ویژهبرنامه ملی «تا ابد، ایران»؛ پاسداشت شهدای فرهنگ، هنر و رسانه جنگ با رژیم صهیونیستی به میزبانی وزارت فرهنگ و با حضور سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز سه شنبه ۳۱ تیرماه در تالار وحدت برگزار شد.
در این برنامه صالحی، با اشاره به جنگ دوازده روزه ایران در سخنانی بیان کرد و گفت: مقام معظم رهبری در سخنان خود به نکته درستی اشاره داشتند و آن، گرفتار شدن دشمن در خطای محاسباتی بود. دشمن، در حوزههای مختلف، محاسبات اشتباهی داشت و یکی از این حوزهها، ایران بود. آنها درک درستی و جامعی از ایران نداشتند و این خطای محاسباتی در این ۱۲ روز خود را نشان داد. آنها تصور میکردند با وقوع اتفاقی، فرش قرمز در برابرشان گشوده خواهد شد؛ همان خطایی که صدام مرتکب شد. اما نه صدام و نه رژیم صهیونیستی، ایران را نشناختند.
وی افزود: همبستگی وسیع مردم ایران در این ۱۲ روز، که به آن اشاره شد و در ادامه نیز روایت خواهد شد، نشان داد چگونه مردم ایران در ادیان، مذاهب، اقوام، اقشار مختلف با سلیقهها و علایق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت و به تعبیر رهبر معظم انقلاب با وزن مذهبی متفاوت، همگی بر محور و گرد ایران قرار گرفتند؛ یکپارچه و یک صدا. در این میان، اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه جایگاه بسیار قابل توجهی داشتند و از همان ابتدای حادثه، فرهنگ، هنر و رسانهها به طور کامل فعال بودند. من مفتخرم که در جامعهای زیست میکنم – هم جامعه بزرگ ایران و هم جامعه اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه – که چنین درک دقیقی از لحظات پرخطر تاریخ ایران دارد.
صالحی در اساره به خطای محاسباتی دشمن درمورد ایران گفت: نکته نخست اینکه، آنها جغرافیای ایران را به خوبی نمیشناسند. ایران در چهارراه تاریخی بین شرق و غرب و بین شمال و جنوب قرار دارد و این موقعیت جغرافیایی در طول هزاران سال باعث شده است که ایران، آوردگاه هجومهای فراوان باشد؛ گاه از شمال، گاه از غرب، گاه از شرق و گاه از جنوب. این موقعیت جغرافیایی، که چهارراه تاریخ جهان و آسیاست، یک فرصت و ویژگی ملی برای مردم ایران فراهم کرده است و آن، یک آمادگی دفاعی مداوم است. ایران غافلگیر نمیشود، زیرا همیشه در یک آمادگی قرار دارد. در طول هزاران سال مهاجم نبودهایم، اما وقتی به این سرزمین حمله میشده است، سدهای پولادی شکل میگرفته و جامعه ایرانی در یک آمادگی دفاعی پیوسته قرار داشته است. این استراتژی دفاعی در طول تاریخ به موقعیت جغرافیایی ما برمیگردد و دشمنان ما این را درک نمیکنند که ایران در طول سال از یک جغرافیای دفاعی مستحکم و برداشت از این تاریخ جغرافیایی و جغرافیای تاریخی برخوردار است.
وی به تاریخ ایران اشاره و بیان کرد: نکته دوم این که دشمنان تاریخ ایران را کم میشناسند. تاریخ ایران ابعاد مختلفی دارد؛ یکی عمق متمرکز تاریخی کشور ماست که از هزاران سال تاریخ مستمر و ممتد تمدنی برخوردار است و این عمق تاریخی، ریشههای پیوسته و عمیقی را ایجاد کرده. ما یک کشور بیشناسنامه یا کمشناسنامه یا با تاریخهای منقطع نیستیم. کشوری هستیم که در طول هزاران سال، ریشههایمان به اعماق تاریخ بشریت تنیده است. دشمن درک نمیکند یا کمتر درک کرده است که وقتی با جامعهای با چنین ریشههای عمیق تاریخی مواجه میشود، اینگونه نیست که با یک تبر، این درخت فرو بریزد.
وزیر فرهنگ ادامه داد: نکته دومی که در حوزه تاریخ ایران قابل ذکر است این است که تاریخ اسطورهای ایران و تاریخ مکتوب و واقعی ایران، ترکیبی است از حماسههای پهلوانی و حماسههای عرفانی. ایران حماسه است؛ تاریخش تاریخ عناصر است، اما با این ویژگی که ترکیبی است از حماسههای پهلوانی و عرفانی. هم در اسطورههای ما اینگونه است: شیخ اشراق رساله معروفی دارد به نام «عقل سرخ» که در آن، برداشت از کیخسرو، زال، رستم و اسفندیار (شخصیتهای اسطورهای تاریخ ایران) نشان میدهد چگونه اینها، ترکیب حماسه پهلوانی و عرفانی را دارند؛ اینکه چطور زال و رستم با سیمرغ پیوند پیدا میکنند. ترکیب پهلوانی زال و رستم با ارتباط با سیمرغ، یک ترکیب حماسه قهرمانی و حماسه عرفانی و معنوی است. تاریخ اسطورهای ایران این است و تاریخ عینی ایران هم همین است.
صالحی بیان کرد که در دفاع مقدس و هشت سال جنگ تحمیلی دیدیم که چگونه حماسههای پهلوانی با حماسههای عرفانی مخلوط بود و گفت: جوانان عاشقی که به تعبیر امام ره، صد ساله را یک شب پیمودند، چطور حماسههای پهلوانیشان با حماسههای سیر و سلوکیشان با هم ممزوج بود. این ترکیب، یک قدرت خارقالعاده ایجاد میکند. ملتهایی هستند که بیحماسهاند یا کمحماسه، اما ملت ایران ملتی است با تاریخ حماسه، هم در اسطورهها و هم در تاریخ عینی. علاوه بر این، حماسههایش حماسههای ترکیبی است: هم پهلوانی و هم معنوی و عرفانی. این ملت را به زمین نمیشود زد.
وی به نکته سومی که دشمن از آن غافل بود و بیتوجه ماند اشاره و بیان کرد: جامعه معاصر ایران غفلت دیگر دشمن بود. بخشی از توهمات دشمنان همین چیزهایی بود که به ظاهر میدیدند: در خیابان و میدان یا در پیمایشها که مردم ایران از چیزهایی ناراضیاند، یا بالاتر از ناراضی، نگراناند، یا بالاتر از نگران، ناامیدند و آنها را به توهم میانداخت که پس ملت ایران میتواند راه را برای دشمن باز کند و به آنها خوشآمد بگوید. اما غافل از وجوه خاصی از جامعه ایران بودند. به یک نکته اشاره میکنم: در سال ۱۴۰۲ (بعد از اتفاقات ۱۴۰۱) که کشور چند ماه شرایط سخت اقتصادی و اضطراب داشت، وقتی از جامعه ایرانی پرسیده شد به ایرانی بودن خود افتخار میکنید یا خیر، ۸۳ درصد ایرانیها گفتند «به ایرانی بودن خود افتخار میکنم». ۵۳.۳ درصد «خیلی زیاد»، ۲۹.۷ درصد «زیاد»؛ یعنی در این ۸۳ درصد، تقریباً دو سوم «خیلی زیاد» است. این جامعه ایران است: جامعهای که به ایرانی بودن خودش به شکل زیاد و خیلی زیاد افتخار میکند.
صالحی افزود: فکر کردند اگر ۹۰ درصد گزارههای یک پیمایش نقد، نگرانی یا حتی ناامیدی است، معنایش این است که حاضرند با دشمن ایران مصالحه کنند یا سکوت پیشه کنند. اما این اتفاق نیفتاد.
وزیر فرهنگ در پایان بیان کرد: فرصت این دوازده روز، فرصتی بود برای شناخت دقیقتر داراییهای خودمان، کنار هم بودنهایمان، با هم بودنهایمان. این فرصت را قدر بدانیم.