صفحه نخست >>  عمومی >> تیتر اول
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۵  ، 
کد خبر : ۳۷۹۸۵۴

تجارت با چین، واقع‌بینی یا استعمار

ایالات متحده با وضع تحریم‌های گسترده، تلاش می‌کند هرگونه همکاری اقتصادی مؤثر با ایران را مختل کند. با این حال، چین هزینه‌های این همکاری را پذیرفته و بخش قابل‌توجهی از نفت ایران را از طریق تهاتر یا سازوکار‌های غیردلاری خریداری می‌کند.
پایگاه بصیرت / علی محمدی

از منظر کارشناسی می‌توانیم شاخص باز بودن تجاری (OP) را در ایران مورد بررسی قرار دهیم و بیان داریم که شرکای تجاری ایران محدود به چند کشور شده است که برای اقتصاد کشور، مطلوب نخواهد بود. اما گاهی این نقد از شکل کارشناسی خود عبور می‌کند و در قالب واژگان شبه‌استعماری و از منظری خودتحقیرانه تفسیر می‌شوند.

برای مثال عده‌ای فروش نفت ایران به چین را نشانه‌ای از ضعف و وابستگی مطلق ایران؛ و قرارداد‌های بلندمدت راهبردی با چین و روسیه را به منزله‌ی مستعمره‌شدن ایران تفسیر می‌کنند. کاملا روشن است که چنین افرادی، از یک پیش‌فرض پنهان پیروی می‌کنند: «توسعه اقتصادی تنها از مسیر غرب می‌گذرد».

این نگاه، ریشه در ایدئولوژی پنهان لیبرالیسم اقتصادی دارد؛ جریانی که هر نوع تعامل با غرب را ذاتاً توسعه‌گرا و هرگونه همکاری با چین و روسیه را مشکوک و انحرافی تلقی می‌کند.

در عمل، اما واقعیت مسیر دیگری را نشان می‌دهد. ایالات متحده با وضع تحریم‌های گسترده، تلاش می‌کند هرگونه همکاری اقتصادی مؤثر با ایران را مختل کند. با این حال، چین هزینه‌های این همکاری را پذیرفته و بخش قابل‌توجهی از نفت ایران را از طریق تهاتر یا سازوکار‌های غیردلاری خریداری می‌کند.

یک سوال مهم اینکه آیا چین می‌توانست از همکاری با ایران صرف‌نظر کند؟ پاسخ مثبت است. این کشور می‌توانست مانند اروپا، تحت فشار ساختار سلطه‌گر نظام دلار، عقب‌نشینی کند. اما تصمیم چین برای تداوم همکاری، نشان از موازنه‌سازی در برابر ساختار جهانی قدرت دارد. این همان نقطه اشتراک ایران، چین و روسیه است؛ هر سه کشور در مواجهه با تحریم، به بازتنظیم روابط اقتصادی خود در چارچوبی غیرغربی روی آورده‌اند؛ که البته امروز بازیگران بیشتری به آنها پیوسته‌اند.

باید توجه داشت که در شرایطی که ایران عملاً از بازار جهانی نفت کنار گذاشته شده، فروش نفت با تخفیف (کمتر از ۵ دلار) بخشی از استراتژی بقا و عبور از تحریم است، و نباید در قالب ضعف دیپلماسی یا ناکارآمدی اقتصادی تحلیل شود.

امروز ایران و روسیه تنها دو گزینه دارند: یا فروش نفت با تخفیف به شرکای غیرغربی مانند چین، یا عدم فروش و انسداد کامل منابع درآمدی. نقد این انتخاب بدون تحلیل ساختار اقتصاد جهانی و محدودیت‌های موجود، ساده‌سازی مسئله و چشم‌پوشی از واقعیت میدان است؛ نگاهی که اغلب از دل جریان‌های غرب‌ستای داخلی برمی‌خیزد.

تعامل با چین را باید به عنوان یک استراتژی اقتصادی در شرایط تحریم و محاصره فهم کرد؛ شرایطی که در آن، گزینه‌های پیش‌روی ایران محدودند، اما سنجیده.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات