صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۰  ، 
کد خبر : ۳۷۶۸۷۵
میدان نوین رقابت ژئوپلیتیک در غرب آسیا

هوش مصنوعی و آینده قدرت در خاورمیانه!

رقابت در منطقه بر سر آینده هوش مصنوعی، تنها یک مسابقه فناورانه نیست، بلکه آزمونی برای اراده سیاسی، دوراندیشی راهبردی و توانایی کشورها در انطباق با تغییرات شگرف جهانی است. کشورمان ایران، با میراثی از تمدن و دانش، نمی‌تواند و نباید در این عرصه نظاره‌گر باشد. زمان آن فرا رسیده است که با یک عزم ملی، تمامی ظرفیت‌های بالقوه خود را برای ورود قدرتمند به این میدان بسیج کنیم.
پایگاه بصیرت / نوید کمالی
در سپیده‌دم عصر هوش مصنوعی، جایی که خطوط مرزی نه با سیم‌های خاردار که با جریان داده‌ها و قدرت الگوریتم‌ها ترسیم می‌شوند، غرب آسیا یا به طور خاص منطقه معرف و به خاورمیانه، این پهنه تاریخی منازعات و اتحادها، خود را در آستانه‌ یک دگرگونی ژئوپلیتیک جدید و متقاوت می‌بیند. این بار اما، بازیگران نه صرفاً با اتکا به زرادخانه‌های تسلیحاتی یا بشکه‌های نفتی که دهه‌ها به واسطه آن روزگار گذرانده‌اند، بلکه با سلاحی نامرئی اما برنده‌تر به نام «هوش مصنوعی» در حال بازتعریف موازنه‌ قدرت هستند. هوش مصنوعی، این فرزند نوظهور انقلاب صنعتی چهارم، در سال‌های اخیر از یک مفهوم علمی-تخیلی فراتر رفته و به موتور محرکه اقتصاد، امنیت و نفوذ بین‌المللی بدل شده است. کشورهایی که امروز در این ماراتن فناورانه سرمایه‌گذاری می‌کنند، نه تنها سرنوشت اقتصادی خود، که نقشه راه آینده ژئوپلیتیک منطقه و جهان را نیز رقم خواهند زد. در این میان، کشورمان ایران، با تاریخی غنی از نوآوری و استعدادهای درخشان، در یک بزنگاه تاریخی قرار گرفته است؛ بزنگاهی که غفلت از آن می‌تواند به از دست رفتن فرصت‌هایی جبران‌ناپذیر و عقب‌ماندگی‌های راهبردی طولانی‌مدت منجر شود، در حالی که رقبای منطقه‌ای با سرعتی شتابان در حال پیشتازی هستند!
 
 
هوش مصنوعی و آینده قدرت در خاورمیانه!
رتبه بندی آمادگی هوش مصنوعی (2023)
 
شواهد و قرائن نشان می‌دهد که جهان در حال ورود به یک «مسابقه تسلیحاتی هوش مصنوعی» است، اما این بار هدف نه تخریب، که خلق ارزش، افزایش بهره‌وری و کسب برتری اطلاعاتی است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ می‌تواند بالغ بر ۱۵.۷ تریلیون دلار به اقتصاد جهانی بیافزاید. با این حال، سهم خاورمیانه از این خوان گسترده، تنها حدود ۲ درصد یا ۳۲۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود که بخش عمده آن نیز در کشورهای حاشیه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی (۱۳۵.۲ میلیارد دلار) و امارات متحده عربی (۹۶ میلیارد دلار)، و همچنین رژیم اشغالگر قدس متمرکز خواهد بود. این آمار، خود گویای شکاف فزاینده‌ای است که نه تنها میان منطقه و سایر نقاط جهان، بلکه درون خود خاورمیانه نیز در حال شکل‌گیری است. شاخص آمادگی هوش مصنوعی صندوق بین‌المللی پول، که کشورها را بر اساس زیرساخت‌های دیجیتال، نوآوری و یکپارچگی اقتصادی، سرمایه انسانی و سیاست‌های بازار کار، و مقررات و اخلاق رتبه‌بندی می‌کند، خاورمیانه و آسیای مرکزی را پس از آفریقای سیاه، در رده‌های پایین‌تر قرار می‌دهد. اما نکته حائز اهمیت، تفاوت فاحش میان کشورهای منطقه در این شاخص است؛ رژیم اشغالگر قدس، امارات و عربستان سعودی امتیازات قابل توجهی کسب کرده‌اند، در حالی که کشورهایی چون ایران عزیزمان، به دلیل عدم بلوغ راهبردهای ملی، توسعه‌نیافتگی زیرساخت‌های دیجیتال و ضعف نظام مدیریت استعدادها، در رده‌های پایین‌تر قرار دارند.
 
