سیاسی >>  سیاسی >> نبض سیاست
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۳  ، 
کد خبر : ۳۷۵۲۳۱
بصیرت برنامه خلع سلاح آمریکایی برای منطقه غرب آسیا را بررسی می‌کند

پروژه خلع سلاح مقاومت؛ توطئه‌ای برای سلطه یا رؤیایی محکوم به شکست؟

پروژه خلع سلاح جریان مقاومت، که با هدف تضعیف محور مقاومت و تثبیت سلطه استکباری در منطقه طراحی شده بود، امروز به بن‌بست رسیده است. آمریکا و رژیم صهیونی، که با شهرک‌سازی‌های غیرقانونی، بمباران‌های وحشیانه، و فشارهای سیاسی-اقتصادی تلاش کردند صدای مقاومت را خاموش کنند، اکنون در برابر اراده پولادین ملت‌های منطقه، به استیصال افتاده‌اند. لبنان، فلسطین، غزه و عراق هر یک به شیوه خود نشان داده‌اند که مقاومت، نه‌تنها خلع سلاح نمی‌شود، بلکه روزبه‌روز قدرتمندتر می‌گردد.
پایگاه بصیرت / رامین نصیری
امروز بیش از هر زمان دیگری شاهد تلاش‌های مذبوحانه آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تثبیت هژمونی خود در منطقه غرب آسیا هستیم. پروژه خلع سلاح جریان مقاومت، که از لبنان تا عراق، از فلسطین و غزه تا سوریه امتداد دارد، نه‌تنها یک طرح نظامی، بلکه یک برنامه سیاسی-ایدئولوژیک است که هدف آن تضعیف محور مقاومت و تحمیل سلطه استعماری بر ملت‌های منطقه است. تبدیل کشور‌های منطقه به دولت‌های ورشکسته و ضعیف و شکننده که توان مقاومت و رویارویی با زورگویی‌ها و تجاوزات غرب و آمریکا و رژیم نامشروع نیابتی ایشان در منطقه (رژیم غاصب صهیونی) را نداشته باشند و در نتیجه دولت‌ها و جوامعی که تجزیه شده، ضعیف شده و وابسته به غرب و آمریکا باشند و در نتیجه تحت استعمار مدرن غرب قرار بگیرند، همگی مجموعه کلی برنامه‌های غرب و آمریکا برای منطقه غرب آسیا می‌باشد. اما آیا این پروژه، که با حمایت بی‌چون‌وچرای واشنگتن از تل‌آویو پیش می‌رود، می‌تواند به اهداف خود دست یابد؟ یا اینکه بار دیگر، مقاومت مردمی و اراده ملت‌های منطقه، این توهم را به کابوسی برای طراحان آن تبدیل خواهد کرد؟ در این یادداشت، با نگاهی تحلیلی به وضعیت کشور‌های منطقه، ابعاد این پروژه را بررسی کرده و به شکست حتمی آن در برابر اراده ملت‌ها اشاره خواهیم کرد.
 
لبنان: سنگر حزب‌الله، کابوس صهیونیست‌ها
لبنان، به‌عنوان یکی از مستحکم‌ترین پایگاه‌های مقاومت در برابر استکبار، همواره هدف حملات مستقیم و غیرمستقیم رژیم صهیونیستی و حامیان غربی‌اش بوده است. حزب‌الله لبنان، که پس از جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ به نماد پیروزی مقاومت تبدیل شد، امروز به‌عنوان یک نیروی بازدارنده، خواب را از چشمان اسرائیل ربوده است. آمریکا با وضع تحریم‌های گسترده و فشار‌های سیاسی، در کنار حمایت از حملات اسرائیل به جنوب لبنان، تلاش کرده تا این گروه را خلع سلاح کند.
در مقابل حزب‌الله نه‌تنها تسلیم نشده، بلکه با تقویت توان موشکی و تاکتیک‌های نظامی خود، به یک بازیگر منطقه‌ای قدرتمند تبدیل شده است. زرادخانه حزب‌الله همچنان توانایی ضربه زدن به عمق سرزمین‌های اشغالی را دارد. این قدرت، رژیم صهیونیستی را در وضعیت شکننده‌ای قرار داده و آمریکا را در برابر یک معضل استراتژیک قرار داده است: یا باید وارد یک جنگ تمام‌عیار شود که هزینه‌هایش برای واشنگتن غیرقابل تحمل است، یا باید به شکست پروژه خلع سلاح در لبنان اعتراف کند. حملات مکرر اسرائیل به جنوب لبنان، که پس از عملیات طوفان الاقصی سیر صعودی به خود گرفت، هر چند منجر به تحمیل هزینه‌ها و آسیب‌هایی از حیث عِدِّه و عُدِّه برای حزب الله قهرمان شده است، اما همچنان عزم این گروه را برای مقابله با اشغالگری صهیونیست‌ها جزم‌تر کرده است.
هم اکنون نیز برنامه جریان مقاومت حزب الله لبنان، بازگرداندن آرامش و ثبات سیاسی در لبنان و همچنین بازسازی و ریکاوری توان و قدرت خود برای مقابله با تهدیدات بالقوه و بالفعل صهیونیست‌هاست. در این مسیر نیز در مقابل فشار‌های خارجی و داخلی برای خلع سلاح همچنان ایستادگی کرده است و مانع از آن شده است که پروژه خلع سلاح مقاومت حزب الله لبنان عملیاتی شود.
 
فلسطین: اختناق صهیونیستی، فریاد مقاومت
در فلسطین اشغالی، رژیم صهیونیستی با حمایت بی‌حد و حصر آمریکا، سیاست خفقان و سرکوب را به اوج خود رسانده است. شهرک‌سازی‌های جدید در کرانه باختری و غزه، که با برنامه‌ریزی گسترده برای احداث ۱۴۳۹ واحد مسکونی در شهرک‌های صهیونیستی مانند طلمون و یاکئیر کلید خورده، بخشی از پروژه‌ای است که هدف آن پاکسازی قومی و محو هویت فلسطینی است. این اقدامات، که با نقض آشکار قوانین بین‌المللی همراه است، با هدف قطع ارتباط جغرافیایی میان مناطق فلسطینی و تضعیف توان مقاومت صورت می‌گیرد.
اما مقاومت مردم فلسطین در برابر این طرح‌های شوم و خبیثانه صهیونیست‌ها، نه‌تنها متوقف نشده، بلکه با عملیات‌هایی نظیر «طوفان الاقصی» در اکتبر ۲۰۲۳، نشان داده که اراده ملت فلسطین برای مبارزه با اشغالگری، تسلیم‌ناپذیر است. آمریکا، که خود را مدافع حقوق بشر می‌خواند، نه‌تنها این جنایات را محکوم نمی‌کند، بلکه با وتوی مکرر قطعنامه‌های آتش‌بس در شورای امنیت سازمان ملل، عملاً شریک جرم اسرائیل محسوب می‌شود. این دوگانگی، مشروعیت اخلاقی و سیاسی واشنگتن را بیش از پیش زیر سؤال برده و نشان‌دهنده شکست استراتژیک آن در منطقه است.
از سوی دیگر وزرای کابینه اسرائیل خواستار اعمال حاکمیت بر کرانه باختری و تقویت شهرک سازی شده و تاکید کرده‌اند که این موضوع در رأس اولویت‌های آنها قرار دارد. کرانه باختری شاهد تشدید قابل توجهی در سیاست‌های شهرک سازی رژیم تروریستی اسرائیل است که به منزله الحاق بالفعل کرانه باختری به مناطق صهیونیستی شده تلقی می‌شود، زیرا رژیم تروریستی اسرائیل به گفته مقامات ارشد صهیونیستی، از جمله یونی دانینو، رئیس اداره شهرک سازی در وزارت جنگ این واقعیت شهرک سازی غیرقابل بازگشتی را تحمیل کرده است. داده‌های رسمی افزایش قابل توجهی در تصویب طرح‌های ساخت شهرک سازی نشان می‌دهد، به طوری که بیش از ۱۴ هزار طرح در سه ماهه اول سال ۲۰۲۵ تصویب شده است، در مقایسه با تعداد کمتری در سال‌های قبل، که نشان دهنده تسریع در گسترش شهرک سازی است.
 
غزه: محاصره و بمباران، ایستادگی و پیروزی
غزه، که سال‌هاست تحت محاصره خفه‌کننده اسرائیل قرار دارد، به نماد مقاومت و ایستادگی مردمی در برابر اشغال گری‌ها و تجاوزات صهیونیست‌ها تبدیل شده است. پس از عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل با حمایت آمریکا، بمباران‌های گسترده‌ای را آغاز کرد که تاکنون بیش از ۵۱ هزار فلسطینی را به شهادت رسانده و بیش از ۹۰ درصد زیرساخت‌های این منطقه را نابود کرده است. هدف اعلامی اسرائیل، نابودی کامل حماس و خلع سلاح مقاومت فلسطین و آزادی اسرای اسرائیلی در بند حماس بود، اما نتیجه‌ای که بعد از گذشت این همه مدت حاصل شد چه بود؟
حماس نه‌تنها تضعیف نشد، بلکه با تکیه بر شبکه پیچیده تونل‌های زیرزمینی و تاکتیک‌های جنگ نامتقارن، ارتش اسرائیل را زمین‌گیر کرد. نبوغ و هوش تکنیکال و تاکتیکی حماس در عرصه تقابل‌های اطلاعاتی و امنیتی مانع از آن شد که علیرغم دسترسی‌ها و پشتیبانی‌های فنی و عملیاتی و میدانی غرب و آمریکا از اسرائیل، محل اسارت گروگان‌های اسرائیلی کشف و عیان گردد. آمریکا، که با اعزام ناو‌های جنگی به مدیترانه شرقی و تأمین تسلیحات پیشرفته مانند سیستم «گنبد آهنین» به اسرائیل، نقش حامی اصلی این جنایات را ایفا می‌کند، نتوانسته اراده مردم غزه را در هم بشکند. ایستادگی غزه، با جمعیتی که ۸۱ درصد آن زیر خط فقر زندگی می‌کنند، نشان‌دهنده پیروزی مقاومت در برابر پروژه‌های تجاوزکارانه غربی است.
هم اکنون حماس به رغم مقابله با عملیات‌های آفندی رژیم نامشروع صهیونی، همزمان با حفاظت اطلاعات دقیق خود سعی دارد تا از توان و ساختار خود محافظت نموده و مانع از آسیب دیدن مضاعف آن گردد. مضافاً اینکه همزمان سعی کرده است تا قوای خود را بازیابی و بازسازی کند و آماده مقابله با تهدیدات آتی رژیم غاصب صهیونی باشد. در مقابل اصلی‌ترین سیاست نتانیاهو و غرب در برابر ایستادگی و مقاومت مثال زدنی فلسطینیان، افزایش خشونت و تهدید و ارعاب و عملیات روانی و نهایتاً بالا بردن هزینه‌های مقاومت بوده است. در این میان تلاش برای افزایش فشار‌های داخلی به جریان مقاومت برای تسلیم و سازش با اسرائیل در پی تشدید محاصره‌ها و ممانعت از ورود غذا و دارو و تجهیزات و وسایل مورد نیاز مردم با شکست رو به رو شده است و نشان داده است که تفکر مقاومت ریشه دار بوده و مردم غزه پای عهد خود با شهدای راه آزادی قدس اشغالی همچنان هستند.
طرح مضحک و موهوم ترامپ و غرب نیز مبنی بر کوچاندن اجباری مردم غزه به خارج از سرزمین‌های اشغالی عملاً با عدم استقبال کشور‌های منطقه و محکومیت شدید آن و همچنین عدم پذیرش مردم فلسطین با شکست مواجه شده است. طرح ادعای مهاجرت داوطلبانه فلسطینی‌ها به خارج از سرزمین فلسطین نیز به مانند سایر دروغ‌ها و فریبکاری‌های غرب و اسرائیل مضحک و خنده دار بوده و بر اساس داده‌های میدانی و واقعیت‌های صحنه غیر قابل باور و پذیرش است. هر چند که برآورد‌های سیستم‌های اطلاعاتی و امنیتی غرب و اسرائیل آن است که بعد از یک دوره طولانی قحطی و محاصره شدید غذایی و دارویی مردم فلسطین مجاب به کوچ اجباری و فرار از سرزمین‌های اشغالی خواهند شد، اما قاعدتاً هیچگاه نباید نام این طرح را مهاجرت داوطلبانه گذاشت بلکه یک فریبکاری و نیرنگ عبری غربی برای تداوم اشغال گری و پاکسازی قومیتی فلسطینی‌ها از سرزمین‌های اشغالی است؛ بنابراین در همین راستا مرز‌های دسترسی به غزه تا اطلاع ثانوی بسته نگه داشته شده و احتمالاً بعد از یک مدت طولانی که مرز‌ها باز شوند انتظار دارند تا مردم فلسطین مجبور به ترک خانه و سرزمین مادری خود شوند. در حالی که مردم صبور و مقاوم غزه در طول هشتاد سال اشغال گری و تجاوز صهیونیست‌ها ثابت کرده‌اند که به هیچ عنوان حاضر به خروج از غزه و فرار از سرزمین‌های آبا و اجدادی خود نیستند و در برابر اشغال گری‌های صهیونیست‌ها مقاومت و ایستادگی خواهند کرد.
 
سوریه: جبهه نیابتی جدید غرب، تداوم ناآرامی‌ها
سوریه، که از سال ۲۰۱۱ درگیر جنگ نیابتی به رهبری آمریکا و متحدانش بوده، یکی دیگر از اهداف پروژه خلع سلاح مقاومت است. حضور نظامی آمریکا در شرق سوریه، که با بهانه مبارزه با داعش توجیه می‌شود، در عمل به افزایش تنش‌ها و حمایت از گروه‌های تروریستی منجر شده است. به گونه‌ای که نهایتاً بعد از سرنگونی رژیم بشار اسد توسط محمد الجولانی، نه تنها ثبات سیاسی به حاکمیت سوریه برنگشت بلکه با افزایش ناآرامی‌ها و تنش‌ها در منطاق مختلف سوریه و مداخلات خارجی در آن رو به رو بوده‌ایم. کلان پروژه غرب و اسرائیل برای سوریه را می‌توان در دو موضوع اصلی تجزیه سوریه و تضعیف و تخریب توان نظامی آن قلمداد کرد. از منظر اسرائیل و غرب سوریه باید تبدیل به کشوری همسو با اسرائیل و غرب شود و همچنین ضعیف و شکننده بوده و در نتیجه توانایی و یارای مقابله یا مخالف با غرب و اسرائیل را نداشته باشد. اصطلاح مار بی دندان یا بدون زهری که در توبره غرب و اسرائیل قرار داشته باشد و تبدیل به محلی برای تقابل‌های ایدئولوژیک و منازعات منطقه‌ای گردد.
عادی سازی روابط با سوریه همزمان با تخریب توان نظامی و دفاعی آن و تشدید تهدیدات موجودیتی حاکمیت و حکومت سوری اصلی‌ترین هدف اسرائیل از حمله نظامی به زیرساخت‌های نظامی و دفاعی سوریه است. در همین راستا تبدیل سوریه به کشوری مانند مصر و اردن و تغییر جناح قرار گیری سوریه از مقابله با اسرائیل به متحد اسرائیل یا دست کم (کشور دارای روابط عادی با اسرائیل) از طریق نفوذ در بدنه حاکمیتی جدید سوریه و همکاری با سرکردگان اصلی اعضای جدید حاکم بر سوریه اتفاق افتاده است. حال آن که برآورد‌های میدانی حاکی از آن است که بدنه اجتماعی مردم سوریه و جوانان سوری همان گونه که مقام معظم رهبری پیش‌تر وعده داده بودند، با قیام عمومی خود مانع از پیشرفت و به کرسی نشستن هر گونه طرح و یا برنامه غربی و عبری در سوریه خواهند شد.
همچنین تصور‌ها و برآورد‌های امنیتی و اطلاعاتی غرب و اسرائیل حاکی از آن است که حمایت‌های لجستیکی و پشتیبانی‌های تجهیزات و تسلیحات نظامی برای حزب الله لبنان از طریق کریدور سوریه رقم خورده است و بنابراین ناامنی در سوریه و تلاش برای قطع دسترسی‌های زمینی از خاک سوریه به لبنان موجب تضعیف توان نظامی حزب الله لبنان شده و عملاً منجر به محاصره نظامی حزب الله خواهد شد. در همین راستا تلاش برای پیشروی زمینی به سمت مرز‌های سوریه و لبنان توسط اسرائیل از بعد از سرنگونی حکومت الاسد رقم خورده است. در صورتی که جریان مقاومت سیال بوده و برای دسترسی‌های جدید و دریافت و ارسال محموله‌ها و کالا‌های مورد نیاز خود با استفاده از نبوغ و استعداد خود به دنبال راه‌های جدید و امن و با ریسک پایین و کم هزینه رفته و بر اساس تجربه تاریخی نیز به احتمال بسیار زیاد موفق شده و این طرح آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها را نیز با شکست همراه خواهد کرد.
 
نتیجه‌گیری: استیصال آمریکا و اسرائیل در برابر اراده ملت‌ها
پروژه خلع سلاح جریان مقاومت، که با هدف تضعیف محور مقاومت و تثبیت سلطه استکباری در منطقه طراحی شده بود، امروز به بن‌بست رسیده است. آمریکا و اسرائیل، که با شهرک‌سازی‌های غیرقانونی، بمباران‌های وحشیانه، و فشار‌های سیاسی-اقتصادی تلاش کردند صدای مقاومت را خاموش کنند، اکنون در برابر اراده پولادین ملت‌های منطقه، به استیصال افتاده‌اند.
لبنان، فلسطین، غزه، سوریه و عراق، هر یک به شیوه خود نشان داده‌اند که مقاومت، نه‌تنها خلع سلاح نمی‌شود، بلکه روزبه‌روز قدرتمندتر می‌گردد. شکست اسرائیل در غزه، ناکامی آمریکا در شورای امنیت، و افزایش تنش‌های منطقه‌ای، همه نشانه‌هایی از افول هژمونی استکبار در غرب آسیا است. تاریخ نشان داده که ملت‌های مقاوم، در برابر ظلم و استبداد، همواره پیروز میدان بوده‌اند و این بار نیز، پروژه خلع سلاح، به گورستان آمال استکبار تبدیل خواهد شد؛ بنابراین مقاومت، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت تاریخی است که هیچ نیرویی نمی‌تواند آن را متوقف کند.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات