غرب میداند خلع سلاح مقاومت غیرممکن است چرا که این موضوع بارها آزموده شده و شکست خورده است؛ حدود بیست سال پیش نیز دولت فؤاد سنیوره تصمیم مشابهی اتخاذ کرده بود، اما دولت لبنان نتوانست آن را اجرایی کند. پارادوکس نهایی اینجاست: بیروت یا باید امنیتش را با اسلحههای حزبالله حفظ کند، یا با از دست دادن آنها، امنیت خود و منطقه را قربانی معادلات بینالمللی سازد. این انتخاب، نه در مجلس لبنان، که در کوچهپسکوچههای جنوب بیروت رقم میخورد؛ جایی که شهدای مقاومت همچنان در قلوب و اذهان مردماند و کودکان هنوز خاطره جنگ سال گذشته با رژیم صهیونی را با نقاشیهایشان روی دیوارها زنده نگه داشتهاند.
بیروت در دام معادلهای گرفتار شده که هر قدم به سوی امنیت، آشوب را نزدیکتر میکند. تصمیم دولت عون برای خلع سلاح حزبالله، نه راهحلی برای ثبات، بلکه به سان جرقهای بر باروت تنشهای تاریخی در لبنان است. واقعیت این است که قدرت نظامی حزب الله نه تنها بازدارنده صهیونیستهاست، بلکه سدی است در برابر فروپاشی کامل نظم شکننده لبنان؛ بیروت بدون حزبالله، شهروندانش را در برابر اسرائیل بیپناه میگذارد، و با حزبالله، اسیر فشار های سیاسی و اقتصادی و ... غرب میشود.
غرب با درک این تناقض، به جای جنگ نظامی، اقتصاد و سیاست را نشانه رفته است. تحریم بانک مرکزی لبنان و بلوکه کردن ۹ میلیارد دلار کمک بینالمللی، تلاشی است برای کاهش تاب آوری جامعه لبنانی تا شاید وفاداریشان به مقاومت و حزب الله را از دست بدهند. اما آمارهای میدانی حکایت دیگری دارند: پیروزی مطلق کاندیداهای حزب الله در انتخابات شهرداریهای لبنان در ماههای گذشته نشان میدهد که قدرت نرم افزاری و سیاسی جریان مقاومت همچنان کارآمد بوده و مقاومت لبنان همچنان مجهز به سلاح حمایت مردمی است. همچنین بررسیها نشان میدهد حداقل ۷۱٪ از ساکنان جنوب لبنان حاضرند کاهش سهمیه نان را بپذیرند، اما جزء مخالفان خلع سلاح باقی بمانند.
پیچیدگی ماجرا زمانی آشکار میشود که ژئوپلیتیک لبنان و توانمندیهای نظامی حزب الله را بیشتر بررسی کنیم. نزدیکی سرزمینی لبنان به سرزمینهای اشغال شده به گونهای است که سکوهای حفاری رژیم صهیونی در دریای مدیترانه که روزانه حداقل ۴۵۰ میلیون فوت مکعب گاز استخراج میکنند، در برد موشکهای بالستیک حزبالله قرار دارند. یعنی تنها چند دقیقه نیاز است تا با پرتاب موشک از جنوب لبنان، شاهد انفجار در میدان انرژی «تامار» رژیم صهیونی باشیم. بهرحال سرمایهگذاری ۴۰ میلیارد دلاری بریتیش پترولیوم در میادین انرژی رژیم صهیونی باعث شده است که امنیت امروز رژیم برای غرب بیش از پیش اهمیت داشته باشد. بنابراین با این واقعیت، معادلات امنیتی از خیابانهای بیروت به دفتر مدیران شرکتهای انرژی غربی کشیده شده است.
اما در نهایت غرب میداند خلع سلاح مقاومت غیرممکن است چرا که این موضوع بارها آزموده شده است و شکست خورده است؛ حدود بیست سال پیش نیز دولت فؤاد سنیوره تصمیم مشابهی اتخاذ کرده بود، اما دولت لبنان نتوانست آن را اجرایی کند. پارادوکس نهایی اینجاست: بیروت یا باید امنیتش را با اسلحههای حزبالله حفظ کند، یا با از دست دادن آنها، امنیت خود و منطقه را قربانی معادلات بینالمللی سازد. این انتخاب، نه در مجلس لبنان، که در کوچهپسکوچههای جنوب بیروت رقم میخورد؛ جایی که شهدای مقاومت همچنان در قلوب و اذهان مردماند و کودکان هنوز خاطره جنگ سال گذشته با رژیم صهیونی را با نقاشیهایشان روی دیوارها زنده نگه داشتهاند.