میان مناسک حج و اعتقاد به ولایت و امامت عترت، پیوندی عمیق و منطقی برقرار است، بهگونهای که میتوان گفت موسم حج، موسم شناخت ولیّ خداست. حج، نه صرفاً یک سلسله اعمال عبادی، بلکه مسیر سلوکی برای یافتن امام و پیوستن به کاروان هدایت است. در روایات متعددی این معنا بهروشنی دیده میشود؛ مانند حدیث معروف نبوی که فرمود «مَثَلُ الإمامِ مَثَلُ الکَعبَةِ، إذ یُؤتى و لا یأتی» که امام را همانند کعبه معرفی میکند؛ یعنی همانگونه که مردم برای حج به سوی خانه خدا میآیند، برای هدایت نیز باید به سوی امام بیایند. همچنین در حدیثی دیگر از امام باقر علیهالسلام نقل است: «تمامُ الحجّ لِقاءُ الإمام»؛ یعنی حقیقت و کمال حج، در دیدار امام است. این نگاه، راز پیوند حجةالوداع با ماجرای غدیر را نیز روشن میسازد؛ چراکه حجِ پیامبر در واپسین سال عمر شریفش، با اعلام رسمی ولایت علی علیهالسلام کامل شد.
از همین منظر میتوان نگاهی نو به ایستگاههای مهم حج همچون عرفه و عید قربان داشت.عرفه صحنهای برای شناخت، توبه و تجدید پیمان با خداست و همزمان بستری برای کسب معرفت نسبت به حجت الهی محسوب میشود و جالب است که حدیث ثقلین در موقعیت عرفه از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله، آن هم در حجةالوداع صادر شد، آنجا که فرمود «فَإِنِّی قَدْ تَرَكْتُ فِیكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی»؛ یعنی من در بین شما دو چیز را به یادگار گذاشتم که اگر آنها را بگیرید، هرگز گمراه نمیشوید: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم. همچنان که حج بدون عرفه باطل نیست و سودی ندارد، اعمال و آداب ما بدون تقید به قبول امامت و ولایت عترت باطل است و مقبول خدا نیست.
حج؛ تجلی ولایتپذیری و بندگی در پرتو هدایتهای امام
اما عید قربان نیز روز فداکاری در راه خدا جهت قرب به اوست؛ حاجیان پس از رمی جمره اول، در موقعیت منا قربانی میکنند. امام حسین علیهالسلام در کربلا، با تقدیم همه هستیاش، قربانیِ بزرگ تاریخ را رقم زد و به عنوان ذبح عظیم شناخته شد. ایشان با ایثار جان خود و یارانش، به نوعی معنای حقیقی قربانی را زنده کرد و نشان داد که در راه قرب به خداوند، حتی نیاز باشد باید هزینه و فداکاری داشت.
همچنین، همانطور که قربانی کردن پایان حج نیست، بلکه آغازی برای رسیدن به طواف است، معرفت به امام و درک شعور همراهی با او، مقدمهای برای طواف حول محور وجود امام و تسلیم در برابر اوامر او محسوب میشود. از این رو، حج تنها مجموعهای از اعمال ظاهری نیست، بلکه سفری معنوی است که با خودسازی و معرفتیابی، انسان را به اطاعت کامل از ولیّ خدا رهنمون میشود.
از دیگر سو همانگونه که قربانی کردن، نماد عبودیت و تقرب به خداست، ولایت اهلبیت نیز تداوم همان مسیر عبودیت ناب محسوب میشود. در حقیقت، پذیرش ولایت عترت شرط اساسی تحقق عبودیت حقیقی در برابر خداست، چرا که این دو چنان به هم پیوستهاند که عبودیت بدون ولایت ناقص و ولایت بدون عبودیت بیمعناست.
قربانی در معنایی دیگر یعنی دل کندن از محبوبها برای رسیدن به محبوب مطلق. امامت نیز دعوتی است برای عبور از خود و تسلیم محض در برابر ولیّ الهی. آنگونه که اسماعیل نبی در برابر امر رسول خدا سر فرود آورد و آماده قربانی شد، شیعه نیز از خود میگذرد تا در مسیر ولایت اهلبیت فانی شود. شیعهای که در روز عید قربان قربانی میدهد، یاد میگیرد چگونه در راه امام زمانش از خواستههای خود بگذرد و آماده ایثار جان شود.
با این تعریف، میبینیم که انتهای حجةالوداع با ارکان مهمی مثل عرفات، قربانی در منا، رمی جمرات و طواف کعبه، ختم به غدیر به عنوان مهمترین رویداد تاریخ اسلام شد؛ همان موقعیتی که سعادت و رستگاری بشریت بنا بود تحت ولایتِ هادی الهی رقم بخورد. همان موقعیتی که فارق بین حق و باطل بود. موقعیتی که یا انسان مؤمن با اتصال به آن بنا بود به اوج شرافت و فضیلت دست یابد و یا با بیاعتنایی و رویگردانی از آن به درههای پستی و ضلالت سقوط کند. بنابراین، مناسک حج، تجلی گامبهگام ولایتپذیری و بندگی در پرتو هدایتهای امام است و از این جهت فرمودند در پایان حج باید لقای امام صورت گیرد.