حزبالله لبنان به عنوان یک جنبش مردمی و دارای عقبه اجتماعی و مردمی گسترده در لبنان شناخته میشود که طرفداران زیادی اعم از طیفهای دینی و سیاسی دارد. علت محبوبیت حزبالله در لبنان علاوه بر پشتوانه مردمی آن، اقدامات این جنبش به ویژه در حوزه مقابله با رژیم صهیونی و اشغالگری است. بعد از اتفاقات سال گذشته در لبنان که با ترور فرماندهان نظامی و دبیرکل آن همراه بود، این گزاره در میان صهیونیستها شکل گرفته بود که حزبالله باتوجه به ضربات وارده به آن در موضع ضعف قرار گرفته و زمان مناسبی برای نابودی آن است. برحسب این گزاره حملهای نظامی به لبنان صورت دادند و بعد از ۶۶ روز جنگ بدون هیچ گونه دستاوردی به جنگ خاتمه دادند. بعد از آن نیز اقدامات و طرحهای مختلفی را علیه حزبالله صورت دادند که تاکنون در هیچ زمینهای موفق نبودهاند و حزبالله نسبت به یک سال گذشته نیز قدرتمندتر شده که نگاهی به وضعیت این جنبش و توان و اقدامات آن موید برجستگی قدرت حزبالله در عرصه داخلی لبنان است. بر این مبنا و برای پی بردن به وضعیت حزبالله نسبت به یک سال گذشته به وضعیت این جنبش و اقدامات و تحرکات بیرونی برای ضربه زدن به حزبالله پرداخته خواهد شد.
طی یک سال گذشته، تلاشهای زیادی توسط آمریکا و رژیم صهیونی برای نابودی و تضعیف حزبالله صورت گرفته است. صهیونیستها بعد از حادثه پیجرها و ترور فرماندهان و دبیرکل حزبالله لبنان دو رویکرد مهم ذیل را برای مقابله و تحت فشار قراردادن حزبالله در دستورکار قراردادند:
الف) حمله نظامی به لبنان و اشغال مناطق جنوبی برای عقب راندن حزبالله از این مناطق.
ب) طرح خلع سلاح حزبالله در داخل لبنان با طراحی آمریکا. بعد از شکست صهیونیستها در جنگ ۶۶ روزه، آمریکاییها طرحی را برای خلع سلاح حزبالله پیشنهاد دادند. این طرح از دو منظر توسط آمریکاییها ارائه شد:
اول؛ ایجاد یک فضای دوگانه و تقابلی بین حزبالله و دولت لبنان و سوق دادن لبنان به سمت جنگ داخلی.
دوم؛ تلاش برای حفظ وجهه کار با ارائه طرح خلع سلاح توسط دولت لبنان. زیرا اگر این طرح توسط آمریکاییها ارائه میشد، به هیچ وجه از سوی هیچ یک از طرفهای لبنانی مورد پذیرش قرار نمیگرفت. اما آمریکاییها با ارائه گزاره لغو تحریمهای لبنان و اعطای کمکهای مالی به دولت لبنان در ازای خلع سلاح حزبالله، این طرح را به دولت نواف سلام دادند که به طرح باراک معروف است.
حزبالله با اعلام مخالفت با این طرح و ایجاد یک موضع مستحکم با هرگونه خلع سلاح مخالفت کرد و اعلام کرد که خط قرمز مقاومت، خلع سلاح است. این الگوی رفتاری حزبالله نشأت گرفته از سه عامل بود:
اول؛ وضعیت این جنبش در داخل در جهت بهبود ساختارها و ترمیم ضربات وارده بود.
دوم؛ حزبالله به این نتیجه رسیده که هرگونه عقب نشینی در برابر طرحهای ارائه شده منجر به پیشروی بیشتر آمریکا و اسرائیل خواهد شد و به همین دلیل حزبالله که مخالف هرگونه درگیریهای داخلی است، اعلام کرد که درصوت تعرض به سلاح مقاومت، آماده هر اقدامی است.
سوم؛ مخالفت ارتش لبنان با خلع سلاح حزبالله به دلیل ایجاد درگیری داخلی و فراهم شدن حملات رژیم صهیونیستی به لبنان.
در یک شمای کلی از وضعیت لبنان میتوان عنوان کرد که گرچه حزبالله ضرباتی را در طول یک سال گذشته متحمل شد، اما این ضربات منجر به نابودی ساختار و انسجام سازمانی این جنبش نشده و بازیگری آن در تحولات داخلی به صورت فعال است. زیرا چنانچه حزبالله درطول یک سال گذشته تضعیف شده بود، هیچ گاه آمریکا و اسرائیل طرح خلع سلاح را مطرح نمیکردند. اقدامات آمریکا و رژیم صهیونی برای خلع سلاح حزبالله و مقابله با این جنبش در داخل لبنان نشان میدهد که حزبالله همچنان قدرتمند است و این توان و قدرت حزبالله است که آمریکا و رژیم صهیونی را به تلاش برای اقدام علیه این جنبش واداشته است.