مکانیسم موسوم به «اسنپبک» یا همان ماشه، یکی از بحثبرانگیزترین بندهای توافق هستهای و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت بود. بندی که طرفهای غربی همواره آن را برای فشار بر ایران حفظ کردند و حالا، سالها پس از تجربه پر فراز و نشیب برجام، بهطور رسمی فعال شده است. فعال شدن این سازوکار عملاً به معنای بازگشت همه قطعنامههای تحریمی پیشین علیه ایران است؛ قطعنامههایی که در سالهای گذشته با امید به تعامل سازنده لغو شده بودند و اکنون دوباره روی میز آمدهاند. این رخداد را باید یکی از مهمترین تحولات سیاست خارجی ایران در سالهای اخیر دانست. نهتنها از آن نظر که بار دیگر پرونده هستهای در صدر توجه شورای امنیت قرار گرفته، بلکه به دلیل پیامدهای سیاسی، اقتصادی و رسانهای که در پی دارد. بسیاری معتقدند، طرف مقابل بیش از آنکه به دنبال ایجاد تغییر واقعی در وضعیت ایران باشد، قصد دارد با فشار روانی و تبلیغاتی، فضای داخلی کشور را متأثر کند و ایران را در موقعیت انفعال قرار دهد. با این حال، تجربه سالهای گذشته نشان داده است ایران همواره تلاش کرده با ترکیبی از مقاومت فعال، دیپلماسی منطقهای و اتکا به توان داخلی، مسیر خود را پیش ببرد. اکنون نیز این پرسش جدی پیش روی کشور قرار دارد که بعد از فعال شدن اسنپبک، چه باید کرد و راهبرد درست برای عبور از این مرحله چیست؟
اسنپبک. ماشهای که بار دیگر کشیده شد
فعال شدن اسنپبک معنای سادهای دارد و آن، بازگشت قطعنامههای شورای امنیت است؛ اما واقعیت این است که ایران سالهاست با همان محدودیتها و تحریمها زندگی کرده و اقتصاد خود را با آن وفق داده است. به همین دلیل، این اقدام بیش از آنکه تغییری بنیادین ایجاد کند، بعد روانی و سیاسی دارد. بازخوانی تجربه سالهای گذشته نشان میدهد، طرف مقابل بارها تلاش کرده است با ابزار تحریم، سیاستهای ایران را تغییر دهد، اما نتیجهای نگرفته است. این بار هم چنین ابزاری در دست گرفتهاند، اما میزان کارایی آن پرسشبرانگیز است.
واکنش رسمی و موضع ایران
ایران از همان ساعات نخست، موضع روشنی اتخاذ کرد. مقامات ارشد کشور تأکید کردند، این اقدام «غیرقانونی» و «فاقد مشروعیت» است و شورای امنیت نمیتواند با نقض صریح قطعنامه ۲۲۳۱، به خواسته برخی قدرتها تن دهد. افزون بر این، ایران اعلام کرد برای هر سناریویی آمادگی دارد و مسیرهای حقوقی و سیاسی را برای مقابله دنبال خواهد کرد. این واکنش نشان داد که تهران بهجای انفعال، قصد دارد فعالانه وارد میدان شود و هم در عرصه دیپلماسی و هم در صحنه بینالملل از حقوق خود دفاع کند.
پیامدهای اقتصادی. شوک یا تکرار تجربه گذشته؟
بازارها معمولاً اولین صحنهای هستند که به چنین تصمیماتی واکنش نشان میدهند. در ساعات اولیه انتشار خبر فعال شدن اسنپبک، نوساناتی در بازار ارز و طلا رخ داد و برخی تحلیلگران درباره وضعیت مشتریان نفتی ایران ابراز نگرانی کردند. اما کارشناسان معتقدند، اقتصاد ایران پیشتر با وضعیت مشابه سازگار شده است. در واقع، تحریمها در سالهای گذشته بهقدری گسترده بودهاند که اضافه شدن برچسب «اسنپبک» تغییر بزرگی ایجاد نمیکند. ایران در این مدت توانسته مسیرهای جدیدی برای فروش نفت و مبادلات تجاری پیدا کند و همین موضوع موجب میشود آثار اقتصادی تصمیم اخیر بیشتر جنبه روانی داشته باشد. با این حال، نمیتوان انکار کرد که مدیریت این فضا نیازمند برنامهریزی دقیق برای حفظ ثبات بازار و تقویت امید در میان فعالان اقتصادی است.
راهکارهای حقوقی در برابر شورای امنیت
در حوزه حقوقی، ایران ابزارهایی در اختیار دارد. نخست، تبیین مغایرت اجرای اسنپبک با مفاد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ و طرح این استدلال در نهادهای بینالمللی. دوم، تلاش برای افزایش هزینه سیاسی چنین تصمیمی با بهرهگیری از ظرفیت حقوقی سازمان ملل و سایر مجامع. سوم، شکستن اجماع احتمالی در شورای امنیت و استفاده از روابط دوجانبه با قدرتهای بزرگ برای جلوگیری از یکصدایی علیه ایران. اگرچه مسیر حقوقی زمانبر است، تجربه نشان داده است که چنین پیگیریهایی میتواند به تدریج فضا را به نفع ایران تغییر دهد و مشروعیت تصمیمهای یکطرفه را زیر سؤال ببرد.
دیپلماسی منطقهای؛ برگ برنده ایران
یکی از مهمترین فرصتهای ایران در برابر اسنپبک، دیپلماسی منطقهای است. سالهاست که کشورهای همسایه در مبادلات اقتصادی و سیاسی نقش مهمی برای ایران ایفا میکنند. توسعه همکاری با عراق، ترکیه، کشورهای خلیج فارس و آسیای میانه میتواند بخشی از فشار تحریمها را خنثی کند. در کنار این، روابط راهبردی با چین و روسیه میتواند وزنه تعادل قابلتوجهی در برابر فشار غرب باشد. در واقع، هرچه پیوندهای اقتصادی و سیاسی ایران با منطقه و شرق عمیقتر شود، کارآمدی ابزارهایی، مانند اسنپبک کمتر خواهد بود.
مقاومت اقتصادی و درونزایی
ایران بارها نشان داده است که در وضعیت تحریم، ظرفیتهای داخلی میتواند موتور محرک کشور باشد. سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی، توسعه صنایع دانشبنیان، گسترش ظرفیتهای تولیدی و کاهش وابستگی به درآمد نفتی، همگی مسیرهایی هستند که در سالهای اخیر تجربه شدهاند. فعال شدن اسنپبک میتواند یک هشدار جدی تلقی شود برای آنکه اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور با سرعت بیشتری پیگیری شود. اگر این فرصت بهدرستی مدیریت شود، حتی میتوان فشار تحریم را به بستری برای رشد و نوآوری داخلی تبدیل کرد.
جنگ رسانهای و ضرورت روایت ایرانی
یکی از ابعاد کمتر دیدهشده اسنپبک، جنگ رسانهای است. طرف مقابل تلاش میکند این اقدام را نشانهای از «انزوای ایران» معرفی کند. در چنین وضعیتی، رسانههای داخلی وظیفه دارند واقعیت را تبیین کنند و افکار عمومی را از نگرانیهای غیرواقعی دور کنند. تأکید بر این نکته که فعال شدن اسنپبک تفاوت بنیادینی در وضعیت اقتصادی و سیاسی ایجاد نمیکند، میتواند آرامش روانی را در جامعه حفظ کند. همچنین، تولید روایت ایرانی از این تحولات، مانع از آن میشود که تنها روایت غربی در افکار عمومی حاکم شود. فعال شدن اسنپبک، بدون شک رویدادی مهم و چالشبرانگیز است، اما نباید آن را پایان راه دانست. تجربه سالهای گذشته نشان داده که ایران با وجود تحریمهای گسترده توانسته مسیر خود را ادامه دهد و حتی در بسیاری از حوزهها به پیشرفتهای مهمی برسد. امروز نیز راهبرد کشور باید ترکیبی از چند مسیر باشد: پیگیری حقوقی در مجامع بینالمللی برای بیاثر کردن این تصمیم؛ تقویت دیپلماسی منطقهای برای یافتن متحدان جدید و حفظ روابط اقتصادی؛ و تعمیق اقتصاد مقاومتی برای کاهش اثرگذاری تحریمها. در کنار این، مدیریت افکار عمومی و ایجاد آرامش روانی در داخل کشور ضرورتی انکارناپذیر است. در نهایت، اسنپبک اگرچه بهمنزله تهدید مطرح شده، اما میتواند فرصتی برای انسجام داخلی، شتاب در اصلاحات اقتصادی و فعالتر شدن دیپلماسی ایران باشد. آنچه اهمیت دارد، درک این نکته است که آینده کشور در گرو ترکیب عقلانیت سیاسی، توان داخلی و روایتسازی رسانهای خواهد بود؛ همان سهضلعیای که میتواند ایران را از این گردنه دشوار عبور دهد.