وقتی رژیم بعث عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرد، بسیاری از تحلیلگران غربی پیشبینی میکردند که جمهوری اسلامی توان ایستادگی بیش از چند هفته را نخواهد داشت. صدام با اتکا به حمایت آمریکا، شوروی و کشورهای عربی منطقه، تصور میکرد که میتواند ظرف مدت کوتاهی تهران را تسخیر کند. در آن سوی ماجرا، ایران تازه انقلاب را پشت سر گذاشته بود، ارتش درگیر پاکسازی و بازسازی ساختار بود و سپاه پاسداران هنوز در آغاز راه قرار داشت. شرایط بهظاهر نشان میداد که موازنه قدرت به سود متجاوز است. اما در همان روزهای نخستین، عنصر تازهای وارد میدان شد که محاسبات دشمنان را بر هم زد: مردم. حضور مردمی که با وجود همه فشارها و کمبودها پای کار انقلاب ایستاده بودند، بهتدریج فضای جنگ را دگرگون کرد. بسیج عمومی و حضور داوطلبانه نیروها در جبههها، نخستین نشانههای جدی اتحاد ملی در برابر تجاوز خارجی بود. همین اتحاد بود که به ایران اجازه داد از روزهای سخت آغازین عبور کند و پایههای مقاومت هشت ساله را بنا بگذارد.
ملت در خط مقدم.
حضور اقوام و مذاهب
یکی از جلوههای مهم اتحاد ملی در دفاع مقدس، حضور اقوام و مذاهب گوناگون در میدان نبرد بود. در حالی که دشمن روی شکافهای قومی و مذهبی ایران حساب ویژهای باز کرده بود، در عمل صحنهای متفاوت رقم خورد. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، جوانان ترک، کرد، لر، بلوچ، عرب، فارس و ترکمن دوشادوش هم به جبهه رفتند. بسیاری از این رزمندگان حتی زبان یکدیگر را بهخوبی نمیدانستند، اما زبان مشترکشان ایمان و عشق به وطن بود. اقلیتهای مذهبی نیز سهم بزرگی در این اتحاد داشتند. شهدای مسیحی، زرتشتی و کلیمی در دفاع مقدس سندی روشن بر این حقیقت است که جنگ، فقط جنگ مسلمانان نبود؛ جنگ همه ایرانیان برای حفظ خاک و شرف ملی بود. این همدلی موجب شد که شعار «ایران برای همه ایرانیان» نه در قالب یک جمله سیاسی، بلکه در میدان نبرد به واقعیت تبدیل شود. دشمنانی که روی تفرقه حساب باز کرده بودند، با صحنههایی از همبستگی روبهرو شدند که در هیچ محاسبهای پیشبینی نشده بود.
زنان.
ستون پنهان مقاومت
اگرچه در روایتهای رسمی از جنگ، بیشتر از مردان سخن گفته میشود، زنان در دفاع مقدس نقشی تعیینکننده داشتند. آنها نهتنها همسران و فرزندانشان را به جبهه بدرقه کردند، بلکه خود نیز در پشت جبهه، بار اصلی پشتیبانی را بر دوش کشیدند. در بسیاری از شهرها، زنان در قالب گروههای مردمی لباس میدوختند، مواد غذایی آماده میکردند و کمکهای مردمی را سامان میدادند. این فعالیتها گاهی بهاندازه حضور مستقیم در خط مقدم اهمیت داشت. گذشته از پشتیبانی لجستیکی، زنان با روحیه دادن به رزمندگان و ایجاد آرامش در خانوادهها، جبهه داخلی کشور را مستحکم کردند. مادرانی که چند فرزند خود را به جبهه فرستادند و همچنان با چهرهای استوار در کوچه و محله ظاهر میشدند، نماد واقعی اتحاد ملی بودند. دشمن تصور میکرد که با طولانیشدن جنگ، خانوادهها خسته میشوند؛ اما زنانی را دید که بیش از پیش به استقامت خانوادهها جان میدادند.
مساجد و مدارس؛
سنگرهای اجتماعی اتحاد
در طول دفاع مقدس، مساجد و مدارس به مهمترین پایگاههای اجتماعی اتحاد ملی تبدیل شدند. مساجد نهتنها محل اعزام رزمندگان و جمعآوری کمکها بودند، بلکه به کانونی برای ترویج روحیه مقاومت بدل شدند. بسیاری از عملیاتها با دعاها و مراسم مذهبی در مساجد آغاز میشد و همین پیوند معنوی به رزمندگان نیرو میداد. مدارس نیز کارکردی فراتر از آموزش پیدا کردند. در بسیاری از شهرها، کلاسهای درس تعطیل شد تا به کارگاه دوخت لباس یا بستهبندی مواد غذایی برای جبههها تبدیل شود. دانشآموزان با اشتیاق در این فعالیتها شرکت میکردند و همین مشارکت نسلی جدید از ایرانیان را با مفهوم اتحاد و مسئولیت جمعی آشنا کرد. این سنگرهای اجتماعی در واقع خط مقدم دیگری بودند که پایداری جبههها را تضمین کردند.
خرمشهر.
نماد وحدت و ایستادگی
آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱، نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس و نماد واقعی اتحاد ملی بود. این عملیات با همکاری ارتش، سپاه و نیروهای مردمی انجام شد؛ نیروهایی که هریک از ساختار و سازمانی متفاوت میآمدند، اما در میدان نبرد یک هدف مشترک داشتند. هماهنگی میان این مجموعهها بدون اتحاد ملی امکانپذیر نبود. خرمشهر فقط یک شهر نبود؛ آزمایشگاه وحدت ملی بود. وقتی پس از ۵۷۸ روز اشغال، پرچم ایران دوباره بر فراز مسجد جامع خرمشهر برافراشته شد، پیام روشنی به جهان مخابره شد: ایرانیان اگر متحد باشند، هیچ نیرویی توان ایستادگی در برابرشان را ندارد. جمله تاریخی امام خمینی (ره) که فرمودند «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، بازتابی از همین حقیقت بود؛ حقیقتی که در آن، اراده ملی و ایمان جمعی نقش اصلی را ایفا کرد.
پیام اتحاد برای نسل امروز
اگرچه جنگ تحمیلی سالها پیش پایان یافت، پیام اتحاد ملی همچنان زنده است. ملت ایران در بزنگاههای گوناگون نشان دادهاند که میتوانند همان روحیه را تکرار کنند. در سالهای اخیر، دشمنان با فشارهای اقتصادی و تحریمهای خارجی بارها تلاش کردند مردم را از هم جدا کنند، اما تجربه دفاع مقدس همچنان الهامبخش است. جامعه ایرانی میداند که بقا و پیشرفت بدون اتحاد ممکن نیست. اتحاد ملی امروز نیز در عرصههای گوناگون خود را نشان داده است. از حضور گسترده در صحنههای انتخاباتی تا حمایت یکپارچه از کشور در برابر تهدیدهای خارجی، نشانههای روشن این روحیه دیده میشود. حتی در جنگ ۱۲ روزه اخیر ایران و رژیم صهیونیستی، انسجام داخلی و حمایت عمومی از تصمیمات کشور نشان داد که همان میراث دفاع مقدس هنوز در رگهای این ملت جاری است. پیامی که از دل دفاع مقدس به نسل امروز منتقل شده، ساده، اما عمیق است: تنها راه ایستادگی در برابر ظالمان جهان، اتحاد و همبستگی ملی است.