در واپسین روزهای منازعه نظامی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، یکی از نقاط عطف این تقابل، هدف قرار گرفتن «مؤسسه علوم وایزمن» در جنوب شرقی تلآویو بود؛ مرکزی که سالها بهعنوان قلب علمی و فناورانه رژیم صهیونیستی شناخته میشد و نقش بیبدیلی در تأمین زیرساختهای پژوهشی امنیتی، سایبری، ژنتیکی و نظامی این رژیم ایفا کرده است. حمله موشکی دقیق ایران به این مؤسسه، از همان ساعات نخست، واکنشهایی را در رسانههای بینالمللی برانگیخت؛ واکنشهایی که البته در رسانههای عبریزبان با سکوت یا سانسور مواجه شد.
بهرغم فضای مهآلود اطلاعرسانی رسمی در سرزمینهای اشغالی، برخی گزارشها از منابع غربی نشان دادند که خسارات واردشده به این مرکز نهتنها جدی، بلکه برای رژیم صهیونیستی حیثیتی بوده است. از نابودی لابراتوارهای سلولی و ژنتیکی تا آسیبدیدگی زیرساختهای الکترونیکی و سایبری، همهوهمه حکایت از ضربهای داشت که پیش از آن در چارچوب نبرد علمی ـ فنی، بیسابقه بهنظر میرسید.
در همین زمینه، با «محمدصادق علیزاده» روزنامهنگار و تحلیلگر حوزه رسانه و امنیت منطقهای به گفتوگو نشستیم. او در تحلیل خود، نهتنها به اهمیت استراتژیک هدف قرار گرفتن مؤسسه وایزمن پرداخت، بلکه با بررسی بازتابهای پنهان و آشکار این عملیات در رسانههای آمریکایی و صهیونیستی، به افق جدیدی از نبرد ترکیبی جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد که در آن، علم، تکنولوژی و رسانه، هر سه درگیر جنگی تمامعیار شدهاند.
آقای علیزاده، در جریان حمله موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی، مؤسسه وایزمن یکی از اهداف مهم بود. اهمیت این مؤسسه در ساختار امنیتی رژیم صهیونیستی چیست؟
باید توجه داشت که مؤسسه علوم وایزمن تنها یک مرکز دانشگاهی یا تحقیقاتی کلاسیک نیست. این مؤسسه، بهویژه در یک دهه اخیر، در قلب پروژههای علمی ـ نظامی رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. از هوش مصنوعی و کلانداده گرفته تا سامانههای ارتباطی فوق پیشرفته، پدافند لیزری، فناوریهای نوین مربوط به جنگ سایبری و حتی تحقیقات زیستی و ژنتیکی، همگی جزو حوزههایی هستند که در این مؤسسه بهصورت گسترده پیگیری میشوند. همکاری این مؤسسه با وزارت جنگ، ارتش، موساد و نهادهای اطلاعاتی رژیم صهیونی، آن را به یکی از نقاط اتصال علم و امنیت در رژیم صهیونیستی تبدیل کرده است.
حمله به چنین مرکزی، چه سطحی از خسارت را بهدنبال داشته و چه حوزههایی را تحت تأثیر قرار داده است؟
بر اساس اطلاعاتی که عمدتاً از گزارشهای غیررسمی و منابع غربی بهدست آمده (چراکه رسانههای صهیونی تلاش کردند این مسئله را سانسور کنند) یکی از مهمترین خسارتها، مربوط به تخریب آزمایشگاههای ژنتیک و زیستفناوری بوده است. این بخشها بهطور مستقیم بر روی پروژههایی در زمینه DNA، سلولهای بنیادی، فناوریهای مولکولی و حتی دستکاری ژنتیکی انسان و حیوان کار میکردند. برخی گزارشها، خسارات وارد شده به این زیرساختهای پژوهشی را بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار برآورد کردهاند. تخریب چنین آزمایشگاههایی، نهفقط یک عقبگرد علمی، بلکه یک ضربه مستقیم به قدرت نرم و سخت رژیم صهیونیستی است.
برخی معتقدند که مؤسسه وایزمن مغز متفکر پروژههای نظامی رژیم صهیونیستی است. تا چه حد این گزاره را درست میدانید؟
کاملاً دقیق است. تصور رایج در افکار عمومی از مراکز علمی ممکن است نهادهایی مستقل و آکادمیک باشد، اما در مورد وایزمن باید این تصور را کنار گذاشت. این مؤسسه، با حدود ۳۰۰ گروه تحقیقاتی فعال، بهطور خاص در خدمت طراحی و توسعه زیرساختهای فناورانه برای ارتش رژیم صهیونیستی فعالیت میکند. سامانههای جنگ الکترونیک، فناوری راداری، الگوریتمهای تحلیل رفتار دشمن، شبیهسازی میدانی برای عملیاتهای ویژه، طراحی سیستمهای خودکار دفاعی و حتی تحلیل دادههای پهپادی و ماهوارهای، همگی در همین مؤسسه پیگیری میشوند. بسیاری از سامانههای پدافندی رژیم صهیونی مانند «چتر آهنین» یا طرحهای در حال توسعه پدافند لیزری، ریشه در همین ساختارهای تحقیقاتی دارند.
اشاره کردید که برخی گزارشهای مهم در رسانههای صهیونیستی منتشر نشدهاند. چه منابعی این اطلاعات را افشا کردهاند؟
در شرایطی که رسانههای رسمی صهیونی تلاش کردند موضوع حمله به وایزمن را یا نادیده بگیرند یا حداقلی جلوه دهند، برخی رسانههای آمریکایی (از جمله رسانههای تخصصی در حوزه نظامی و فناوری) بخشهایی از واقعیت را افشا کردند. این رسانهها ضمن اشاره به خسارات سنگین، اعلام کردند که بخشهایی از تحقیقات بیولوژیک رژیم صهیونیستی بهطور کامل مختل شده است. این نکتهای مهم است، زیرا نشان میدهد حملات موشکی ایران نهفقط صحنهای نمادین، بلکه ابعاد کاملاً هدفمند و اطلاعاتمحور داشتهاند.
آیا حمله به وایزمن را میتوان یک تغییر پارادایم در دکترین پاسخ ایران به تهدیدات رژیم صهیونیستی دانست؟
بیتردید. حمله به مراکز علمی ـ نظامی مانند وایزمن یک پیام آشکار دارد: ایران نهتنها از توان پاسخگویی موشکی برخوردار است، بلکه از توان اطلاعاتی دقیق برای هدفگیری مؤثر برخوردار شده است. اگر تا دیروز رژیم صهیونی تصور میکرد مؤسسات پژوهشیاش مصون از حمله هستند، امروز باید این فرض را کنار بگذارد. این حمله نشان داد که نقاط قوت فناوری محور رژیم صهیونیستی، بهویژه آنهایی که پشت چهرهای علمی پنهان شدهاند، در تیررس دقیق ایران قرار دارند.
به نظر شما، چرا ایران تصمیم گرفت این مؤسسه را در میان اهداف موشکی خود قرار دهد؟
زیرا مؤسسه وایزمن، قلب تپنده علم در خدمت امنیت رژیم صهیونیستی است. از سالها پیش، این مؤسسه در طراحی زیرساختهای راهبردی برای تسلیحات، فناوریهای جنگی و نظارتی، و حتی سامانههای اطلاعاتی و تحلیلگری رژیم نقش کلیدی داشته است. ایران با انتخاب این هدف، در واقع پیام روشنی به ساختار قدرت رژیم صهیونی فرستاد: حتی مؤسساتی که پشت چهره علمی و صلحآمیز پنهان شدهاند، اگر در خدمت ماشین جنگی رژیم صهیونیستی باشند، هدف مشروع محسوب میشوند.
چه چشماندازی برای آینده این نوع تقابلها متصور هستید؟
بهنظر میرسد وارد مرحلهای از تقابل هوشمندانه و اطلاعاتمحور شدهایم. حملات تنها نمادین یا پاسخهای محدود دیگر جای خود را به عملیاتهایی دادهاند که بر پایه اطلاعات دقیق، شناخت نقاط ضعف دشمن و بهرهگیری از توان علمی و موشکی صورت میگیرند. مؤسسه وایزمن، گرچه شاید در ظاهر هدف نظامی کلاسیکی محسوب نمیشد، اما در عمل بهاندازه یک پایگاه موشکی، برای رژیم صهیونی حیاتی بود؛ و همین واقعیت، نشاندهنده بلوغ راهبردی جدیدی در پاسخ ایران به تهدیدات است.