سردار جوانی معاون سیاسی سپاه همزمان با ایام شهادت سید و سالار شهیدان با حضور در چندین هیئت مذهبی استان اصفهان، حماسه وعده صادق ۳ را تبیین و ابعاد شکست دشمن صهیونی و سران جنایت پیشه آمریکا در تحمیل جنگ ۱۲ روزه به ملت بزرگ ایران را تشریح کرد؛ در ادامه بخشهایی از سخنان وی را مرور میکنیم.
* امروز، وظیفه ما تبیین دو جبهه حق و باطل است: جبهه توحید، اسلام و حسین (ع) در برابر جبهه ظلم، کفر و نفاق.
* اخیراً صدراعظم آلمان از رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران تشکر کرد. این سخن ما را نگران نمیکند، بلکه خوشحالمان میسازد؛ زیرا نشان میدهد جبهه متحد کفر در برابر جبهه توحیدی ایستاده است. امروز، جبهه یزید از ایران تسلیم و بیعت میخواهد، همانگونه که یزید از حسین (ع) خواست. اما امام حسین (ع)، مصباح الهدی و سفینة النجاة، فرمود: «مثل من با مثل یزید بیعت نمیکند.» ملت ایران نیز با شعار «ایران حسینی تا ابد پیروز است» تسلیم نمیشود.
* متزلزلها و ترسوها ممکن است، بگویند: «چه اشکالی دارد کوتاه بیاییم؟ چه اشکالی دارد عقبنشینی کنیم؟ چه اشکالی دارد فعلاً کاری نکنیم؟»، اما فهم ماهیت منازعه و دعوا بسیار مهم است. رهبر فرزانه انقلاب در سومین پیام خود فرمودند: «رئیسجمهور کنونی آمریکا همان چیزی را بر زبان آورد که رؤسای جمهور پیشین دنبالش بودند: «ایران باید تسلیم شود.» مسائل هستهای، موشکی، حقوق بشر و مقاومت، همگی بهانهاند. هدف اصلی، تسلیم شدن ایران حسینی است.»
* منازعه بر سر چیست؟ دشمن با چه کسی دشمنی میکند؟ برخی القا میکنند که غرب با ملت ایران مشکلی ندارد و تنها با جمهوری اسلامی، رهبری و نظام مخالف است. اما این ادعا نادرست است. دشمنی غرب با کل ملت ایران است، زیرا ایران ظرفیت تمدنسازی با رویکرد توحیدی و الهی دارد. دشمن میخواهد این ظرفیت را نابود کند.
* غرب از ۱۵۰ سال پیش، با پنج سیاست علیه ایران عمل کرده است: ۱- کوچک کردن ایران (کاهش وسعت آن در دوره قاجار و پهلوی)؛ ۲- جلوگیری از پیشرفت ایران؛ ۳- عقب نگه داشتن ایران؛ ۴- وابسته کردن ایران؛ ۵- نابودی هویت ایرانی. این سیاستها برای جلوگیری از ظهور تمدن اسلامی در ایران طراحی شدهاند.
* ماهیت منازعه نه هستهای است و نه موشکی، بلکه به هویت اسلامی و ملی ایران در این جغرافیا بازمیگردد که میگوید: «ما ملت امام حسینیم.» این هویت با سیاهپوشی، عزاداری و حضور در مجالس حسینی نمود مییابد و دشمن با آن مشکل دارد.
* اتفاقات ۲۳ خرداد قابل پیشبینی بود، زیرا روشن بود که روزی آمریکا و نیروی نیابتیاش، رژیم صهیونیستی، ممکن است بهسراغ ایران بیایند. طوفانالاقصی، عملیاتی معجزهآسا که ۷۰۰ نفر از ۱۲۰۰ عامل آن حافظ کل قرآن بودند، متأثر از فرهنگ عاشورا بود.
