از بانکداری و تجارت جهانی گرفته تا زیرساختهای حیاتی همگی به نوعی تحت تأثیر شرایط نوین حاکم قرار گرفتهاند. به طوری که دیگر هیچ حوزهای را نمیتوان یافت که از شبکههای اطلاعاتی و فناوریهای ارتباطی، مستقل باشند. از همین رو، امنیت سایبری از یک موضوع فنی و تخصصی به سطحی ارتقاء یافته که بهطور مستقیم با امنیت ملی، سیاست خارجی و حتی صلح و امنیت بینالمللی نیز پیوند خورده است.
حال دیگر نمیتوان منافع ملی را صرفاً در مرزهای فیزیکی یا قدرت نظامی تعریف کرد و امنیت سایبری در عصر کنونی به معیاری تازه در سنجش جایگاه کشورها در فضای آنارشیک نظام بینالملل تبدیل شده است. در این عصر، کشورهایی که توانایی بیشتری در دفاع از زیرساختهای دیجیتال خود داشته باشند و بتوانند در این حوزه تولید قدرت کنند در آینده نظم جهانی جایگاه بالاتری خواهند یافت؛ و به همین جهت است که اهمیت دیپلماسی سایبری و تلاش برای پیشتازی در حوزههایی، چون هوش مصنوعی برجسته میشود و امروزه رقابت قدرتهای بزرگ همچون ایالات متحده، چین و روسیه دقیقاً از همین جنس است و کشور ما، جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به ظرفیتهای فناورانه و انسانی خود میتواند یکی از بازیگران این عرصه باشد. در ادمه به امنیت سایبری و آینده قدرت در نظام بین الملل پرداخته میشود:
۱- امنیت سایبری، دیپلماسی و رقابت قدرتها
در ابتدا امنیت سایبری بهعنوان یک مفهوم صرفاً فنی شناخته میشد، اما بهسرعت به حوزهای سیاسی و استراتژیک بدل شد. در این پارادایم جدید بسیاری از پژوهشگران و عموم مردم دریافتند که حملات سایبری میتوانند همان اندازه مخرب باشند که حملات نظامی از جنس سخت میتواند ویرانگری ایجاد کند و عملیاتهای گسترده باجافزارها که میلیاردها دلار خسارت به اقتصاد جهانی وارد کردهاند و سرقت اطلاعات از شرکتهای خدماتی در جهان عموماً از همین نوع حملات است. به همین دلیل، دولتها ناچار شدهاند سیاستها و قوانین ویژهای برای مدیریت این عرصه تدوین کنند. از جمله این مدلها، مدل چین با عنوان «دیوار بزرگ آتشین» باهدف ایجاد قوانین سختگیرانه در حوزه فضای مجازی و مدل آمریکایی که با استفاده از Patriot Act و نظارت گستردهی NSA میباشد. این دو الگو نشان میدهد که کشورهایی که در مسیر کسب قدرت در نظام بین الملل قرار دارند، صرفنظر از نظام سیاسیشان، امنیت سایبری را بخشی از امنیت ملی و سیاست عالی خود میدانند.
البته چین و روسیه از راهکار دیپلماسی نیز بحث امنیت سایبری را پیگیری میکنند و همانگونه که در دوران جنگ سرد، معاهدات تسلیحاتی بخشی از روابط بینالملل بود، در عصر فعلی نیز مذاکرات و توافقهای بینالمللی بر سر جرائم سایبری، حفاظت از دادهها و کنترل فناوریهای حساس به یکی از محورهای روابط کشورها تبدیل شده است. رقابت آمریکا و چین در عرصه هوش مصنوعی و کنترل فناوری 5G نمونه بارز این جنگ سرد دیجیتال است. در چنین شرایطی، کشوری که نتواند قدرت چانهزنی سایبری خود را ارتقاء دهد ناگزیر در موقعیت مصرفکننده و تابع قرار خواهد گرفت.
