف ادعاهای مطرح شده مبنی بر اینکه حضور نتانیاهو در آمریکا، بازدارندگی ترامپ در برابر تلاویو برای شروع مذاکرات بوده و یا اینکه صهیونیستها از رویکرد مذاکراتی ترامپ شوکه شدهاند، یک دروغ در قابل بازی پلیس خوب و بد بوده و در عمل آمریکا همچنان در حال گره زدن منافع خویش با زیاده خواهیهای تنها نیروی نیابتی منطقه یعنی رژیم صهیونی است.
زبان تهدید سوخته است
در روزهای اخیر آمریکاییها زبان تهدید را زبان اول خود قرار دادهاند چنانکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در آستانه مذاکرات کشورش با ایران تهدید کرد در صورت شکست این مذاکرات گزینه حمله نظامی به ایران همچنان روی میز است.ترامپ افزود در چنین حالتی اسرائیل نقش رهبری و هدایت حمله مشترک علیه ایران را برعهده خواهد داشت.رئیس جمهوری آمریکا تاکید کرد: «اگر نیاز به ارتش باشد، از ارتش استفاده خواهیم کرد و اسرائیل طبیعتا نقش بسیار مهمی خواهد داشت و آنها رهبری را بر عهده خواهند گرفت.»در همین حال وزارت خزانهداری آمریکا تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرد که شامل شرکتهای فعال در برنامه هستهای و یک نفر از مدیران این شرکتهاست. در همین حال در ادامه سیاست تهدید وزیر دفاع آمریکا میگوید پیام اعزام بمبافکنهای بی-۲ به پایگاه نظامی آمریکا و بریتانیا به "برداشت تهران بستگی دارد." پیت هگست در جریان سفر به پاناما در پاسخ به سوال رسانهها مبنی بر این که آیا اقدام اخیر آمریکا در اعزام بمبافکنهای بی-۲ "پیامی برای تهران" بوده یا نه پاسخ داد: «تصمیم با خودشان است.» از سوی دیگر رسانهها ادعا کردند در آستانه مذاکرات عمان فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا (سنتکام)اعلام کرد که ناو هواپیمابر یواساس کارلوینسون که به جنگندههای رادار گریز اف۳۵سی مجهز است، اکنون در کنار یواساس هریاس ترومن در منطقه فعالیت میکند. در ادامه سیاست تهدید کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید امروز و پیش از مذاکرات بین هیئتهای آمریکا و ایران به خبرنگاران گفت که رئیسجمهور دونالد ترامپ میخواهد ایران بداند که اگر برنامه هستهای خود را کنار نگذارد، با «عواقب شدید و سنگینی» روبرو خواهد شد.او افزود که ترامپ به دیپلماسی باور دارد، اما «همه گزینهها روی میز هستند» چنانچه تلاشهای دیپلماتیک به نتیجه نرسند.
نیروهای مسلح ایران با پشتوانه مردمی و ملی، دستانش روی ماشه است و آماده است تا به هر تهدیدی و متجاوزی پاسخی سخت و سنگین بدهد که نه تنها پایگاههای آمریکا در منطقه بلکه سراسر جهان را در بر خواهد گرفت.
این ادعاهای تهدید آمیز در حالی مطرح میشود که اولا محور مذاکرات عمان پایان تحریمها به عنوان حق اجرا نشده ایران در برجام است. ثانیا ایران بر اساس ان پی تی دارای حقوق هستهای است که مانند هر کشور دیگری حاضر به عقب نشینی از آن نمیباشد در عین آنکه دانش هستهای بومی ایران به نقطه بی بازگشت رسیده است لذا درخواست ویتکاف زیاده خواهی غیر قابل اجرایی است که پیش از این به نتیجه نرسیده و در اینده نیز نخواهد رسید. ثالثا نیروهای مسلح ایران با پشتوانه مردمی و ملی، دستانش روی ماشه است و آماده است تا به هر تهدیدی و متجاوزی پاسخی سخت و سنگین بدهد که نه تنها پایگاههای آمریکا در منطقه بلکه سراسر جهان را در بر خواهد گرفت.
با توجه به این مولفهها میتوان گفت که سخنان ویتکاف پیش از مذاکرات نشان میدهد که آمریکا همچنان در توهمات نخ نما شده گذشته به سر میبرد و در مسیر نادرست گذشته قدم بر میدارد که قطعا نمیتواند کارکردی برای آمریکا داشته باشد. ترامپ همچنان در توهم زیاده خواهی حداکثری است که نمود آن را در وضع تعرفهها می توان مشاهده کرد که در نهایت نیز با شکست مجبور به عقب نشینی شد. امروز نیز ویتکاف زیاده خواهی بی منطقی را مطرح کرده است که با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد و بیشتر به تقلایی پیش دستانه برای به شکست کشاندن مذاکرات شباهت دارد. او خشت اول را کج نهاده است که بر اساس اصول معماری تا ثریا دیوارش کج خواهد رفت.