سیاسی >>  سیاسی >> تیتر یک سیاسی
تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۷  ، 
کد خبر : ۳۸۳۷۵۲
بازخوانی تاریخی از اقتدار ایران و عصبانیت رسانه‌های غرب‌زده

بهانه‌گیران همیشه شاکی!

اگر والرین زانو زد، نه در برابر قدرت شمشیر، بلکه در برابر روحی زانو زد که هیچ‌گاه شکست نخورد؛ همان روحی که امروز در چشمان جوانان این سرزمین می‌درخشد.
پایگاه بصیرت / محسن گودرزی
در یکی از باشکوه‌ترین شب‌های پایتخت، میدان انقلاب اسلامی تهران شاهد رویدادی بود که نمایش زنده‌ای از تاریخ مقاومت ملت ایران قلمداد می‌شد. رونمایی از مجسمه‌ی زانو زدن امپراتور روم، والرین، در برابر شاپور پادشاه ایران، تنها بازسازی یک واقعه‌ی تاریخی نیست؛ بلکه بازنمایی روح ماندگار ایرانی است که از دیروز تا امروز در برابر هر نوع سلطه‌طلبی ایستاده است. شبی که شهردار تهران، دکتر علیرضا زاکانی، آن را به‌درستی شب ایران نامید، به یادماندنی‌ترین پیامش را نه در فلز و سنگ مجسمه، بلکه در چشم‌های مردمی فریاد زد که با حضور خود نشان دادند غرور ملی و ایمان اسلامی در این سرزمین دو رکن جدایی‌ناپذیرند.
زاکانی در سخنان خود تأکید کرد که نصب این مجسمه هم یادآور یک پیروزی تاریخی ملت ایران است، و هم پیام روشنی به امروز ایرانی‌ها دارد؛ پیامی خطاب به آنان که در بیرون از مرزها چشم طمع به ایران دارند و در درون، روح خودباوری این ملت را نشانه رفته‌اند. او گفت: ایران دلیران امروز در برابر آمریکا و ایادی آن که به دنبال تجزیه ایران هستند، ایستاده است. همان‌طور که در جنگ ۱۲ روزه، ایرانیان نشان دادند دشمنان هیچ غلطی نتوانستند بکنند. این سخن شهردار تهران در واقع ترجمان همان پیام تاریخی است که در سنگ این مجسمه حک شده؛ ایران در طول تاریخ خود بارها مورد تهاجم قرار گرفته، اما هیچ‌گاه زانو نزده است. آن‌که در برابر ایران زانو زده، نهایتاً دشمن بیگانه و خارجی بوده است.
اما همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، این نمایش غرورآفرین ملی نتوانست همه را خوشحال کند. در حالی که میدان انقلاب از حضور مردم موج می‌زد و فضای رسانه‌ای کشور از شکوه این رویداد می‌نوشت، روزنامه‌های اصلاح‌طلب ترجیح دادند در برابر این اتفاق بزرگ سکوت کنند. سکوتی که بیشتر از هر واکنشی سخن می‌گوید. همان روزنامه‌هایی که همیشه نظام اسلامی را متهم می‌کنند به بی‌توجهی به تاریخ ایران، حالا در برابر یکی از آشکارترین تجلی‌های پیوند میان هویت تاریخی و ایمان انقلابی مردم، مهر سکوت بر لب زدند. چرا؟ چون هر حرکتی که روح ملی را با روح انقلابی در یک قاب جمع کند، برای جریان غرب‌زده نگران‌کننده است. آنها نمی‌خواهند ایرانِ تاریخی در کنار ایرانِ انقلابی معنا پیدا کند؛ چون می‌دانند این امتداد تاریخی، روایت غربی‌ها از ایران را باطل می‌کند.
مجسمه والرین، در واقع یک پروژه زیباسازی نیست؛ بلکه یک بیانیه تمدنی است. آن هم در زمانی که رسانه‌های غربی و شبکه‌های نفوذ داخلی تلاش می‌کنند ملت ایران را مردمی خسته، بی‌هویت و جدا از گذشته خود نشان دهند. این مجسمه، سندی است بر دروغ بودن چنین تصاویری. در تاریخ جهان، به ندرت اتفاق افتاده که پادشاه قدرتمند امپراتوری روم در برابر حاکم کشوری دیگر زانو بزند؛ و شاپور ساسانی با قدرتی برگرفته از وحدت ملی، چنین صحنه‌ای را رقم زد. اکنون بازآفرینی آن صحنه در قلب تهران، یعنی در نقطه‌ای که هر روز هزاران جوان و دانشجو از برابرش عبور می‌کنند، خود یک پیام سیاسی روشن دارد: این ملت نه در گذشته شکست خورده و نه امروز شکست خواهد خورد.
