سحرگاه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، رژیم صهیونی با حمله به چندین شهر ایران، مراکز مسکونی و نظامی را هدف قرار داد و تعدادی از فرماندهان و دانشمندان کشور را به شهادت رساند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملت ایران تأکید کردند: «این رژیم باید منتظر مجازاتی سخت باشد. دست قدرتمند نیروی مسلح جمهوری اسلامی او را رها نخواهد کرد.» گفتنی است این حمله در حالی رخ داد که تحولات اخیر منطقه، از جمله مقاومت بیسابقه فلسطینیان در غزه و کرانه باختری، موازنه قدرت را به نفع جبهه مقاومت تغییر داده است. از سوی دیگر مقاومت جانانه و پشتیبانی دلیرانه یمنیهای قهرمان از مقاومت فلسطینیان باعث شده است تا روند معادلات و موازنه قدرت به کلی در منطقه غرب آسیا تغییر کند. دستِ پر محور مقاومت به همراه صبر و توکل و ایمان مستحکم مجاهدین جبهه مقاومت باعث شده است تا رژیم صهیونی که نیروی نیابتی غرب و آمریکا در منطقه به شمار میرود، واپسین نفسهای خود را کشیده و نظاره گر شمارش معکوس برای نابودی خویش باشد. به همین بهانه قصد داریم تا اصلیترین چارچوب اندیشه دفاعی مقام معظم رهبری در برابر رژیم جعلی صهیونی را بازخوانی کرده و پیامدهای اندیشه مقاومت و آینده صهیونیسم را بررسی و تحلیل نماییم.
چارچوب نظری اندیشه دفاعی مقام معظم رهبری در برابر صهیونیسم
مقام معظم رهبری در رابطه با جرثومه فسق و فجور و فساد و جنایت جهانی رژیم غاصب صهیونی، اندیشه و ایده کارآمد مبتنی بر واقعیتهای هوشمندانه و منطقی دارد که در طی آن، سر منزل مبارزه با رژیم منتهی به زوال و نابودی قطعی رژیم خواهد شد. در این چارچوب فکری نه تنها هیکل مجسم تفکر صهیونی، بلکه خود اندیشه و نظر صهیونیستها نیز نابود شده و در نتیجه امر سیاسی واقع در این نظریه، مبتنی بر حذف تفکر صهیونی و استقرار اندیشه انقلابی یا تمدن نوین اسلامی است. در ادامه اصلیترین اصول و راهبردهای این اندیشه بازخوانی خواهد شد:
.۱ تئوری فروپاشی تدریجی
بر اساس اندیشه راهبردی مقام معظم رهبری، رژیم صهیونی نه با یک ضربه ناگهانی، بلکه در فرآیندی تاریخی و مبتنی بر «سنن الهی» به زوال میگراید. ایشان در بیانات متعدد خبر از نابودی قطعی و کامل رژیم در آیندهای نه چندان دور داده است. این نابودی نیز تنها با ضرب زور و قوای نظامی نیست، بلکه نابودی رژیم در همه ابعاد و زوایا و وجوه مختلف روی خواهد داد.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در تاریخیترین و به یاد ماندنیترین مورد از بیانات خود پیرامون نابودی رژیم در آیندهای نزدیک، در دیدار دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین با رهبر انقلاب در تاریخ ۱۳۹۵/۰۹/۲۴ به صراحت بیان داشتند که «رژیم صهیونیستی همچنانکه قبلاً گفتهایم به شرط مبارزه همگانی و متحد فلسطینیها و مسلمانان با صهیونیستها در ۲۵ سال آینده وجود خارجی نخواهد داشت.» این تحلیل مقام عظمی ولایت را مبتنی بر سه مؤلفه اصلی میتوان دانست:
ضعف ساختاری: شکستهای پی در پی در جنگهای ۳۳ روزه (۲۰۰۶)، ۲۲ روزه (۲۰۰۹)، ۸ روزه (۲۰۲۱) و عملیات طوفان الاقصی در هفت اکتبر 2023 نشان داد که امنیت رژیم صهیونی حتی با پشتیبانی آمریکا قابل تأمین نیست. سایه ناامنی سرتاسر رژیم را فرا گرفته است و رژیم از لاک آفندی خود خارج شده و هم اکنون بعد از عملیات طوفان الاقصی در لاک پدافندی قرار گرفته است. در این میان حمله نظامی رژیم به میهنمان ایران نیز باعث شده است تا این ناامنی فزاینده در سرزمینهای اشغالی تشدید شده و عملاً ساکنین سرزمینهای اشغالی در منجلابی از ناامنی و ترس و وحشت فراگیر گرفتار گردند.
مهاجرت معکوس: گزارشهای مؤسسات صهیونی حاکی از کاهش ۴۰ درصدی مهاجرت به رژیم صهیونی و افزایش فرار سرمایهها و سرمایه گذارها از سال ۲۰۲۳ و عملیات طوفان الاقصی به بعد است. از سوی دیگر آمار سازمانهای بینالمللی نشان میدهد که ساختوسازهای غیرقانونی در اراضی اشغالی در سال ۲۰۲۵ نسبت به سال قبل ۲۳٪ کاهش یافته که نشاندهنده عقبنشینی نسبی رژیم است. هر چند که این موضوع به دلیل مشغولیت رژیم به جنگ با کشورهای منطقه هم ممکن است برگردد، اما با توجه به وَلَع رژیم به انجام این مهم به نظر میرسد که رژیم پذیرفته است که توانایی و قدرت انجام این کار را حداقل در مقطع زمانی دیگر ندارد. در طی بررسی دیگری مشهود است که آمارهای داخلی نشان میدهد که بیش از ۳۰٪ از شهروندان این رژیم به آیندهٔ آن بدبین هستند، فلذا تلاش دارند تا رژیم را به مقصد کشور مبدأ خود ترک کنند. در این میان تشدید ناامنیها در سرزمینهای اشغالی به دلیل عملیات وعده صادق ۳ باعث شده است که عملاً ساکنین اراضی اشغالی به دنبال فرار و مهاجرت معکوس باشند.
افول مشروعیت: قطعنامههای اخیر شورای امنیت (مانند قطعنامه ۲۷۲۸) که برای نخستین بار خواستار آتشبس بیقید و شرط در غزه شد، نشانه بیاعتباری دیپلماتیک تلآویو است. همچنین فشار های بین المللی به ویژه حکم دیوان بین المللی لاهه مبنی بر پاکسازی قومی و جنایت جنگی انجام یافته از سوی دولت و نیروهای نظامی رژیم باعث شده است که عملاً اعتبار و مشروعیت بین المللی برای رژیم باقی نماند. هم اکنون رژیم در بدترین وضعیت خود از زمان تأسیس تا بدین لحظه قرار دارد. حملات جنون آمیز رژیم به اماکن و ساختمانهای مسکونی و همچنین تاسیسات صلح آمیز هستهای و به شهادت رساندن مردم غیر نظامی ایران به بهانههای مختلف و در نهایت حمله بی دلیل به ساختمان صدا و سیما و غیره، همگی تقویت کننده افول مشروعیت و اعتبار رژیم شده است.
بنابراین بر اساس این سه ضلع افول نهایی رژیم رقم خواهد خورد. به بیان بهتر ضعف ساختاری رژیم منجر به شکستهای پی در پی صحنههای عملیاتی شده و در ادامه منجر به مهاجرت معکوس و فرار ساکنین اراضی اشغالی از سرزمینهای اشغالی شده و این موجب اشتباهات و خطاهای مختلف از سوی باند جنایت کار حاکم بر رژیم میشود. این اشتباهات و خطاها نیز در نهایت مشروعیت پوشالی رژیم را از بین برده و در نتیجه شاهد از بین رفتن رژیم صهیونی خواهیم بود.
منظور از افول تدریجی رژیم نیز در این معنا اشاره دارد به این موضوع که تضعیف ساختار و ابعاد و وجوه مختلف قدرت رژیم نهایتاً منجر به آن میشود که همگان پروژه رژیم صهیونی را فراموش کرده و شکست خورده تلقی کنند. فلذا در این معنا از منظر اندیشه دفاعی حضرت آقا، هم از حیث نرم افزاری و هم از حیث سخت افزاری در همه ابعاد و مؤلفههای حکمرانی و قدرت اعم از سیاسی، دفاعی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و ... رژیم باید به سمت اضمحلال و نابودی حرکت کند.
فلذا شاهد هستیم که از حیث اقتصادی معظم له بارها تاکید داشتهاند که کشورهای اسلامی و عربی منطقه وظیفه دارند تا شریانهای اقتصادی رژیم را قطع کنند. و یا در بیاناتی دیگر بارها اقدامات انصار الله یمن در ممانعت از تجارت و انتقال کالا و انرژی به رژیم را تحسین کردهاند. و یا از منظر معظم له همان گونه که شلیک گلولههای سربی به سمت رژیم منجر به نابودی و اضمحلال رژیم میشود، حرکتهای نرم افزارانه در محکومیت جنایات رژیم صهیونی به مانند تظاهرات و راهپیماییهای روز قدس و ... نیز منجر به افول رژیم میشود. از این قبیل است سایر تدابیر و رهنمونهای رهبری در حوزههای دیگر که مثلاً در حوزه ورزشی از رویارویی با ورزشکاران رژیم ممانعت میشود یا در حوزه سیاسی شناسایی و ارتباطات دیپلماتیک برقرار نمیشود یا در حوزه امنیتی و اطلاعاتی در برابر سرویسهای جاسوسی موساد و آمان و شاباک و شین بت و ... مقابله به مثل و حرکات ضد جاسوسی زده میشود و دیگر موارد مشابه.
۲. مقاومت به مثابه استراتژی پایدار
از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی تنها راهکار یا تاکتیک مقابله با جنایت و تجاوز گری رژیم صهیونی برای ملتهای منطقه، پیروی از استراتژی مقاومت است. مقاومت در همه ابعاد خود باعث پیروزی میشود. این ابعاد اعم از بعد سیاسی، نظامی، اقتصادی، امنیتی، اطلاعاتی و غیره میباشد. در همین زمینه نیز رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با اشاره به مقاومت ملت مقاوم لبنان و نیروی حزب الله و فلسطین تاکید دارد که الگوی مقاومت حزب الله لبنان و فلسطینیان به مثابه الگو و اسوه مناسبی برای سایر اضلاع جبهه مقاومت در مواجهه با رژیم صهیونی است. بنابراین رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با تأکید بر الگوی مقاومت لبنان و فلسطین آن را تنها راهبرد عملی برای مقابله با صهیونیسم میدانند. «این سفاکی و فاجعهآفرینیها نتوانسته است هدفِ سردمداران و پشتیبانان رژیم غاصب را برآورده سازد. برخلاف آرزوی احمقانهٔ اقتدار و استحکامی که سیاستبازان خبیث برای رژیم صهیونی در سر میپروراندند، این رژیم روزبهروز به اضمحلال و نابودی نزدیکتر شده است. ایستادگی پنجاه روزهٔ غزهٔ محصور و بیپناه در برابر همهٔ توانِ بهصحنهآوردهٔ رژیم صهیونیست، و سرانجام، ناکامی و عقبنشینی آن رژیم و تسلیم شدنش در برابر شروط مقاومت، نمایشگاه آشکار این ضعف و ناتوانی و بیبنیگی است. این بدان معنی است که ملت فلسطین باید از همیشه امیدوارتر باشد، مبارزان جهاد و حماس باید بر تلاش و عزم و همت خود بیفزایند، کرانهٔ غربی راه پرافتخار همیشگی را با قدرت و استحکام بیشتر پیگیرد، ملتهای مسلمان پشتیبانی واقعی و جدی از فلسطین را از دولتهای خود مطالبه کنند، و دولتهای مسلمان صادقانه در این راه گام نهند.» (بیانات معظم له در پیام به حجاج بیتاللهالحرام ۱۳۹۳/۰۷/۰۸) «روزی که مقاومت اسلامی در لبنان به همّت دلاورمردان لبنانی و با توصیه و حمایت امام راحل شکل گرفت، رژیم صهیونی، بیروت - یعنی پایتخت لبنان - را در اشغال خود داشت و بر مقدّرات سیاسی این کشور چنگ انداخته بود. آن روز وقتی مقاومت اسلامی شعار «زحفاً زحفاً نحوالقدس» را سر داد، گروهی از بیخبران، آنان را سادهاندیش خواندند و به طعنه سؤال کردند: آیا میشود به سوی قدس حرکت کرد، حال آنکه شما لبنانیها از ورود به پایتخت کشور خود ناتوان هستید؟ از آن تاریخ تا پیروزی تاریخی مقاومت اسلامی بر رژیم صهیونی، فقط هجده سال به درازا کشید. تصدیق میفرمایید که هجده سال، در تاریخ مبارزات ملتها زمان زیادی نیست. بی تردید، مبارزه، خسارتهای تأسّفباری را نیز به همراه دارد. مردم کشته میشوند؛ خانهها ویران میگردد؛ فشار اقتصادی بر دوش مردم سنگینی میکند و دهها مصیبت دیگر که ملال و تأثّر آن هرگز دلهای ما را رها نخواهد کرد؛ ولی باید ببینیم نتیجه این ایثار و فداکاری چیست؟ پیروزی آنقدر باارزش است که ناگزیر باید بهای آن نیز پرداخته شود. اسرائیل که روزی در این منطقه عربده میکشید و همه خواستههای خود را بر ملتهای عربی دیکته میکرد، اینک ناتوان و افسرده در برابر عظمت مقاومت اسلامی، بر زمین زانو زده است؛ این بخشِ کوچکی از تواناییهای ملتهای مسلمان و عرب است. یقین بدانید که اگر همه امکانات جهان اسلام و حتّی بخشی از آن در این مسیر به کار گرفته شود، ما شاهد زوال و نابودی رژیم صهیونی خواهیم بود. رژیم صهیونی در جنوب لبنان از یک مقاومت چند هزار نفره شکست خورد. درست است که حزباللَّه، امتداد مردمیِ عمیقی داشته و به هنگام ضرورت توانسته است هزاران، بلکه دهها هزار نیرو را بسیج کند؛ ولی به طور مستمر فقط از چند هزار، بلکه گاه از چند صد نیرو در محورهای رویارویی با اشغالگران صهیونیست بهره برده است. یعنی رژیم صهیونی و همه امکانات نظامی آن و فنآوری تسلیحاتی و پیشرفتهاش - که به زرّادخانه امریکا متّصل است - از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور که از سلاحهای بسیار ابتدایی در جنگ بهره میبرند، شکست خورد. البته سلاح قوی و شکستناپذیر آنها، سلاح ایمان بود. پس، الگوی مقاومت و مبارزه پیش روی ماست؛ یعنی میتوان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پیروزی رسید. درعینحال الگوی شکست نیز پیش روی ماست و آن دل بستن به روشهای سازشکارانه و کاسه گدایی صلح در دست گرفتن است. نتیجه آن نیز تحقیر، به ذلّت کشاندن و در نهایت تحمیل یکطرفه خواستههای رژیم صهیونی است که این را نیز عیناً مشاهده کردیم. امروز حزباللَّه و پیروزی تاریخیاش، پشتوانه انتفاضه مردم فلسطین است، که البته پشتوانه بسیار نیرومندی است. رژیم صهیونی به هیچ وجه توانایی لازم برای یک رویارویی مستمر و درازمدت با فلسطینیها را ندارد. یهودیان را فریب داده و به فلسطین آوردهاند، با این امید که اعراب با آنها نخواهند جنگید و اگر تصمیم به مقابله داشته باشند، فشار غرب مانع از ایستادگی درازمدت آنها خواهد بود. افرادی که با این امید واهی به فلسطین آمدهاند، آمادگی این را ندارند که هستی خود را فدای هدفهای سیاسیِ بنیانگذاران صهیونیسم کنند. طبق گزارشها، توریسم صهیونیستها بهشدّت ضربه خورده و حتّی روند مهاجرتِ معکوس آغاز شده است.» (بیانات معظم له در مراسم گشایش کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین ۱۳۸۰/۰۲/۰۴)
بنابراین پیروزی حزبالله در سال ۲۰۰۶ و در خلال جنگ ۳۳ روزه و پیروزی در عملیات طوفان الاقصی ثابت کرد که:
.۳ نقش محوری فلسطین در بیداری اسلامی
بیانات رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که مسئله فلسطین به «گفتمان مشترک جهان اسلام» تبدیل شده است. تحریمهای مردمی علیه شرکتهای حامی اسرائیل (مانند بوکوت مکدونالدز در خاورمیانه) و تظاهرات میلیونی در اروپا، مؤید این گزاره است. حکیم انقلاب اسلامی در این باره میفرمایند: «امروز وظیفه چیست؟ کمک به مقاومت. هر کسی هر جور میتواند باید به مقاومت کمک کند. کمک به مقاومت وظیفه است، کمک به رژیم صهیونیستی جنایت و خیانت است. بعضی از دولتهای مسلمان متأسّفانه این جنایت را مرتکب میشوند، [امّا] بدانند که ملّتهای مسلمان این را فراموش نخواهند کرد. امروز وظیفه است که دولتهای مسلمان نگذارند کالا و نفت و سوخت و مانند اینها به رژیم صهیونیستی برسد، همچنان که او نمیگذارد آب به مردم غزّه برسد؛ این وظیفهٔ دولتهای مسلمان است. وظیفهٔ ملّتهای مسلمان [هم این] است که از دولتهای خودشان بخواهند هر گونه کمکی [به رژیم صهیونیستی] را قطع کنند، بلکه رابطههای خود را قطع کنند؛ اگر قادر نیستند رابطهٔ خود را به طور دائم قطع کنند، لااقل به طور موقّت قطع کنند روابط خودشان را، فشار بگذارند روی این عنصر خبیث ظالم خونخوار سفّاک. میبینید امروز وجدان دنیا به درد آمده، احساس درد میکند. در آمریکا، در کشورهای اروپایی، مردم به خیابانها میآیند؛ این شوخی نیست. شخصیّتهای سیاسی در بعضی از این دولتها و کشورها به خاطر کمک دولتهایشان استعفا میکنند؛ رؤسای دانشگاهها استعفا میکنند؛ دانشمندان، افراد سرشناس، انتقاد میکنند، اعتراض میکنند. وجدان دنیا به درد آمده، در عین حال بعضیها باز همان کمکها را دارند به این رژیم ظالم و سفّاک انجام میدهند.» (بیانات معظم له در دیدار مردم «کرمان» و «خوزستان» ۱۴۰۲/۱۰/۰۲)
.۴دیپلماسی تهاجمی و بازدارندگی
جمهوری اسلامی با ترکیب «قدرت نظامی» و «دیپلماسی فعال» مانند عضویت در بریکس تلاش کرده هزینههای حمایت از صهیونیسم را برای غرب افزایش دهد. هشدار مقام معظم رهبری در اول مردادماه سال 1393 مبنی بر تسلیح کرانه باختری نیز نشان میدهد که محور مقاومت به دنبال ایجاد «تهدید متقارن» است. » بنده عقیدهام این است، این اعتقاد ما است که کرانهٔ باختری هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت [لازم است]. کسانیکه علاقهمند به سرنوشت فلسطینند، اگر میتوانند کاری بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند.»
۵. آیندهپژوهی: سناریوهای محتمل افول رژیم
بر اساس دادههای میدانی:
رهبر معظم انقلاب اسلامی با استناد به آیه » وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُر» (حج: ۴۰)، مقاومت را «سنتی تخلفناپذیر» میدانند که نتیجه آن نه تنها آزادی قدس، بلکه احیای تمدن اسلامی است. این موضوع از پیام معظم له به نامههای رئیس دفتر سیاسی حماس و دبیر کل جهاد اسلامی در سال 1400 استیفاد میشود: «برادر مجاهد جناب آقای زیاد نخاله وفّقه الله و اَعانه، سلام علیکم، نامهٔ برادرانهٔ جنابعالی را دریافت کردم. جهاد بزرگ و پیروز شما برادران فلسطینی، چشم دوستدارانتان در سراسر جهان را روشن کرد. دلهای ما در صحنهٔ مبارزات شما حاضر و دعای ما برای دوام و استمرار پیروزیهای شما، دائم است. وعدهٔ الهی راست است که فرمود: وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه، و شما پیروزی نهائی را خواهید دید انشاءالله و بحوله و قوّته.» و «برادر مجاهد جناب آقای اسماعیل هنیه اعزّه الله، سلام علیکم، نامهٔ جنابعالی را که در آن شرح و تحلیل جهاد اخیر فلسطین را مرقوم داشتهاید، دریافت کردم. مبارزهٔ شما، مقاومت در برابر ظلم و کفر و استکبار است و چنین مبارزهئی مرضیّ خداوند عزیز قدیر و مصداق: اِن تَنصُروا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم (۱) است. به حول و قوهٔ الهی پیروز خواهید شد و ارض مقدّسه را از لوث وجود غاصبان تطهیر خواهید کرد انشاءالله.» (پیام معظم له در پاسخ به نامههای رئیس دفتر سیاسی حماس و دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین 03/03/1400)
تجربه ۲۰ ساله مقاومت از لبنان تا یمن ثابت کرده است که صهیونیسم در حال مرگ تدریجی است، و این مرگ، نه با آرزو، بلکه با «عمل جهادی» محقق میشود. سنت الهی بر این اصل اساسی است که حزب الله پیروز نهایی میدان نبرد میان جبهه حق و باطل باشد. باطل رفتنی و از بین رفتنی است.
در رابطه با جنگ افروزی جدید رژیم علیه ایران نیز باید بدانیم که طبق سنت الهی، در صورتی که در طرف درست میدان بایستیم و در مقابل دشمن صهیونی با توکل بر خداوند با اقتدار عمل کنیم، قطعاً پیروزی برای ما خواهد بود. در این میان امدادهای غیبی خداوند نیز همراه و یار و یاور ما در پیروزی محسوب میشود. از شناسایی عوامل موساد و منافقین توسط امدادهای غیبی تا سانحه دریایی که بامداد روز سه شنبه در خلیج فارس رخ داد و در طی آن نفتکش «آدلین» به یک کشتی دیگر برخورد کرده و دچار آتش سوزی شد، همه و همه خبر از امدادهای غیبی میدهد. همین سانحه نشان داد که در صورت تشدید آتش جنگ میان ایران و رژیم صهیونی، جمهوری اسلامی ایران میتواند معادلات قدرت را در منطقه خلیج فارس تحت تأثیر قرار دهد.