تنشها میان هند و پاکستان در نهایت نه تنها دستاوردی برای دو کشور نخواهد داشت بلکه به افزایش بحرانهای داخلی و جهانی آنها منجر می شود بویژه آنکه غرب برآن است تا نظام تک قطبی را با بحرانسازی در مناطق مختلف جهان حفظ و مانع از نظم نوینی شود که اتفاقا هند و پاکستان از حامیان ان میباشند.
شبه قاره هند بار دیگر در مسیر جنگی قرار گرفته است که می تواند تا به کار گیری سلاح هستهای پیش رود. هند و پاکستان که چند دهه است در وضعیت نه جنگ و نه صلح قرار دارند، در روزهای اخیر با تنشی جدید مواجه شدهاند. بر اساس گزارشهای منتشره ماجرا از آنجا شروع شده است که افراد مسلح شامگاه سهشنبه گذشته با گشودن آتش به سوی گروهی از گردشگران در منطقه توریستی پهَلگام واقع در حدود ۹۰ کیلومتری شهر سرینگر، پایتخت تابستانی کشمیر تحت کنترل هند، دستکم ۲۷ نفر را کشتند. مقامات هندی این حادثه را یک حمله تروریستی توصیف و انگشت اتهام را به سوی پاکستان نشانه رفت. کابینه دولت هند در واکنش اولیه خود پیمان مشترک آبی موسوم به «معاهده سند طاس» را تعلیق کرد همچنین دستور خروج اتباع پاکستانی به ویژه وابستگان دفاعی و نظامی سفارت این کشور از هند را صادر و گذرگاه رسمی مرزی خود «اتاری» را نیز به روی پاکستان بست.«سی. آر پاتیل» وزیر منابع آبی هند در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: تصمیم تاریخی دولت نارندرا مودی نخست وزیر هند در مورد (تعلیق) معاهده آب رود سند کاملا موجه و در راستای منافع ملی است.وی افزود: تضمین خواهیم کرد که یک قطره آب از رود سند به پاکستان نرسد. در مقابل نیز «آصف علی زرداری» رئیس جمهور پاکستان اتهامات علیه کشورش پس از حمله مرگبار به گردشگران در هند را بی اساس خواند و هشدار داد که پاکستان آماده پاسخ فوری به هرگونه تهدید و یا تجاوز خارجی است.وزرای خارجه و دفاع پاکستان اعلام کردند که در صورت اقدام هند برای بستن آب به روی پاکستان این اقدام به مثابه جنگ تلقی خواهد شد.کمیته امنیت ملی پاکستان نیز در پاسخ به اقدامات هندیها، ضمن بستن فوری حریم هوایی خود به روی تمامی پروازهای هندی گذرگاه مرزی «واگه» را نیز تعطیل اعلام کرد.اسلامآباد همچنین تمامی فعالیتهای مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی با دهلی نو از جمله تجارت ترانزیت به مقصد این کشور از مسیر پاکستان را نیز ممنوع کرد. پاکستان همسایه شرقی خود هند را به پشتیبانی از جریانات تجزیه طلب و عناصر تروریستی در ایالات بلوچستان و خیبرپختونخوا متهم میکند و در مقابل دهلینو نیز همسایه غربی خود را به طراحی حملات تروریستی در سالهای گذشته در هند به ویژه حملات بمبئی و نیز پشتیبانی از عناصر شبه نظامی در کشمیر تحت کنترل هند متهم میکند.
واقعیت ماجرا چیست؟
هر چند که حمله تروریستی اعلام هند و واکنش پاکستان به این اتهام زمینه ساز این تنش عنوان می شود اما نگاهی ریشه ای و تاریخی روابط دو کشور بیانگر حقیقتی ورای این تحولات است. از زمان استقلال پاکستان از هند در دهه 1940 تا به امروز مسائلی همچون خطوط مرزی و نیز کشمیر که میان دو کشور تقسیم شده است موجب شده تا هر از چند گاهی طرفین به صف بندی در برابر یکدیگر بپردازند. انگلیس که در قالب کمپانی هند شرقی، نظام سلطه و استعمار را بر شبه قاره حاکم کرده بود در زمان خروج از منطقه ضمن تجزیه هند به چند کشور مناطقی همچون کشمیر را چنان تقسیم کرده که همواره اختلاف میان همسایگان ادامه داشته باشد چنانکه همین سیاست را در قبال سایر کشورها از جمله در غرب اسیا نیز اجرا کرده است. هر چند که اقدامات و میانجیگریهایی برای حل اختلافات میان طرفین صورت گرفته اما همچنان روند گذشته ادامه یافته است. بسیاری از ناظران سیاسی و نظامی بر این عقیدهاند که دخالتهای خارجی بویژه رفتارهای غرب برای برهم زدن امنیت شرق، محور این وضعیت می باشد چنانکه تنش اخیر نیز همزمان با سفر ونس معاون رئیس جمهور آمریکا به هند روی داده است. در یک کلام می توان گفت که نظام سلطه از گذشته تا به امروز به دنبال بحران سازی در روابط میان همسایگان از جمله در شبه قاره بوده تا نفوذ خود و منفعت طلبیهایش را محقق سازد چنانکه از پیامدهای این تنش آفرینی، رویکرد هند به روابط با رژیم صهیونیستی به رغم مخالفتهای گسترده مردم از پیامدهای این وضعیت است .
پیامدهای یک تنش
نکته اساسی آن است که هند و پاکستان دو قدرت اتمی هستند که از نظر نظامی و تسلیحاتی نیز تقریبا در یک ردیف هستند هر چند که از نظر جمعیتی هند چندین برابر پاکستان است اما وجود گروههای جنگ جو در پاکستان و نیز موقعت جغرافیایی آن شرایط را به تعادل می کشاند. در این میان تنش های کنونی میان طرفین در کنار آنکه خطر جنگ هستهای را بالا می برد موجب تقویت گروههای تروریستی در منطقه نیز میشود بویژه آنکه کشورهای غربی که این روزها جنگ اقتصادی را با شرق اغاز کردهاند برآنند تا از این نیروها علیه امنیت کل منطقه بهره گیرند. در همین حال این تشنها بر وضعیت افغانستان نیز تاثیر منفی خواهد داشد که قطعا به نفع امنیت منطقه نیست. رویکرد دو کشور به یارگیری در صحنه جهانی نیز بر این وضعیت دامن میزند بویژه آنکه کشورهای اروپایی و آمریکا با ادعای تعامل و حمایت از هند به دنبال چالش آفرینی برای چین و در کلان اقتصاد رو به رشد شرق آسیا میباشند. به عبارتی دیگر میتوان گفت که این تنشها در نهایت نه تنها دستاوردی برای دو کشور نخواهد داشت بلکه به افزایش بحرانهای داخلی و جهانی آنها منجر می شود بویژه آنکه غرب برآن است تا نظام تک قطبی را با بحرانسازی در مناطق مختلف جهان حفظ و مانع از نظم نوینی شود که اتفاقا هند و پاکستان از حامیان ان میباشند.
دیپلماسی فعال ایران در شبه قاره
تهران همواره تاکید دارد که منطقه زخم خورده سیاستهای استعماری نظام سلطه از سایس پیکو گرفته تا یک جانبه گرایی آمریکاییاست لذا در کنار تلاش صادقانه برای رفع سوء تفاهمات مرزی میان خود و همسایگان، آماده میانجی گری میان کشورهای منطقه جهت پایان دادن به اختلافاتشان را دارد. با توجه به اشتراکات تاریخی، دینی و فرهنگی ایران اهمیت ویژهای برای شبه قاره ( هند و پاکستان) قائل بوده و همواره تلاش نموده تا در کنار توسعه روابط با این کشورها زمینه را رفع تنشها میان آنها را فراهم سازد. در همین راستا نیز سید عباس عراقچی در گفت و گو با محمد اسحاقدار معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه پاکستان از آمادگی ایران برای کمک به کاهش تنش بین دهلی و اسلام آباد خبر داد.وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران بر اهمیت شکیبایی و خویشتنداری پاکستان و هند تاکید کرد.عراقچی با بیان مواضع کشورمان اهمیت خویشتنداری و شکیبایی هر دو طرف را (هند و پاکستان) برای مدیریت بحران یادآور شد.وی با تاکید بر مناسبات حسنه جمهوری اسلامی ایران با هر دو کشور پاکستان و هندوستان، آمادگی ایران را برای بهکارگیری مساعی جمیله برای کمک به کاهش تنش و تقویت ثبات در منطقه اعلام کرد.
عملکرد میانجیگرایانه ایران صرفا در قالب دیپلماسی نبوده است بلکه ابتکارات متعددی در این زمینه مطرح می کند. اجرای خط لوله صلح برای انتقال گاز از ایران به پاکستان و هند، مشارکت دو کشور در توسعه بندر چابهار، مبارزه واحد با تروریسم ، حمایت از ثبات در افغانستان، برگزاری رزمایشهای نظامی مشترک برای مقابله با تهدیدات امنیتی، همگرایی در قالب پیمان شانگهای که هرسه کشور عضو آن هستند و... در این چارچوب قابل طرح است.
لازم به ذکر است که عملکرد میانجیگرایانه ایران صرفا در قالب دیپلماسی نبوده است بلکه ابتکارات متعددی در این زمینه سالهاست که مطرح می کند. اجرای خط لوله صلح برای انتقال گاز از ایران به پاکستان و هند، مشارکت دو کشور در توسعه بندر چابهار، مبارزه واحد با تروریسم ، حمایت از ثبات در افغانستان، برگزاری رزمایشهای نظامی مشترک برای مقابله با تهدیدات امنیتی، همگرایی در قالب پیمان شانگهای که هرسه کشور عضو آن هستند و... در این چارچوب قابل طرح است. ابتکاراتی که رویکرد هند و پاکستان به آنها در کنار منافع سه جانبه میتواند تقویت کننده ثبات و امنیت در منطقه و مقابله واحد با رفتارهای بحران ساز بیگانگانی باشد که منافع خود را در اختلاف افکنی و تنش آفرینی میان همسایگان جستجو میکنند. تنشهایی که از یک سو به نفع یک جانبه گرایی مخرب غرب است و از سوی دیگر زمینه را برای انحراف افکار عمومی از جنایات و اشغالگری رژیم صهیونیستی فراهم می سازد.