تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۱  ، 
کد خبر : ۳۷۵۱۲۴

طراحی آمریکا برای مقاومت

پایگاه بصیرت / محمدرضا فرهادی

آمریکایی‌ها که به منزله پشتیبان و حامی اصلی صهیونیست‌ها در منطقه نقش آفرینی می‌کنند، پس از عملیات «طوفان الاقصی» و تقابل با محور مقاومت در محدوده جغرافیایی مختلف، به دنبال تغییر رویکرد‌ها و راهکار‌های خود در عرصه منطقه‌ای هستند. در این راستا، آمریکایی‌ها ابتدا با حمایت‌های نظامی و گسترده از صهیونیست‌ها پس از عملیات طوفان‎الاقصی، سیاست نابودی محور مقاومت را در پیش گرفته بودند که جنگ ۱۵ ماهه بعد از ۷ اکتبر نشان‌دهنده شدت تلاش واشنگتن برای از بین بردن مقاومت در سطح منطقه بود. با ناکامی آمریکایی‌ها در جنگ نظامی و آتش‌بس‌های گوناگون در غزه و جنوب لبنان که به دلیل ضعف و شکست صهیونیست‌ها بود، بار دیگر سیاست حمایت از رژیم صهیونیستی را در عرصه‌های گوناگون دنبال کردند که در این زمینه با روی کارآمدن دولت جدید در آمریکا روند معادلات تغییر خاص و ویژه‌ای کرد.
دولت جدید در آمریکا با شعار صلح از طریق قدرت و صلح‌سازی در سطح منطقه‌ای به دنبال تغییر رویکرد‌ها در عرصه نظامی بود و به همین دلیل سیاست تقابل نظامی سخت را در برابر گروه‌های مقاومت تغییر شکل داد و آن را به سیاست فشار حداکثری سیاسی از طریق کشور‌های هدف گروه‌های مقاومت تغییر داد. سخنان اخیر رئیس‌جمهور لبنان مبنی بر ادغام حزب‌الله در ارتش لبنان و طرح جدید صهیونیست‌ها در رابطه با غزه مبنی بر خلع سلاح حماس که با حمایت آمریکایی‌ها ارائه شد، نشان‎دهنده پیگیری این سیاست از سوی آمریکایی‌ها و صهیونیست‌هاست. درباره ابعاد و اهداف آمریکا از سیاست فشار حداکثری سیاسی بر گروه‌های مقاومت چند نکته ضروری است:

۱ـ هدف آمریکا از این سیاست رویارویی دولت‎های هدف با گروه‎های مقاومت است تا بدین طریق یک تقابل دوگانه بین گروه‎های مقاومت و دولت‎های هدف ایجاد کند.

۲ـ سیاست آمریکایی‎ها پس از توافقات آتش‌بس در غزه و لبنان بر خلع سلاح کامل گروه‌های مقاومت قرار گرفته است. رویکرد آمریکایی‎ها بدین‌گونه خواهد بود که ابتدا گروه‌های مقاومت را خلع سلاح کنند و سپس مبادرت به نابودی آنها با حملات نظامی یا ادغام در ارتش کشور‌های هدف کنند. طرح ادغام حزب‌الله در ارتش لبنان و خلع سلاح حماس در غزه مؤید این سیاست آمریکایی‌هاست. به عبارت دیگر، آمریکایی‎ها به دنبال از بین بردن مؤلفه‌های قدرت گروه‎های مقاومت و افزایش ضربه‎پذیری آنها با حملات نظامی وسیع و گسترده هستند.

۳ـ آمریکایی‎ها از جنگ سخت و نظامی خروجی مورد نظر خود را کسب نکرده‌اند و به دنبال کسب دستاورد از طریق فشار‌های سیاسی بر گروه‎های مقاومت هستند. ارسال نماینده‎های گوناگون به لبنان و عراق تلاشی در جهت رسیدن به این سیاست است. 

۴- با وجود تغییر تاکتیک آمریکایی‎ها، واشنگتن اصول سخت و نظامی را نادیده نگرفته است و در برخی حوزه‌ها، همچون یمن به دنبال تغییر تاکتیک از حملات هوایی به زمینی است. اکنون برخی مواضع آمریکایی‎ها درباره حملات اخیر به یمن نشان می‌دهد، این حملات نه تنها به دستاورد مورد نظر نرسیده، بلکه هزینه‏های سنگینی را بر آمریکایی‎ها تحمیل کرده است و آمریکایی‌ها مترصد ایجاد یک جبهه دو وجهی از شبه نظامیان جنوب و امارات هستند تا حملات زمینی را علیه انصارالله انجام دهند.
در مجموع، آمریکایی‎ها اگرچه طرح‎ها و ابتکارات را امتحان می‎کنند تا به هدف موردنظر برسند، اما همواره در برابر محور مقاومت شکست خورده‎اند و این ابتکارات آنها ناشی از خطا‌های محاسباتی است که نسبت به محور مقاومت دارند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات