انتشار توئیتی از سوی دفتر «استیو ویتکاف» نماینده ترامپ در امور خاورمیانه، درباره لزوم ممنوعیت غنیسازی در ایران، موجب تعجب بسیاری از ناظران شد. او طی مصاحبهای با «فاکس نیوز» تلویحاً اظهار داشت، تهران نمیتواند غنی سازی فراتر از ۳.۶۷ داشته باشد. این تغییر موضع چه دلایلی میتواند داشته باشد؟
برخی معتقدند، لابی های صهیونیستی یا جناحهای تندرو داخلی در آمریکا نتوانستهاند رویکرد مثبت این دور از گفتوگوهای ایران و آمریکا را بپذیرند. اندیشکده شورای روابط خارجی مستقر در نیویورک نیز نوشته است، این مذاکرات به وضوح به سود تهران پیش رفت. در واقع توقع این جریانها این است که باید موضوعات غیر از هسته ای هم مطرح شود و امتیازات بیشتری از ایران گرفته شود.
برخی دیگر بر این باورند، از آنجا که تغییر موضع ویتکاف درست پس از دیدار او با ترامپ رخ داد، تأثیر بیثباتی رفتاری ترامپ باشد که آینده مذاکرات را با ابهام مواجه میکند. او در گذشته نشان داده است، به راهبرد «مرد دیوانه» تمایل دارد. چنانکه «نیکی هیلی» نماینده مستعفی آمریکا در سازمان ملل در گفتوگو با نشریه «آتلانتیک» در اینباره گفته بود برای به کرسی نشاندن حرفهایش و تحقق اهدافی که در سر دارد، اینطور وانمود میکرده که دونالد ترامپ مردی دیوانه است و هر اقدامی ممکن است انجام دهد. او برای نمونه به استفاده از این روش در مذاکرات با همتایان خود در شورای امنیت بهویژه در رابطه با موضوع تصویب قطعنامههایی علیه کرهشمالی اشاره کرده و گفته است، ترامپ سعی کرد با دیوانه جلوه دادن، امتیازاتی را از آنها در مذاکرات بگیرد و درنهایت سه دور تحریمهای سخت علیه پیونگیانگ را به تصویب برساند. برخی دیگر سناریوی سومی را مطرح میکنند و قائلد که اظهارات رسانهای اهمیت چندانی ندارد. چنانکه قبل از شروع مذاکرات ترامپ ایران را تهدید میکرد، اما در مذاکرات روند مثبتی طی شد. علت تغییر موضع ویتکاف هرچه که باشد، قابل کتمان نیست که دستیابی به انرژی هستهای حق مسلم ایران است و این را سیاستمداران آمریکایی نیز پذیرفته اند و اظهار ویتکاف با فاکس نیوز مطلب اتفاقی نبوده است. همانطور که پیشتر جامعه اطلاعاتی آمریکا اذعان داشتند ایران اقدامی برای تولید سلاح هستهای انجام نمیدهد.آنها ایران را تنها کشور هستهای معرفی کردند که به سمت بمب هستهای حرکت نمیکند. نکته دیگر اینکه تجربه دور اول مذاکرات در مسقط برای جامعه جهانی پیامهای مشخصی داشت. دولت ایران همگام با سایر ارکان نظام، با وجود بیاعتمادی به آمریکا و اکراه از مذاکره مستقیم با دشمن بدعهد، آنجا که آمریکا حاضر شد از زیاده خواهیایش کوتاه بیاید و بدون دخالت در امور ایران، فقط در مورد هستهای مذاکره کند، مذاکره را پذیرفت. پس توپ اکنون در زمین آمریکاست. همان طور که «گاردین» نیز در تحلیلی نوشت: «ایران بهوضوح نشان داده که به دنبال یک راهحل دیپلماتیک است؛ اما واشنگتن باید بهجای فشار حداکثری، به تعهدات خود در قبال برجام پایبند باشد.» اکنون نوبت آمریکاست که حسن نیت خود را در مذاکرات حفظ کند. در غیر این صورت، کسی که در جامعه جهانی متضرر خواهد شد آمریکاست.