در این میان، واکنش‌های منفی و سانسور رسانه‌های مدعی اصلاح‌طلبی را باید از زاویه دیگری نیز دید. آنچه آنها از آن می‌ترسند، تنها یک مجسمه نیست، بلکه بازگشت گفتمان عزت ملی است. سال‌هاست که این طیف سیاسی، هویت ایرانی را از هویت اسلامی جدا کرده و با طرح دوگانه‌هایی چون ایرانیت در برابر اسلامیت، کوشیده میان این دو پیوند ذاتی، شکاف بیندازد. حالا اما در میدان انقلاب، آنچه رخ داد، جمع این دو بود: تاریخ ایران با روح مقاومت اسلامی پیوند خورد. این همان وحدتی است که انقلاب اسلامی از نخستین روزهایش بر آن تأکید کرده و دشمنان نیز از آن هراس دارند. از این رو، سکوت رسانه‌های وابسته و غرب گرا نه نشانه بی‌اهمیتی این رویداد، بلکه گواه اهمیت و تأثیر عمیق آن است.
از سوی دیگر، انتخاب میدان انقلاب برای رونمایی این مجسمه، انتخابی هوشمندانه بود. این میدان که در حافظه تاریخی مردم ایران با فریاد استقلال و آزادی پیوند خورده، اکنون با نماد دیگری از عزت ملی مزین شده است. همان‌طور که انقلاب اسلامی در برابر امپریالیسم غرب ایستاد، شاپور نیز در برابر امپراتور روم ایستاد و او را به زانو درآورد. این تشابه تاریخی، تصادفی نیست؛ بلکه بازخوانی یک سنت دیرینه در هویت ایرانی است: سنت ایستادگی در برابر سلطه. چه در برابر والرین رومی، چه در برابر ترامپ آمریکایی، چه در برابر هر قدرت دیگری که خیال سلطه بر ایران داشته باشد، پاسخ ملت ایران یک جمله است: ایران زانو نمی‌زند. در همین راستا در جای جای تهران هم باز شاهد هستیم که تعدادی پوستر بزرگ با عنوان مثلاً همانگونه که داعش در برابر حاج قاسم زانو زد یا در جنگ دوازده روزه رژیم صهیونی در برابر ملت ایران زانو زد و ... نصب شده است که کمترین کارکرد آن افزایش اعتماد به نفس ملی و بازخوانی افتخارآمیز و غرور انگیز پیشینه و تاریخ ملت ایران است.
در عین حال، برگزاری چنین مراسم‌هایی تنها برای یادآوری تاریخ نیست؛ بلکه برای ساخت آینده است. وقتی نسل جوان بداند که نیاکانش در برابر امپراتور روم زانو نزده‌اند، روح او نیز در برابر تحریم و تهدید خم نمی‌شود. از همین‌جاست که هنر شهری، به ابزاری برای تربیت فرهنگی و تقویت روحیه ملی بدل می‌شود. مجسمه والرین، در واقع یک کلاس درس در فضای باز است؛ درسی از شجاعت، نجابت و عزت. همان‌گونه که شهردار تهران گفت، این حضور پیامی برای آیندگان دارد. پیامی که اگر درست تبیین شود، می‌تواند از دل سنگ و فلز، اندیشه‌ای زنده و پویا را در جامعه بپروراند.
در مقابل، رفتار رسانه‌هایی که این رویداد را سانسور کردند، بیش از هر چیز از فقر فکری و بحران هویتی آن‌ها خبر می‌دهد. آنان که روزی به نام آزادی بیان، قلم می‌زدند، امروز حتی تاب دیدن نمادی از عزت ملی را ندارند. اما این سانسور، همانند همه سانسورهای تاریخ، بی‌اثر خواهد بود. مردم خود روایتگر این شب شدند؛ فیلم‌ها و تصاویر حضورشان در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و از دل همین فضای مردمی، روایت درست تاریخ بیرون آمد. این‌جا جایی است که رسانه رسمی ناتوان از تحریف می‌شود و حقیقت، راه خود را از دل مردم می‌یابد.
در پایان باید گفت، مجسمه والرین تنها یک مجسمه نیست؛ بلکه آیینه‌ای است که گذشته، حال و آینده ایران را در خود منعکس می‌کند. گذشته‌ای پرشکوه از مقاومت، حالِ پرجوش و خروش از ایمان و آینده‌ای روشن از امید. اگر والرین زانو زد، نه در برابر قدرت شمشیر، بلکه در برابر روحی زانو زد که هیچ‌گاه شکست نخورد؛ همان روحی که امروز در چشمان جوانان این سرزمین می‌درخشد. این اثر هنری، در حقیقت بازآفرینی آن روح تاریخی است. و شاید همین است که برخی از رسانه‌ها نمی‌خواهند دیده شود؛ چون هر بار که این ملت به یاد می‌آورد چه بوده است، بار دیگر می‌ایستد تا نشان دهد چه خواهد شد و قطعاً این پایان برای ملت منسجم و متحد ایرانی شیرین و ظفرمندانه خواهد بود.
 
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات