نباید فراموش کرد که هضم تأثیرات شوک مکانیزم ماشه مشروط بر آن است که سیاستگذاری اقتصادی معطوف به ثبات، حکمرانی پولی و مالی درست، و دیپلماسی فعال منطقهای و چندجانبهگرا باشد. شکافهای ایجادشده میان آمریکا از یک طرف، و روسیه و چین از طرف دیگر، میتواند ظرفیت بالقوهای برای عبور از شوک مکانیزم ماشه باشد.
یکی از مسائل سیاسی مهمی که افکار عمومی را به خود مشغول کرده، احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه است. رصد فضای رسانهای و سیاسی کشور نشان میدهد دو نگاه حداکثرگرا و تقلیلگرا نسبت به تأثیرات فعال شدن مکانیزم ماشه وجود دارد که هیچکدام درست نیستند.
نگاه حداکثرگرا معتقد است فعال شدن این مکانیزم بهمثابه بازگشت همهجانبه تحریمهای سازمان ملل بوده و میتواند اقتصاد ایران را با انسداد کامل مواجه کند. این نگاه، وضعیت فعلی را به مرز بحران مشابه سال ۱۳۸۹ و صدور قطعنامه ۱۹۲۹ تشبیه میکند؛ زمانی که موج فشارهای بینالمللی به اوج رسید و به فشار حداکثری علیه ایران در نظام مالی جهانی انجامید. حتی برخی پا را فراتر نهاده و ایرانِ بعد از مکانیزم ماشه را با عراق دهه ۲۰۰۰ میلادی همسانسازی میکنند!
در نقطه مقابل، نگاه تقلیلگرا قرار دارد که معتقد است مکانیزم ماشه عملاً تأثیر اجرایی تازهای ندارد؛ چراکه بیشتر تحریمهای مورد نظر، چه در حوزه اقتصادی و چه مالی، از طریق فشارهای یکجانبه آمریکا و ابزارهایی چون «افایتیاف» و «سوئیفت» همین حالا هم اعمال میشوند.
در تحلیل این دو دیدگاه باید گفت که هر دو نادرستاند و در میانه آنها، نگاه واقعگرایانهای قرار دارد که از یک سو گرفتار توهم تهدید مطلق نمیشود و از سوی دیگر در دام بیاثرانگاری نمیافتد و بر پایه این نگاه، دیپلماسی را به پیش میبرد.
بر اساس این تحلیل، فعال شدن مکانیزم ماشه در حوزههای حقوقی، روانی و سیاسی تبعاتی دارد: از جمله افزایش فشار دیپلماتیک بر کشورهای همکار ایران، القای اینکه ایران ناقض صلح جهانی است، تهدید مسیرهای تجارت ایران، و بالاخره مهمترین تأثیر که در قالب ایجاد اضطراب در بازارهای داخلی ارز و سرمایه ممکن است نمایان گردد.
با این حال، نکته بسیار مهم و تعیینکننده، نوع مواجهه با این تهدیدات است. اقتصاد ایران طی سالهای اخیر توانایی خود را در جذب شوکهای تحریمی اثبات کرده است؛ چنانکه فروش نفت ایران دو سال پس از تحریمهای سال ۱۳۹۷ آمریکا به شرایط عادی بازگشت و اکنون در موقعیت بیسابقهای قرار دارد. در عین حال، نباید فراموش کرد که هضم تأثیرات شوک مکانیزم ماشه مشروط بر آن است که سیاستگذاری اقتصادی معطوف به ثبات، حکمرانی پولی و مالی درست، و دیپلماسی فعال منطقهای و چندجانبهگرا باشد. شکافهای ایجادشده میان آمریکا از یک طرف، و روسیه و چین از طرف دیگر، میتواند ظرفیت بالقوهای برای عبور از شوک مکانیزم ماشه باشد.