* رمز پیروزی در سهگانه است: ۱- اتحاد و انسجام ملی: همه اقوام، مذاهب و گرایشها، از شیعه و سنی تا ترک، کرد، بلوچ، عرب، فارس، اصلاحطلب و اصولگرا، باید دست در دست هم، حول محور ولایت و عشق به اسلام و ایران، متحد شوند. ۲- محوریت ولایت فقیه: تجلی یاری خدا در پشتیبانی از ولایت و رهبری است که دشمن آن را تهدید میکند. ۳- اندیشه عاشورایی: «الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة»؛ این تفکر، ملت را در مسیر نصرت الهی قرار میدهد.
* آنچه در دفاع مقدس دوم (جنگ ۱۲ روزه) رخ داد، نمونهای از اعجاز الهی بود که باید درست روایت شود، ابعادش فهمیده و آثارش تبیین گردد. دشمن روایت خود را دارد و ادعای پیروزی میکند.
* برای درک پیروزی، باید نقشه دشمن را کلان دید، نه جزئی. در جنگ دوازده روزه، تأسیسات و صنایع ما آسیب دید، که طبیعت جنگ است. اما آیا هدف دشمن تنها همین خسارتها بود؟ خیر، طراحی آنها فتح ایران در ۴۸ ساعت، ساقط کردن جمهوری اسلامی و تجزیه کشور بود. دشمن تصور میکرد ایران ضعیف شده و مانند صدام که فتح دو ماهه تهران را در سر داشت، میتواند کار را تمام کند. اما جنگ تحمیلی به دفاع مقدس بدل شد و این جنگ ۱۲ روزه نیز منشأ برکات عظیم خواهد بود.
* حماقت دشمن، ملت ایران را متحد کرد. با وجود گرایشها و سلایق گوناگون، حتی کسانی که پیشتر دیدگاههای دیگری داشتند، در برابر دشمن، یکپارچه شدند. این وحدت، نتیجه تدابیر حکیمانه رهبر معظم انقلاب در مواجهه با دشمن خبیث و مکار بود.
* ماهیت نبرد چیست و دشمنی با کیست؟ دشمن، آمریکا و غرب، با ملت ۹۵ میلیونی ایران دشمنی دارد، نه فقط با سپاه یا گروهی خاص. ادعای آنها که «مشکل ما با ۱۹۰ هزار نفر است» فریبی برای تفرقهافکنی است. انقلاب اسلامی، انقلابی مردمی است و دشمن با هویت حسینی و وحدت این ملت مشکل دارد. طوفان آگاهی ملت ایران، در برابر این دشمن ایستاده و خواهد ایستاد.
* پیروز میدان ۱۲ روزه کیست؟ در دفاع مقدس دوم (۱۲ روزه)، جبهه حسینی، با وجود همان دشمنان دفاع مقدس هشتساله، قویتر شده است. رژیم صهیونیستی زیر ضربات موشکهای نقطهزن ایران در حال نابودی بود که آمریکا برای نجاتش مستقیم وارد شد. اما عملیات وعده صادق ۳، با موشکها و پهپادهای پیشرفته، دشمن را وادار به درخواست آتشبس کرد. دشمن به اهدافش (تسلیم، تجزیه یا فروپاشی ایران) نرسید. ادعای پیروزی ترامپ و شبکههای ماهوارهای، سلطنتطلبها و منافقین، جنگ روانی برای شکستن ارادههاست. اما ملت ایران، با وحدت و بصیرت، پیروز میدان بود.
* آینده چگونه خواهد بود و وظیفه ما چیست؟ آینده، با تکیه بر سنتهای الهی و تجربه ۴۶ ساله، روشن است. ملت ایران، با عهد به شهدا، امام شهیدان و رهبری حکیم، با ایستادگی حسینی، روزهای پیروزی را خواهد دید. وظیفه ما حفظ وحدت، جهاد تبیین، آگاهیبخشی و تقویت اراده ملی است. باید در برابر جنگ روانی دشمن، بصیرت داشت و با عمل به زیارت عاشورا، حسینی ماند.
* اگر ترامپ میگوید ایران باید تسلیم شود، با همین نگاه میگوید حزبالله لبنان هم باید تسلیم شود. اما سخنان «شیخ نعیم قاسم» را شنیدید که با صراحت اعلام کرد؛ دهها هزار فدایی حسین زمان، مقلدین و پیروان سید حسن نصرالله، شعارشان این است که هرگز سلاح را تحویل نخواهند داد، حتی اگر کربلا در سرزمین لبنان تکرار شود. دیروز در لبنان صدها هزار لبنانی شعار «هیهات منا الذله» امام حسین را سر دادند. این جبهه حسین زمان است.
* گاهی سؤال میشود: آخر چه خواهد شد؟ دغدغه ما این باشد که وظیفه و تکلیف خود را انجام دهیم. یاری خدا مصادیق گوناگونی دارد. یادتان هست در زمان جنگ، جوانها کالاها را برای کمک میبردند؟ الان هم هستند افرادی در این جلسه که به مناطق محروم میرفتند، فداکاری و همدلی نشان میدادند. این جلوههای جامعه اسلامی و توحیدی است. برادری و وفاداری خود را اثبات میکنند، چون جبههای واحد است. اگر هر کس به تکلیف خود عمل کند، نسبت به نتیجه دغدغهای نخواهد داشت. آنچه امروز میبینیم، فرازوفرود است، اما شکست در این جبهه، به معنایی که دشمن میخواهد، معنا ندارد. تردید نکنید.
* چرا نسبت به آینده خوشبین هستیم؟ در این فرایند ۴۶ ساله، با ضربهها و توطئههای دشمن، جبهه اسلام قویتر شده است. هیچ توطئهای نبوده مگر اینکه در پایان، نتیجهاش تقویت جبهه اسلام بوده. درست است که در مقطعی ویرانی و خسارت میبینید، اما برخی میگویند: اگر حزبالله اینگونه نشده بود، سراغ ما نمیآمدند؛ اگر سوریه دچار تحولات نشده بود، این اتفاق نمیافتاد. این نگاه درست نیست. اگر در جایی آسیبی میبینیم، دشمن آسیبهای بیشتری متحمل میشود. در برآورد کلی، نتیجه بهنفع جبهه اسلام و مقاومت است. یکی از دستاوردهای این مصیبتها، آگاهی جهانی است. اکنون مشکل آمریکا، جوانان آمریکاییاند که در دانشگاههای آمریکا و اروپا شعار میدهند. اندیشمندان جهان با حقیقت اسلام بهتر آشنا شدهاند. اگر قرار است اسلام مورد پذیرش جهانیان قرار گیرد، باید از دل این مصیبتها بگذرد.
* چندی پیش، «سردار نقدی» خاطرهای نقل کرد از استادی ایرانی مقیم آمریکا که در محلهای یهودینشین زندگی میکند و هر روز از آنجا به محل کارش میرود. پس از ۱۵ فروردین یا هفتم اکتبر سال ۱۴۰۱، یهودیان با تعصب پرچم اسرائیل را بالا بردند و شعار حمایت از اسرائیل سر دادند. اما با آشکار شدن جنایات، ظلمها و حقایق، پرچمها یکییکی پایین آمد و پرچمهای فلسطین بالا رفت. این دستاورد کمی نیست. اگر سوریه موقتاً از حوزه مقاومت خارج شده، یمن قویتر از سوریه به میدان آمده است. باید قبل از ظهور، اتفاقاتی در سوریه رخ دهد.
* در محاسبه وضعیت جبهه مقاومت، اگر در جایی مصیبت و سختی وارد شود، در جای دیگر دستاورد و موفقیتی حاصل میشود. این خودآگاهی، بیداری و نشاط، از برکت مقاومت است. امام فرمودند: «در دفاع مقدس یاد گرفتیم روی پای خود بایستیم و خودکفا باشیم.» این دفاع ۱۲ روزه ما را به نقطهای میرساند که انشاءالله جهشی ایجاد خواهد شد و دنیا از این جهش نگران است. در این رویاروییها و برخورد شمشیرهای حق و باطل، نوری میبینید که شما را بالا میبرد، مشروط بر اینکه اهل مقاومت و ایستادگی باشیم. اگر آسیبی وارد شد، بدانید دشمن آسیبهای بیشتری دیده است. تکلیف ما روشن و تکلیف دشمن نامشخص است.
* دشمن دیروز با ویدئو به رخ ما کشید و افتخار کرد که در دوره «کارتر» هواپیماها به هم خوردند و اینها به سلامت رفتند. اما ضربالمثل ایرانی میگوید: «جوجهها را آخر پاییز میشمارند.» صبر کن، بدتر از آن در انتظارت است. جبهه ما به ایمان، اعتقاد و معنویت امیدوار به آینده است. درخواستم این است که شما در این مجالس، این پیامها را برای کسانی که حضور ندارند روایت کنید.
* جابجایی تمدنی در حال وقوع است. برخی سؤال میکنند: چرا صلح تحمیلی را پذیرفتیم؟ شایعاتی در شبکههای اجتماعی و برخی محافل مطرح شده که دولت یا عدهای رهبر را وادار به پذیرش صلح کردند. حسب اطلاع میگویم: «امروز در کشور، میان مسئولان، قوای سهگانه، مجلس، دولت، قوه قضائیه و نیروهای مسلح، در موضوع مقاومت و مقابله با شرارت دشمن، انسجام و همدلی وجود دارد.» میدان و دیپلماسی همسو هستند. دیپلماسی منطق خود را دارد. در دفاع مقدس، «آقای ولایتی» وزیر خارجه، مدام به کشورها سفر میکرد، هیئتها میآمدند و میرفتند، و امام با آنها دیدار داشت. تصور نکنید در زمان جنگ، باب دیپلماسی بسته میشود. کسانی که شایعه میکنند، یا از سر ناآگاهی است یا شیطنت برای ایجاد اختلاف در صفوف منسجم کشور. مراقب باشید. بدترین جهالت، مشابهسازی تاریخی غلط است، مانند داستان جنگ صفین و مالک اشتر که برخی میگویند، عدهای رهبری را وادار به پذیرش حکمیت کردند. اینها نادرست است. انسجام ما به حول و قوه الهی پابرجاست.
* برخی از روی جهالت و ناآگاهی میگویند: «ما تا خیمه معاویه رفتیم و کار را تمام کردیم.» این مشابهسازیها غلط است. امروز کجا نهروان و صفین است؟ بعد از وعده صادق ۱ یا ۲، برخی گفتند سرداران ما بیانیهنویس شدهاند، چرا نمیجنگید، چرا ژست انقلابی میگیرید؟ این اتهامات به شهدایی مانند باقری، رشید و دیگران زده شد. این ذهنیتسازیها آنقدر پیش رفت که جوانی در دیدار با رهبر معظم انقلاب گفت: «کسانی که باید بجنگند، بیانیهنویس شدهاند و وظیفهشان را انجام نمیدهند.» حضرت آقا بلافاصله فرمودند: «اینطور نیست. نیروهای مسلح و مسئولان ما بهموقع کارشان را انجام دادهاند و خواهند داد.»
* امروز در کشور ما، تحت امر فرمانده کل قوا، همه مجموعهها منسجماند. این قوت ماست. همه، از رئیسجمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه و نیروهای مسلح، گوشبهفرماناند. اینکه کسی بگوید فلانی یا رئیس مجلس خطا کرده، درست نیست. در زمان جنگ، همه در خدمت جنگاند و جنگ یک فرمانده دارد: حضرت امام خامنهای. اولویتها و شرایط میدان مشخص است.