۲- هوش مصنوعی و آینده امنیت سایبری
اگر بخواهیم نسبت هوش مصنوعی با امنیت سایبری را توضیح دهیم باید آن را به یک تیغ دو لبه تشبیه کنیم، به گونهای که اگر امنیت سایبری تیغی دولبه باشد، هوش مصنوعی همان لبهای است که این تیغ را تیزتر کرده است. هوش مصنوعی توانایی شناسایی سریع تهدیدات، تحلیل میلیونها رخداد امنیتی در لحظه و حتی واکنش خودکار به حملات را فراهم میکند. اما در سوی دیگر، مهاجمان نیز از همین فناوری برای طراحی بدافزارهای هوشمند، حملات فیشینگ و حتی تولید محتواهای جعلی استفاده میکنند. آینده امنیت سایبری به احتمال زیاد در میدان رقابت میان «AI دفاعی» و «AI مهاجم» تعیین خواهد شد.
کشورهایی که زودتر بتوانند از ظرفیتهای هوش مصنوعی بهرهبرداری کنند، نهتنها امنیت داخلی خود را تضمین میکنند، بلکه در سطح بینالمللی نیز به بازیگرانی تعیینکننده بدل خواهند شد. آمریکا و چین در این زمینه سرمایهگذاریهای کلانی کردهاند و هر دو برای رهبری جهانی در عرصه هوش مصنوعی برنامهریزی دارند. چین هدفگذاری کرده تا سال ۲۰۳۰ رهبر جهان در این حوزه باشد و نه تنها فاصله زیادی با تکنولوژی غربی ندارد، بلکه در برخی موارد برتری بیشتری نیز دارد.
برای کشور عزیزمان ایران نیز مانند سایر کشورها این حوزه هم دارای تهدید است و هم دارای فرصتهای بیشمار. تجربهی حملات سایبری گسترده در سطح جهان نیز نشان داده که کشورها به عنوان یک بازیگر بین المللی در خط مقدم تهدیدات سایبری قرار دارند، اما در عین حال رشد استارتاپهای فناورانه، دانشگاههای فعال در حوزه علوم رایانه و شکلگیری مراکز نوآوری مثل «نکسترا» ظرفیتهای قابل توجهی را برای بومیسازی فناوریهای هوش مصنوعی در امنیت سایبری ایجاد کرده است. چالشهایی مانند تحریمها، کمبود زیرساخت محاسباتی وجود دارد، اما این موانع میتوانند با سیاستگذاری هوشمند و حمایت دولتی کاهش یابند.
نکتهی کلیدی آن است که امنیت سایبری صرفاً حوزهای فنی نیست؛ بعد اخلاقی، حقوقی و دیپلماتیک آن نیز به همان اندازه اهمیت دارد. مسئولیتپذیری سامانههای خودکار، حفظ حریم خصوصی کاربران و جلوگیری از سوءاستفادهی دولتها یا بازیگران غیردولتی از فناوریهای هوش مصنوعی، بخشی از دغدغههای مشترک جهانی است. ایران در صورتی میتواند جایگاه خود را ارتقاء دهد که همزمان با توسعه فناوری، در این عرصههای نرمافزاری و دیپلماسی نیز فعال باشد.
بهره سخن
امنیت سایبری تنها نباید دغدغهی متخصصان فناوری باشد، بلکه باید به آن به چشم موضوعی استراتژیک در سیاست و روابط بینالملل نگاه کرد که نقش حیاتی در زیست ملتها در فضای بین المللی دارد. همانطور که کشورها در گذشته با توسعه قدرت نظامی یا اقتصادی جایگاه خود را تثبیت میکردند، حال توانمندی سایبری شاخصی تعیینکننده برای سنجش قدرت ملی و بینالمللی است.
رقابت میان قدرتها نشان میدهد که امنیت سایبری به میدان اصلی کشمکش در قرن ۲۱ بدل شده است. جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یک قدرت نوظهور توانایی رقابت در این حوزه را دارد و میتواند به یک قدرت درعرصه امنیت سایبری و هوش مصنوعی تبدیل شود و شرط تحقق این هدف، سرمایهگذاری در آموزش، جذب و بکارگیری نخبگان فناوری، تقویت همکاری دانشگاه و صنعت، تدوین اسناد ملی راهبردی و حضور فعال در دیپلماسی سایبری جهانی است.