باید اعتراف کنیم که تا کنون حق مطلب از نظر تبیین و روایت با استفاده از ابزار هنر، در خصوص سوم خرداد که از یک سوی نماد معجزه دفاع مقدس، و از سوی دیگر نماد و تبلور ایثار و فداکاری ملی به شمار می آید، باگذشت بیش از چهار دهه ادا نشده است.
اگر دفاع مقدس به تعبیر زیبای رهبر حکیم انقلاب اسلامی یک گنج است، قصه خرمشهر هم در دوره مقاومت ٣۶ روزه، و هم در حماسه بزرگ و ماندگار آزاد شدن در سوم خرداد، بخش ناب، مهم و ارزشمند این گنج بینظیر است. خرمشهر که در جنگ تحمیلی به خونین شهر تبدیل شد، با آزاد شدن این شهر خونین از اسارت ١٩ ماهه، تمام معادلات جنگ را تغییر داد. خرمشهر هم در دوره مقاومت مردمی قبل از اشغال، و هم در مقطع رهايي از دست متجاوز، نقش تعیین کننده در دفاع مقدس ملت ایران دارد. این نقش تعیین کننده، آن گاه بیشتر فهم میشود که نقشه طراحان جنگ و اهداف شوم آنان مورد توجه قرار گیرد. جنگ به ظاهر جنگ عراق علیه کشور عزیز ما بود؛ لکن این جنگ به استناد مدارک و شواهد فراوان، یک جنگ جهانی با مشارکت تمام قدرتهای شیطانی غرب و شرق، علیه ملت مظلوم مقتدر ایران بود. قدرت های جهانی و خصوصا چهار کشور غربی شامل :آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان، طبق اسناد کنفرانس گوادلوپ، تصمیم گرفته بودند، نگذارند انقلاب اسلامی ونظام سیاسی برآمده از آن در ایران ماندگار گردد. براساس همین سیاست، از روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مجموعهای از اقدامات را با هدف بیثبات سازی و بحران آفرینی در کشور انجام داده، اما در رسیدن به اهداف موفق نشدند.
شکست سیاست بحرانسازی برای نابودی انقلاب و براندازی نظام جمهوری اسلامی، آنان را به طراحی یک جنگ علیه ایران سوق داد. جنگی که اهداف سهگانه اصلیاش، به موزه تاریخ فرستادن انقلاب اسلامی، ساقط کردن جمهوری اسلامی و کوچک شدن ایران بود. سهم صدام در این جنگ، الحاق مناطقی از کشور ازجمله خوزستان و جزایری از جزایر راهبردی در خلیج فارس بود. رژيم بعث عراق با رهبری فردی جاه طلب، تصور میکرد به دلیل حمایتهای همه قدرتهای جهانی پیروز قطعی و فوری در این جنگ خواهد.
صدام حسین در این فکر و خیال و توهم به سر میبرد که در ماه دوم و سوم جنگ، در تهران به عنوان یک قهرمان و فاتح در جنگ، با خبرنگاران مصاحبه خواهد کرد! این توهمات ریشه در محاسبات غلط صدام و حامیان او داشت که تصور می کردند، ایران پس از انقلاب اسلامی، قدرت دفاع از خود را ندارد. صدام تصور می کرد عراق و حزب بعث، با یک فرصت بینظیر تاریخی غیر قابل تکرار مواجه شده، و هرگز نباید این فرصت را از دست بدهد. اما اشتباه اصلی طراحان جنگ، نادیده انگاشتن قدرت بسیج کنندگی مردم برای دفاع، از سوی رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رحمه الله علیه بود.
در حالی که ارتش بعت عراق تصرف بخشهای وسیعی از ایران را آسان میپنداشت، در همان روزهای اول جنگ و در شهرهای مرزی مانند:بستان، سوسنگرد، آبادان و خرمشهر، با مقاومت مردمی مواجه شد. در این میان مقاومت حدود چهل روزه مردان و زنان خرمشهری با دستان خالی، به همراه معدود افراد دیگری که به این شهر رفته بودند؛ تمام نقشه و محاسبه متجاوزان برای پیشروی به داخل کشور عزیزمان ایران را به هم زد. پس از اشغال خرمشهر و توقف پیشرویهای ارتش بعت عراق از یک سو، و آغاز عملیاتهای سپاه اسلام برای آزاد سازی مناطق اشغال شده و بیرون راندن متجاوزان از خاک ایران از دیگر سوی، عراق و حامیان عراق در جنگ، متوجه این معنا شدند که این جنگ، نه تنهابا شکست تحقیر آمیز ایرانی ها و سقوط جمهوری اسلامی و تجزیه ایران پایان نخواهد یافت؛ بلکه روزی عراق باید سر میز مذاکره با جمهوری اسلامی، به جنگ پایان دهد. بر همین اساس بود که رژيم بعت عراق، برای داشتن برگ برنده پای میز مذاکره، خرمشهر را به یک قلعه تسخیر ناپذیر از نظر نظامی تبدیل کرد. صدام آن چنان به نگهداشت خرمشهر از نظر نظامی اطمینان داشت، که با آشکار شدن طرحهای ایران برای آزادسازی این شهر، با صراحت اعلام کرد؛ اگر ایرانیها بتوانند خرمشهر را پس بگیرند، من کلید بصره را به آنان خواهم داد! این حرف صدام، نه یک عملیات روانی برای مرعوبسازی و منصرف کردن رزمندگان اسلام از انجام عملیات، بلکه باوری بود که با توجه به استعداد نیروی انسانی وتجهیزات نظامی مستقر در خرمشهر پیدا کرده بود. آری در چنین فضا و شرایطی بود که عملیات بیتالمقدس با هدف آزاد سازی خرمشهر در اردیبهشت سال ١٣۶١ طراحی و آغاز شد. در نهایت طی این عملیات و با یک نبرد طولانی در چندین شبانه روز، خرمشهر پس از ١٩ ماه اشغال، در روز سوم خرداد آزاد گردید.
خرمشهر با یک نبرد علوی و روحیه عاشورايی تحت فرماندهی ولایت فقیه آزاد شد. تا زمانی که این روحیه و فرهنگ مقاومت عاشورایی در کشور حاکم باشد، از هیچ تهدید دشمن خارجی نباید ترسید. دشمن هم به نکته توجه پیدا کرده و بر همین اساس، ایمان و امید را در جامعه ایمانی ما نشانه رفته است.