زیرساخت روزآمد برگ برنده رقابت!
در قلب این تحول، «زیرساخت» قرار دارد؛ نه فقط زیرساخت‌های فیزیکی سنتی، بلکه زیرساخت‌های دیجیتال و محاسباتی که توان پردازش حجم عظیمی از داده‌ها را فراهم می‌کنند. مراکز داده یا Data Centers به مثابه ستون فقرات هوش مصنوعی عمل می‌کنند. کشورمان در حالی با چالش‌های جدی در تامین انرژی پایدار و مقرون‌به‌صرفه برای صنایع موجود دست و پنجه نرم می‌کند و قطعی برق ناشی از توسعه نیافتگی نیروگاه‌های برق میهمان هر روزه شهروندان است که رقبای منطقه‌ای در حال سرمایه‌گذاری‌های کلان برای ساخت مزارع عظیم مراکز داده هستند. رژیم اشغالگر قدس، عربستان سعودی و امارات در این زمینه پیشتاز هستند. عربستان سعودی با «پروژه تعالی» خود قصد دارد ۱۰۰ میلیارد دلار در شرکت‌های هوش مصنوعی، زیرساخت داده و استعدادیابی ملی سرمایه‌گذاری کند. این در حالی است که توسعه مراکز داده به منابع مالی هنگفت، آب فراوان (یک مرکز داده می‌تواند روزانه تا پنج میلیون گالن آب مصرف کند) و برق پایدار نیاز دارد. کشورهای حاشیه خلیج فارس با تکیه بر ثروت‌های ناشی از فروش نفت و گاز و سرمایه‌گذاری هوشمندانه در انرژی‌های تجدیدپذیر، در حال رفع این موانع هستند. شاخص اثربخشی مصرف انرژی (PUE) در خاورمیانه در سال ۲۰۲۰ حدود ۲.۰۶ بوده که بسیار بالاتر (یعنی ناکارآمدتر) از میانگین جهانی (۱.۵۳) است. با این حال، کشورهایی چون قطر، عربستان و امارات با منابع انرژی فراوان و تنوع‌بخشی به سبد انرژی خود، این چالش را مدیریت می‌کنند، آنهم در حالی که کشورمان همچنان با قطعی برق و کمبود ظرفیت تولید مواجه است! این تمایزات حاد در منابع، توسعه و مدیریت، به شکاف‌های آشکار در آمادگی هوش مصنوعی در میان کشورهای خاورمیانه انجامیده است!
 
هوش مصنوعی و آینده قدرت در خاورمیانه!
تعداد مراکز داده (Data Center) کشورهای خاورمیانه
 
 
رقابت در عرصه هوش مصنوعی صرفاً یک رقابت اقتصادی نیست، بلکه ابعاد عمیق ژئوپلیتیکی دارد. کشورهایی که در این حوزه پیشرو باشند، در زمینه‌های دفاعی، اطلاعاتی، امنیت سایبری، دیپلماسی عمومی و حتی شکل‌دهی به افکار عمومی دست بالا را خواهند داشت. ترکیه، با صنعت دفاعی رو به رشد خود، به طور فزاینده‌ای در حال ادغام هوش مصنوعی در سامانه‌های بدون سرنشین و فرماندهی و کنترل است. این کشور با برگزاری نمایشگاه‌های فناوری و حمایت از استارتاپ‌های هوش مصنوعی، تلاش می‌کند تا خود را به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای در این حوزه مطرح کند. رژیم اشغالگر قدس، با سابقه‌ای طولانی در فناوری‌های پیشرفته و با بهره‌گیری از حمایت‌های گسترده‌ غرب و شبکه جهانی استارت‌آپ‌ها، یکی از قطب‌های اصلی هوش مصنوعی در جهان به شمار می‌رود. سرمایه‌گذاری‌های عظیم در تحقیق و توسعه، جذب استعدادهای برتر و کاربرد هوش مصنوعی در صنایع نظامی و غیرنظامی، این رژیم را در موقعیتی ممتاز قرار داده است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز با برنامه‌های بلندپروازانه‌ای چون «چشم‌انداز ۲۰۳۰» عربستان و «استراتژی ملی هوش مصنوعی ۲۰۳۱» امارات، نه تنها به دنبال تنوع‌بخشی به اقتصاد خود و کاهش وابستگی به نفت هستند، بلکه می‌خواهند به «صادرکنندگان فناوری» در آینده تبدیل شوند. امارات با راه‌اندازی «سات‌گیت» با همکاری مرکز فضایی محمد بن راشد، از فناوری‌های ماهواره‌ای و هوش مصنوعی برای نظارت بر کشتی‌ها و بهبود امنیت دریایی بهره می‌برد. عربستان سعودی در نمایشگاه جهانی دفاع ریاض از خودروی گشتی الکتریکی ساخت داخل مجهز به پهپاد و فناوری‌های هوش مصنوعی و همچنین اولین شناور نظامی بدون سرنشین خود رونمایی کرد. این کشورها با جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی از غول‌های فناوری آمریکایی مانند OpenAI، Google، IBM، Palantir، AMD و Nvidia و ایجاد شرکت‌های دولتی مانند «Humain» با پشتوانه صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان، در حال ایجاد اکوسیستم‌های پویای هوش مصنوعی هستند.
 
زنگ خطری برای موقعیت و نقش ایران در آینده منطقه
این تحرکات فزاینده در همسایگی کشورمان، زنگ خطری جدی برای آینده‌ منطقه و نقش و موقعیت کشورمان است. در حالی که اقتصاد ما همچنان به شدت به درآمدهای نفتی وابسته است و با چالش‌هایی چون تحریم‌ها، فرسودگی زیرساخت‌ها، بروکراسی ناکارآمد و مهاجرت مغزها دست و پنجه نرم می‌کند، رقبای منطقه‌ای در حال ساختن آینده‌ای هستند که در آن، «داده» نفت جدید و «هوش مصنوعی» پالایشگاه آن خواهد بود. دوران اقتصاد متکی به نفت به سر آمده و اگر مسئولان کشورمان به خود نیایند و این غفلت راهبردی را کنار نگذارند، ایران برای دهه‌ها در رقابت‌های نوین ژئوپلیتیکی فرصت‌های بی‌شماری را از دست خواهد داد. این عقب‌ماندگی تنها به حوزه اقتصاد محدود نخواهد شد، بلکه امنیت ملی، نفوذ منطقه‌ای و توان چانه‌زنی کشورمان در عرصه بین‌المللی را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. عدم سرمایه‌گذاری کافی در زیرساخت‌های هوش مصنوعی، تربیت نیروی انسانی متخصص و ایجاد یک اکوسیستم نوآور، می‌تواند منجر به وابستگی فناورانه به قدرت‌های خارجی، از دست رفتن مزیت‌های رقابتی در صنایع نوظهور و حتی تضعیف توان دفاعی و اطلاعاتی کشور شود.
با این حال، هنوز پنجره فرصت به طور کامل بسته نشده است. کشورمان از ظرفیت‌های بالقوه قابل توجهی برخوردار است: جمعیت جوان و تحصیل‌کرده، سابقه درخشان در علوم پایه و مهندسی، و انگیزه بالای نخبگان برای پیشرفت. آنچه اکنون بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود، نیاز به یک «بیداری راهبردی» و اتخاذ یک «سیاست ملی منسجم و آینده‌نگر» در حوزه هوش مصنوعی است. این سیاست باید فراتر از شعارها و برنامه‌های پراکنده باشد و تمامی ابعاد توسعه هوش مصنوعی، از آموزش و پژوهش گرفته تا ایجاد زیرساخت‌ها، تدوین قوانین و مقررات حمایتی، و تشویق سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را در بر گیرد.
اولین گام، تمرکز بر «سرمایه انسانی» است. دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی کشورمان باید به طور جدی به بازنگری در سرفصل‌های آموزشی و پژوهشی خود بپردازند و رشته‌های مرتبط با هوش مصنوعی، علوم داده، یادگیری ماشین و مهندسی نرم‌افزار را با بالاترین کیفیت ارائه دهند. ایجاد آزمایشگاه‌های مجهز، حمایت از پروژه‌های تحقیقاتی کاربردی، و فراهم آوردن فرصت‌های مطالعاتی و همکاری‌های بین‌المللی (در چارچوب منافع ملی) می‌تواند به تربیت نسلی از متخصصان طراز اول کمک کند. همزمان، باید با ایجاد جذابیت‌های شغلی، بهبود فضای کسب‌وکار و رفع موانع بوروکراتیک، از فرار مغزها جلوگیری کرده و زمینه را برای بازگشت نخبگان ایرانی خارج از کشور فراهم آورد.
دومین محور کلیدی، «توسعه زیرساخت‌های دیجیتال و محاسباتی» است. این امر مستلزم سرمایه‌گذاری هدفمند در توسعه شبکه‌های ارتباطی پرسرعت، ایجاد مراکز داده ملی با استانداردهای جهانی و دسترسی به توان پردازشی بالا است. با توجه به محدودیت‌های منابع آبی و انرژی، باید به سمت راهکارهای نوآورانه و بهینه در طراحی و مدیریت مراکز داده حرکت کرد. استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری‌های خنک‌کننده کم‌مصرف می‌تواند بخشی از این راهکار باشد. دولت باید نقش تسهیل‌گر و تنظیم‌گر را ایفا کند و با ارائه مشوق‌های لازم، بخش خصوصی را به سرمایه‌گذاری در این حوزه ترغیب نماید.
سومین اقدام ضروری، «ایجاد یک اکوسیستم نوآوری پویا» است. این اکوسیستم باید شامل پارک‌های علم و فناوری تخصصی، مراکز رشد و شتاب‌دهنده‌های متمرکز بر هوش مصنوعی، و صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر دولتی و خصوصی باشد. حمایت از استارتاپ‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان، تسهیل فرآیندهای ثبت اختراع و مالکیت معنوی، و ایجاد بازارهای رقابتی برای محصولات و خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی، از الزامات شکل‌گیری چنین اکوسیستمی است. همچنین، تعریف پروژه‌های بزرگ ملی در حوزه‌هایی چون سلامت دیجیتال، کشاورزی هوشمند، انرژی، حمل‌ونقل و خدمات شهری می‌تواند ضمن حل مشکلات کشور، به تجاری‌سازی ایده‌های نوآورانه کمک کند.
چهارمین مولفه، «داده» است. هوش مصنوعی بدون داده‌های باکیفیت و قابل دسترس، قادر به یادگیری و ارائه راهکارهای مؤثر نخواهد بود. لازم است سیاست‌های روشنی برای جمع‌آوری، ذخیره‌سازی، پردازش و به‌اشتراک‌گذاری داده‌ها (با رعایت اصول حریم خصوصی و امنیت) تدوین شود. ایجاد پلتفرم‌های ملی داده و تشویق سازمان‌های دولتی و خصوصی به داده‌محور شدن، می‌تواند به غنی‌سازی منابع داده‌ای کشور کمک شایانی کند.
پنجم، «تدوین چارچوب‌های قانونی و اخلاقی» برای توسعه و به‌کارگیری هوش مصنوعی است. این چارچوب‌ها باید ضمن تشویق نوآوری، از بروز چالش‌هایی چون نقض حریم خصوصی، تبعیض الگوریتمی، و مسائل مربوط به مسئولیت‌پذیری جلوگیری کنند. شفافیت، پاسخگویی و رعایت اصول اخلاقی باید در تمامی مراحل طراحی، توسعه و پیاده‌سازی سامانه‌های هوش مصنوعی مد نظر قرار گیرد.
ششمین مولفه، و شاید یکی از بنیادی‌ترین آنها، «بازنگری اساسی در نظام مدیریت و سیاست‌گذاری کشور و حرکت به سوی شایسته‌سالاری و بهره‌گیری حداکثری از نخبگان و متخصصان در تمامی سطوح» است. توسعه‌ی هوش مصنوعی و به‌طور کلی اقتصاد فناورانه، امری فوق‌العاده پیچیده، چندوجهی و نیازمند دانش عمیق، نگاه راهبردی و توانایی مدیریت تغییرات سریع است. غلبه بر چالش‌های عظیمی که در مسیر توسعه فناورانه کشورمان قرار دارد، با رویکردها و ساختارهای مدیریتی سنتی، گاه ناکارآمد و به دور از تخصص‌گرایی، و بدون مشارکت فعال و مؤثر بدنه‌ی کارشناسی و نخبگان حقیقی کشور در فرآیندهای تصمیم‌سازی و اجرایی، اگر نگوییم ناممکن، بسیار دشوار و کند خواهد بود. «ناترازی مدیریت» و عدم تطابق دانش و مهارت مدیران با الزامات عصر جدید، یکی از موانع اصلی پیش روی کشورمان است. لازم است سازوکارهایی شفاف و کارآمد برای شناسایی، جذب، حفظ و به‌کارگیری مؤثر متخصصان، کارآفرینان و مدیران کارآزموده در تمامی سطوح تصمیم‌گیری و اجرایی، به ویژه در حوزه‌های حیاتی و مرتبط با فناوری‌های نوین، ایجاد و تقویت شود. تشکیل شوراهای عالی راهبردی متشکل از برجسته‌ترین دانشمندان، مهندسان، اقتصاددانان و مدیران صنعتی کشور، با اختیارات واقعی و نه صرفاً مشورتی، تفویض اختیارات لازم به نهادهای تخصصی و مستقل، و ایجاد فضایی باز و امن برای نقد سازنده و ارائه‌ی راهکارهای نوآورانه از سوی نخبگان، می‌تواند به رفع این ناترازی مدیریتی کمک شایانی کرده و زمینه‌ی تصمیم‌گیری‌های علمی‌تر، کارآمدتر و آینده‌نگرتر را فراهم آورد. بدون تحول جدی در این عرصه و اعتماد واقعی به ظرفیت‌های تخصصی داخلی، حتی بهترین برنامه‌ها و راهبردها نیز در مرحله‌ی اجرا با چالش‌های جدی و بن‌بست‌های متعدد مواجه خواهند شد و فرصت‌های طلایی یکی پس از دیگری از دست خواهند رفت.
 
با عنایت به همه آنچه بیان شد، رقابت در منطقه بر سر آینده هوش مصنوعی، تنها یک مسابقه فناورانه نیست، بلکه آزمونی برای اراده سیاسی، دوراندیشی راهبردی و توانایی کشورها در انطباق با تغییرات شگرف جهانی است. کشورمان ایران، با میراثی از تمدن و دانش، نمی‌تواند و نباید در این عرصه نظاره‌گر باشد. زمان آن فرا رسیده است که با یک عزم ملی، تمامی ظرفیت‌های بالقوه خود را برای ورود قدرتمند به این میدان بسیج کنیم. توسعه اقتصاد فناورانه و تمرکز بر تولید ارزش افزوده مبتنی بر هوش مصنوعی، نه یک انتخاب، که یک ضرورت حیاتی برای تضمین آینده‌ای روشن، امن و مستقل برای نسل‌های آتی ایران است. غفلت امروز، حسرت فردایی را در پی خواهد داشت که دیگر فرصتی برای جبران آن باقی نمانده است. این یک هشدار جدی است؛ یا اکنون بیدار می‌شویم و آینده را می‌سازیم، یا در گذشته‌ای که دیگر بازنمی‌گردد، محبوس خواهیم ماند. انتخاب با ماست و خاصه مسئولان امروز کشور ماست!
 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات